گیاهان زراعی دیم
غلامرضا قهرمانیان؛ آرش محمدزاده
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 173-184
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین چالشها در نظام تولید محصول گندم در کشور، تلفات زیاد محصول در مرحله برداشت میباشد. بیش از 75 درصد از تلفات برداشت با کمباین مربوط به تلفات پلاتفرم کمباین میباشد که عوامل مختلفی نظیر معیوب بودن تیغه برش، ناهماهنگی سرعت چرخ فلک نسبت به تراکم محصول و سرعت پیشروی کمباین بر آن تاثیرگذار است. کارایی کم کمباین برداشت ...
بیشتر
مقدمه: یکی از مهمترین چالشها در نظام تولید محصول گندم در کشور، تلفات زیاد محصول در مرحله برداشت میباشد. بیش از 75 درصد از تلفات برداشت با کمباین مربوط به تلفات پلاتفرم کمباین میباشد که عوامل مختلفی نظیر معیوب بودن تیغه برش، ناهماهنگی سرعت چرخ فلک نسبت به تراکم محصول و سرعت پیشروی کمباین بر آن تاثیرگذار است. کارایی کم کمباین برداشت گندم همواره مطرح بوده که با افزایش تلفات برداشت سبب کاهش درآمد کشاورزان میشود. بنابراین، برآورد مقدار ضایعات و شناسایی عوامل مؤثر بر آن نقش اساسی در کاهش تلفات محصول خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر سرعت نسبی چرخ فلک - پیشروی کمباین بر تلفات محصول گندم انجام گرفت. روششناسی پژوهش: مطالعه حاضر در سال زراعی 1400-1399 در 18 قطعه زیر کشت گندم در اراضی ایستگاه تحقیقاتی موسسه تحقیقات کشاورزی دیم واقع در مراغه برای ارزیابی تلفات برداشت محصول انجام گرفت. سیستم کشت محصول به صورت کمخاکورزی با کارنده کشت مستقیم با تراکم 380 دانه در متر مربع بود. به منظور کاهش تلفات برداشت کمباین گندم، تلفات برداشت در قسمتهای مختلف کمباین شامل: تلفات شانه برش، بوجاری، تلفات کوبنده، تلفات کل و عملکرد اندزهگیری شد. از کمباینهای جاندیر 1055 مدل 1394 و 955 مدل 1369 در این پژوهش استفاده شد. سرویسهای فصلی کمباین قبل از شروع آزمایش انجام گرفت و از سلامت فنی آن اطمینان حاصل شد. ابعاد کرتهای آزمایشی 4×30 متر بود. تلفات شانه برش و کیلگیری عملکرد در نصف کرت (60 متر مربع) و اندازهگیری تلفات بوجاری و کوبنده در نصف دیگر کرت در ابعاد 4×15 متر اندازهگیری شد. برای تحلیل عوامل موثر در میزان تلفات واحدهای مختلف سرعت پیشروی، سرعت خطی چرخ فلک، تراکم سنبله در واحد سطح، عملکرد و رطوبت دانه در زمان برداشت اندازهگیری شد.یافتههای پژوهش: نتایج تحقیق نشان داد به طور میانگین تلفات شانه برش با سهم 90 درصد از تلفات کل بیشترین سهم تلفات برداشت را داشت. با اجرای تنظمیات صحیح سیستم کوبش و جدایش شامل سرعت کوبنده، فاصله کوبنده و ضد کوبنده در قسمت جلو و عقب، سرعت فن و میزان بازبودن الکهای بالا و پایین و انتخاب زمان مناسب برداشت شامل رطوبت مناسب برداشت 12-10 درصد و درو در زمان رطوبت نسبی پایین هوا و همچنین انتخاب سرعت خطی چرخ فلک متناسب با سرعت پیشروی (6/8-1/1 V2/V1=)، تلفات شانه برش به میزان 0/45 درصد و تلفات کل به مقدار 0/51 درصد کاهش یافت. نقطه اساسی در کاهش تلفات برداشت؛ کاهش سرعت چرخ فلک با کاهش سرعت پیشروی و افزایش سرعت چرخفلک با افزایش سرعت پیشروی با حفظ نسبت 8/1-6/1= V2/V1 میباشد. با کاهش نسبت سرعت خطی چرخ فلک به سرعت پیشروی (V2/V1) به مقدار 1/36 تلفات شانه برش به 3/21 درصد و تلفات کل به 3/73 درصد افزایش یافت و در سرعت نسبی (V2/V1) 6/8-1/1 کمترین تلفات چرخ فلک به میزان 0/45 درصد حاصل شد. با کاهش سرعت پیشروی به 2 کیلومتر در ساعت و افزایش سرعت نسبی (V2/V1) به مقادیر بیش از 2 و همچنین با کاهش سرعت نسبی به 1/36، تلفات چرخ فلک به شدت افزایش یافت. بهعبارت دیگر با تنظیم سرعت پیشروی متناسب با تراکم محصول و تثبیت سرعت نسبی (V2/V1) در محدود 6/8-1/1 درصد و همچنین انجام تنظمیات صحیح سیستم بوجاری و کوبنده، تلفات کمباین به کمتر از 1 درصد کاهش یافت. برای کاهش تلفات شانه برش، طراحی و نصب سامانه تثبیت سرعت نسبی در محدوده ذکر شده برای کمباینهای برداشت غلات ضروری است.
گیاهان زراعی دیم
رضا رحیم زاده؛ آرش محمدزاده؛ رویا فردوسی؛ رامین لطفی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 185-201
چکیده
مقدمه: کشاورزی حفاظتی یکی از راهکارهای بلندمدت در حفاظت از منابع تولید با مدیریت صحیح محصول و خاک میباشد. با وجود منافع گسترده کشاورزی حفاظتی، هنوز سطح اراضی تحت پوشش کشاورزی حفاظتی در سطح جهانی در مقایسه با نظام کشاورزی مرسوم بسیار اندک میباشد. همچنین، پس از دههها تلاش برای توسعه کشاورزی حفاظتی در ایران، مورد استقبال بسیاری ...
بیشتر
مقدمه: کشاورزی حفاظتی یکی از راهکارهای بلندمدت در حفاظت از منابع تولید با مدیریت صحیح محصول و خاک میباشد. با وجود منافع گسترده کشاورزی حفاظتی، هنوز سطح اراضی تحت پوشش کشاورزی حفاظتی در سطح جهانی در مقایسه با نظام کشاورزی مرسوم بسیار اندک میباشد. همچنین، پس از دههها تلاش برای توسعه کشاورزی حفاظتی در ایران، مورد استقبال بسیاری از کشاورزان قرار نگرفته است. این موضوع میتواند تحت تاثیر عوامل مختلف فنی (مانند دسترسی به ادوات مخصوص کشاورزی حفاظتی)، اجتماعی (نظیر دانش و آگاهی کشاورزان) و اقتصادی (انواع سیاستهای حمایتی) قرار بگیرد. بنابراین، با توجه به جایگاه ویژه کشاورزی، پژوهش حاضر به منظور شناسایی موانع توسعه کشاورزی حفاظتی در اراضی دیم و نگرش کشاورزان به این موضوع پرداخته شد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش در سال زراعی 1402-1401 در استان آذربایجانشرقی انجام گرفت. جامعه آماری کشاورزان مناطق دیم شهرستانهای مراغه، هشترود، میانه، چاراویماق و اهر بودند. گردآوری دادهها و اطلاعات از طریق مصاحبه حضوری با کشاورزان و تکمیل پرسشنامهای حاوی سوالات مرتبط با کشاورزی حفاظتی انجام گرفت. شناسایی کشاورزان قابل دسترس برای مصاحبه حضوری به کمک کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستانهای مورد مطالعه انجام گرفت که به 53 نفر رسید. برای اطمینان از روایی محتوای گویههای منتخب، پرسشنامه توسط گروهی از اعضای هیأت علمی و متخصصان کشاورزی دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از اکسل 2016 انجام گرفت. همچنین، همبستگی بین متغیرها با روش اسپیرمن و با استفاده از نرم افزار اوریژن پرو نسخه 22 انجام گرفت.یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد که با توجه به سهم بالای گندم و جو در الگوی کشت منطقه، تناوب زراعی به درستی رعایت نمیشود. قسمت عمده بقایای گیاهی به ویژه در غلات به عنوان محصول فرعی و به دلیل بالا بودن قیمت کاه و کلش در منطقه برداشت میشود. بیشتر کشاورزان عملیات آمادهسازی و کشت محصول را به روش خاکورزی مرسوم انجام میدهند. کمبود ماشینآلات و ادوات مناسب کشاورزی، پایین بودن دانش و آگاهی برخی کشاورزان در خصوص کشاورزی حفاظتی و کاهش عملکرد محصول در سالهای ابتدایی شروع سامانه کشاورزی حفاظتی، از موانع اصلی توسعه آن به شمار میرود. ارائه تسهیلات کم بهره به منظور خرید ماشینآلات و ادوات کشاورزی حفاظتی، تحقیقات مشارکتی با همکاری کشاورزان، محققان و مروجان و ایجاد مزارع الگویی در مزارع کشاورزان و وجود سیاستهای حمایتی نظیر مشوقهای مالی و یارانهها میتواند راهکارهای مناسبی در توسعه آن باشد.
گیاهان زراعی دیم
رضا سلیمانی؛ کریم شهبازی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 233-252
چکیده
مقدمه: تولید بهینه گیاهان زراعی دیم با مدیریت صحیح حفظ بقایا به منظور پایداری تولید و ارتقای کمی و کیفی عملکرد محصول، ضرورتی انکار ناپذیر است. در شرایط دیم، یکی از تغییرات مهم در فیزیولوژی گیاهی ناشی از تنش خشکی، افزایش بیوسنتز اتیلن و رسیدن غلظت آن در حد کاهش دهنده رشد گیاهی یا همان اتیلن تنشی است. اتیلن تنشی باعث کاهش دوره رویشی و ...
بیشتر
مقدمه: تولید بهینه گیاهان زراعی دیم با مدیریت صحیح حفظ بقایا به منظور پایداری تولید و ارتقای کمی و کیفی عملکرد محصول، ضرورتی انکار ناپذیر است. در شرایط دیم، یکی از تغییرات مهم در فیزیولوژی گیاهی ناشی از تنش خشکی، افزایش بیوسنتز اتیلن و رسیدن غلظت آن در حد کاهش دهنده رشد گیاهی یا همان اتیلن تنشی است. اتیلن تنشی باعث کاهش دوره رویشی و در نهایت کاهش عملکرد میگردد. میکوریزا و باکتریهای مولد آنزیم ACC-دآمیناز سبب کاهش اثرات سوء تنش خشکی در شرایط دیم میشوند.روش شناسی پژوهش: به منظور بررسی اثربخشی حفظ بقایا و کاربرد قارچ گونه Funneliformis mosseae و باکتریهای مولد آنزیم ACC- دآمیناز در کاهش اثرات تنش کمآبی حاکم در شرایط دیم، این تحقیق به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی چرداول از سال 1398 به مدت دو سال زراعی اجرا گردید. کرتهای اصلی شامل سه تیمار مختلف حفظ بقایا شامل حذف بقایا، حفظ نیمی از بقایا و حفظ کل بقایا و کرتهای فرعی در چهار سطح شامل 1- شاهد (عدم کاربرد قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC-دآمیناز)، 2- کاربرد قارچ Funneliformis mosseae (مصرف در کنار بذر) 3- مایهزنی باکتری مولد آنزیم ACC– دآمیناز (تهیه مایه تلقیح باکتری Bacillus simplex UT1 با جمعیت CFU ml-1 107 یا واحد کلونی تشکیل شده در میلیلیتر و روش مصرف پوشش بذری) 4- کاربرد توأم قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC-دآمیناز بود. صفات کمی نخود مانند عملکرد دانه و زیستی، وزن صد دانه و تعداد دانه در متر مربع و از صفات فیزیولوژیکی، محتوای نسبی آب برگ (RWC) غلظت و جذب کل پتاسیم و روی به عنوان دو عنصر مهم در روابط آبی در گیاه اندازهگیری شدند. تجزیه آماری دادهها توسط نرم افزار SAS v.9.2 و مقایسه میانگینها با آزمون LSD انجام گرفت.یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که اثر اصلی حفظ بقایا بر عملکرد دانه، عملکرد زیستی و شاخص برداشت به ترتیب در سطح یک، یک و پنج درصد معنیداری بود. با حفظ نیمی از بقایا، عملکرد دانه برابر با 1224 کیلوگرم در هکتار حاصل شد که نشان دهنده افزایش 81/7 درصدی نسبت به شاهد بود. نتایج این پژوهش نشان داد که عملکرد دانه نخود در تیمار بدون مصرف قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC- دآمیناز برابر 1097 کیلوگرم در هکتار بود، در حالی که بیشترین عملکرد دانه نخود در تیمار مصرف توأم قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC- دآمیناز به مقدار 1294 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که این افزایش 9/17 درصدی نسبت به شاهد، از نظر آماری معنیدار بود. به طور کلی، کاربرد توأم قارچ Funneliformis mosseae و باکتریهای مولد آنزیم ACC- دآمیناز باعث افزایش عملکرد، اجزای عملکرد و بهبود غلظت عناصر غذایی در نخود شد. بر اساس نتایج این پژوهش، در شرایط حفظ بقایا، کاربرد قارچ Funneliformis mosseae به ویژه همراه با مایه زنی باکتریهای مولد آنزیم ACC- دآمیناز به منظور پایداری در تولید نخود توصیه میگردد.
گیاهان زراعی دیم
فرشید محمودی؛ جواد اشرفی؛ معصومه خیرگو
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 268-282
چکیده
مقدمه: نخود در بیشتر از 50 کشور کشت میگردد و در مقیاس جهانی، پس از لوبیا و نخودفرنگی، مقام سوم را از لحاظ تولید و سطح زیر کشت به خود اختصاص داده است. گیاه نخود توسط عوامل بیماریزای متعددی از قبیل قارچها، باکتریها، ویروسها و نماتدها مورد حمله قرار میگیرد که بیماری پژمردگی و بوته زردی با عامل Fusarium oxysporum f.sp. ...
بیشتر
مقدمه: نخود در بیشتر از 50 کشور کشت میگردد و در مقیاس جهانی، پس از لوبیا و نخودفرنگی، مقام سوم را از لحاظ تولید و سطح زیر کشت به خود اختصاص داده است. گیاه نخود توسط عوامل بیماریزای متعددی از قبیل قارچها، باکتریها، ویروسها و نماتدها مورد حمله قرار میگیرد که بیماری پژمردگی و بوته زردی با عامل Fusarium oxysporum f.sp. ciceris و پوسیدگی سیاه ریشه با عامل Fusarium solani از مهمترین بیماریهای قارچی این گیاه محسوب میشوند. گونههای فوزاریوم همراه ریشه و طوقه نخود هم بهعنوان ساپروفیت و غیر بیماریزا و هم به شکل مهاجم و بیماریزا روی نخود گزارش شدهاند. شناسایی و بررسی تنوع میان گونهها امکان برنامهریزی بهتر برای مدیریت بیماری و همچنین جایگاه درست طبقهبندی این قارچ را فراهم میسازد؛ لذا این تحقیق با هدف شناسایی گونههای قارچ فوزاریوم مرتبط با پژمردگی و پوسیدگی ریشه و طوقه نخود از مزارع کشت نخود در استانهای کرمانشاه، ایلام و گلستان انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش: نمونهبرداری از گیاهان دارای علایم بیماری پژمردگی و پوسیدگی ریشه و طوقه از مزارع نخود استانهای کرمانشاه، ایلام و گلستان صورت گرفت. قطعات بافتهای آلوده پس از ضدعفونی سطحی به مدت سه دقیقه با هیپوکلریت سدیم 5% ، با آب مقطر سترون شستشو شده و پس از خشککردن با حوله کاغذی سترون، روی محیط کشت (PDA) Potato Dexterous Agar کشت داده شدند و تشتکهای پتری برای مدت 10-5 روز در دمای 25 درجه سانتیگراد قرار داده شدند. پس از کشت و خالصسازی جدایهها، اثبات بیماریزایی جدایههای فوزاریوم روی رقم نخود حساس به بیماری (ILC 1929) انجام شد. استخراج DNA جدایهها به روش Cetyl Trimethyl Ammonium Bromide (CTAB) انجام شد. ترادف نوکلئوتیدی ناحیه ITS-rDNAدر پایگاه اطلاعاتی NCBI با نرمافزار BLAST با ترادفهای موجود در بانک ژن مقایسه و ثبت شد. فیلوگرام بر اساس تطابق ترادف نوکلئوتیدی با استفاده از روش حداکثر درستنمایی بهوسیله نرمافزار MEGA6.0 و بر اساس 1000 تکرار (bootstrap) رسم گردید.
یافتههای پژوهش: بر اساس ویژگیهای ریختشناختی و دادههای مولکولی حاصل از تکثیرITS-rDNA گونههای F. solani ، F. acuminatum ، F. equiseti ، F. oxysporum f. sp. ciceris و Fusarium spp. مورد شناسایی قرار گرفتند که در بین آنها F. oxysporum غالبترین و شایعترین گونه بوده و از بیشترین فراوانی برخوردار بود. گونههای F. acuminatum و F. equiseti بیشتر از گیاهان بالغ جداسازی شدند، درحالیکه گونههای F. oxysporum و F. solaniدر تمامی مراحل رشد، از گیاهچه تا غلافدهی قابلجداسازی بودند. درخت فیلوژنتیکی بر اساس مقایسه توالی نواحی ITS- rDNA، گونههای شناسایی شده فوزاریوم را در چهار گروه فیلوژنتیکی طبقهبندی کرد. نتایج نشان داد که استفاده از توالییابی ناحیه ITS-rDNA میتواند بهعنوان یک روش مکمل مناسب برای شناسایی گونههای مختلف فوزاریوم به کار گرفته شود.
گیاهان زراعی دیم
خشنود علیزاده؛ سیده سودابه شبیری؛ صادق شهبازی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 283-294
چکیده
مقدمه: تغییر الگو و اصلاح روشهای کاشت گیاهان علوفهای چندساله در دیمزارها میتواند در کاهش عوارض کاشت متوالی غلات و نیز افزایش تولید علوفه با استفاده از اراضی کمبازده و شیبدار نقش بسیار مهمی ایفا نماید. با کاشت اسپرس در شرایط دیم میتوان ضمن تولید علوفه مرغوب، با ایجاد پوشش مناسب در سطح خاک و کنترل فرسایش، به افزایش مواد ...
بیشتر
مقدمه: تغییر الگو و اصلاح روشهای کاشت گیاهان علوفهای چندساله در دیمزارها میتواند در کاهش عوارض کاشت متوالی غلات و نیز افزایش تولید علوفه با استفاده از اراضی کمبازده و شیبدار نقش بسیار مهمی ایفا نماید. با کاشت اسپرس در شرایط دیم میتوان ضمن تولید علوفه مرغوب، با ایجاد پوشش مناسب در سطح خاک و کنترل فرسایش، به افزایش مواد آلی خاک و تولید پایدار غلات دیم نیز کمک نمود. یکی از کاستیهای کشت اسپرس آن است که در سال اول، عملکرد علوفه تولید شده، بسیار پایین است. روش شناسی پژوهش: این آزمایش برای ارزیابی کشت همراه اسپرس با برخی لگومهای یکساله و جو در شرایط دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در دو ایستگاه تحقیقات دیم مراغه و زنجان به مدت سه سال (97- 1394) اجرا گردید. تیمارهای آزمایش مشتمل بر چهار تیمار کشت خالص اسپرس، خلر، نخود علوفهای، جو و چهار نسبت کشت مخلوط افزایشی اسپرس با سه گیاه مذکور بود. تجزیه مرکب عملکرد علوفه تر و خشک، بصورت اسپلیت پلات در زمان در پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. یافتههای پژوهش: نتایج سال اول نشان داد که عملکرد علوفه تر و خشک اسپرس و گیاهان همراه و عملکرد پروتئین تحت تاثیر سطوح مختلف انواع مخلوط قرار گرفت. حداکثر عملکرد علوفه تر و خشک در سال اول به ترتیب با 3433 و 1717 کیلوگرم در هکتار، در کاشت جو خالص بدست آمد که اختلاف معنیداری با عملکرد علوفه در کشت همراه اسپرس با نخود علوفهای و اسپرس با جو نداشتند. کمترین عملکرد پروتئین (76 کیلوگرم در هکتار) مربوط به کشت اسپرس با ۳۰ درصد خلر بود. در سال دوم، تیمارهای کشت خالص مربوط به گیاه همراه، حذف شدند و اختلاف بسیار معنیدار (P<0.01) بین تیمارهای دیگر بدست آمد. بیشترین عملکرد علوفه خشک (2133 کیلوگرم در هکتار) و علوفه تر (5767 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار کشت خالص اسپرس بود ولی بین تیمارها از نظر عملکرد پروتئین، تفاوت معنیدار وجود نداشت. در سال سوم بین عملکرد علوفه تیمارها اختلاف معنیداری بدست نیامد. با اینحال، بیشترین عملکرد علوفه خشک (1414 کیلوگرم در هکتار) و علوفه تر (4213 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار کشت خالص اسپرس بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر سال بر عملکرد علوفه خشک و تر بسیار معنیدار بود. اثر متقابل سال و تیمار از لحاظ عملکرد علوفه تر و خشک نیز بسیار معنیدار بود و بیشترین عملکرد علوفه خشک (2133 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار اسپرس خالص در سال دوم بود. در مجموع چنین نتیجهگیری شد که کشت اسپرس در شرایط دیم مناطق نیمه خشک مراغه و زنجان امکانپذیر است و برای افزایش کمیت و کیفیت تولید علوفه در سال اول میتوان از جو یا خلر (با تراکم 3۰٪) به عنوان گیاه همراه اسپرس (با تراکم ۱۰۰٪) استفاده نمود.
گیاهان زراعی دیم
رویا فردوسی؛ عادل نعمتی؛ نورمحمد آبیار؛ علی بهرامی؛ علیرضا رابط؛ موسی سلگی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 312-328
چکیده
مقدمه: در گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی، انتقال دانش فنی از مؤسسات تحقیقاتی به عرصههای تولید و بهرهبرداری امری اجتنابناپذیر است و بایستی به طوری جدی در رأس برنامههای توسعه و ترویج وزارت کشاورزی قرار گیرد. با وجود تلاشهایی که برای افزایش استفاده از پژوهش در عمل شده است، انتقال دستاوردهای پژوهشی، هنوز با چالش روبه رو ...
بیشتر
مقدمه: در گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی، انتقال دانش فنی از مؤسسات تحقیقاتی به عرصههای تولید و بهرهبرداری امری اجتنابناپذیر است و بایستی به طوری جدی در رأس برنامههای توسعه و ترویج وزارت کشاورزی قرار گیرد. با وجود تلاشهایی که برای افزایش استفاده از پژوهش در عمل شده است، انتقال دستاوردهای پژوهشی، هنوز با چالش روبه رو است. لذا هدف این مطالعه، بررسی وضعیت نشر ارقام جدید گندم دیم به عرصههای تولیدی و نگرشسنجی کشاورزان نسبت به این ارقام است.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق در سال زراعی 1402-1401 به شیوه پیمایش انجام یافت. جامعه آماری شامل بهرهبرداران، کارشناسان مسئول پهنه و مدیران جهاد کشاورزی بود. مکان اجرای تحقیق بر اساس نوع اقلیم و سطح زیر کشت شامل استانهای آذربایجان شرقی، کردستان، کرمانشاه، زنجان، گلستان و همدان بودند. نحوه نمونهگیری طبقهای تصادفی با انتساب متناسب در استانها بود. ابزار مورد استفاده برای این منظور، پرسشنامه بود که توسط بهرهبرداران تکمیل شد. عوامل مؤثر در میزان پذیرش بهرهبرداران به سه دسته (عوامل مربوط به کشاورزان، عوامل مربوط به ارقام، و عوامل مربوط به نحوه نشر ارقام) تقسیم شدند که در هر دسته، یکسری متغیر مد نظر قرار گرفت. متغیرهای مورد نظر از طریق پرسشنامه محقق ساخته، اندازهگیری شدند. در نهایت مدل مفهومی که برای بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش ارقام توسط بهرهبرداران استفاده شد دارای سه سازه اصلی بود که یکی از سازهها ویژگیهای فناوری شامل مزیت نسبی، سازگاری، سادگی، آزمون پذیری و قابلیت رویت نتایج بود. یکی دیگر از سازهها ترویج و رشد فناوری بود که شامل اطلاعرسانی در خصوص فناوری، آموزش استفاده از فناوری و در دسترس بودن فناوری است. سازه سوم هم ویژگیهای فردی و حرفهای بود که شامل وضعیت اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و ویژگیهای فردی بهرهبردار است.
یافتههای پژوهش: در استانهای گلستان و کرمانشاه حدود 85 درصد، در استان آذربایجانشرقی 80 درصد و در استانهای زنجان، کردستان و همدان به ترتیب 75، 70 و 67 درصد از کشاورزان دیمکار از ارقام جدید گندم دیم اطلاع دارند. کشاورزان اغلب از طریق ارتباط مستقیم با مراکز جهاد کشاورزی و دورههای آموزشی در مورد ارقام جدید اطلاع کسب میکنند. در استان کرمانشاه 90 درصد کشاورزان و در استان آذربایجان شرقی 75 درصد کشاورزان به بذر جدید دسترسی دارند که وضعیت مناسبی است. اما در استانهای همدان، گلستان، کردستان و زنجان وضعیت دسترسی به بذر جدید گندم مناسب نیست. 75 تا 100 درصد کشاورزان در استانهای مورد مطالعه، از بذر گندم اصلاح شده استفاده مینمایند. از نظر کشاورزان، متغیرهای سازگاری با آب و هوا، بازدید از مزارع کشاورزان پیشرو، تعیین قیمت تضمینی بالاتر برای محصولی که از بذر رقم جدید تولیده شده است وکشت در مزارع نمایشی عواملی هستند که میتوانند تأثیر زیادی در پذیرش ارقام جدید معرفی شده داشته باشند.
گیاهان زراعی دیم
فردین رنجبر؛ علی رسائی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 21-34
چکیده
مقدمه: اولین گام جهت تولید بذور گواهی شده، تهیه هستههای خالص بذری است. به این منظور برای سهولت شناسایی و حذف بذور مخلوط و اطمینان از خلوص بذر به دست آمده از کشت خوشه کامل به جای بذر استفاده میشود که اصطلاحا به کشت هزار خوشه معروف است. مشکل کشتهای هزار خوشه هزینه زیاد و عملکرد بسیار پایین آن در واحد سطح است. در راستای افزایش عملکرد ...
بیشتر
مقدمه: اولین گام جهت تولید بذور گواهی شده، تهیه هستههای خالص بذری است. به این منظور برای سهولت شناسایی و حذف بذور مخلوط و اطمینان از خلوص بذر به دست آمده از کشت خوشه کامل به جای بذر استفاده میشود که اصطلاحا به کشت هزار خوشه معروف است. مشکل کشتهای هزار خوشه هزینه زیاد و عملکرد بسیار پایین آن در واحد سطح است. در راستای افزایش عملکرد در واحد سطح و کاهش هزینه تولید باید در جهت مکانیزه کردن این نوع کشت گام برداشت. در این راستا دستگاه خوشه ردیفکاری طراحی و ساخته شد که عمل کوبش تک خوشه و کشت همزمان بذرهای موجود در آن را انجام میدهد. روششناسی پژوهش: برای بررسی کارایی خوشه ردیفکار ساختهشده، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه فاکتور در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل سرعت دورانی کوبنده در سه سطح ، فاصله کوبنده و ضد کوبنده در دو سطح و اندازه قطر سوراخهای ضدکوبنده در سه سطح بود. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از 1- طول متوسط محور خوشه گندم پس از کوبش بر حسب میلیمتر، 2- میزان کوبش برحسب درصد و 3- میزان شکستگی بذرها برحسب درصد. تجزیه واریانس دادهها با نرم افراز SAS و مقایسه میانگینها با آزمون حداقل اختلاف معنیدار، انجام شد. یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد که سرعتهای 600 و 450 دور در دقیقه به علت شکستگی زیاد بذر قابل توصیه نیستند. مناسبترین سرعت دورانی کوبنده 300 دور در دقیقه است زیرا در این سرعت دورانی شکستگی بذر کمترین مقدار خود را دارد. در مجموع بهترین عملکرد خوشه ردیفکار با انتخاب سرعت 300 دور در دقیقه برای کوبنده، قطر 7 میلیمتر برای سوراخهای ضد کوبنده و فاصله 5 میلیمتر بین کوبنده و ضد کوبنده حاصل میگردد.
گیاهان زراعی دیم
رویا فردوسی؛ غلامرضا قهرمانیان؛ سهیلا پورحیدر
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 35-47
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی در زراعت نخود بخصوص در کشت پاییزه کنترل علفهای هرز است. توانایی رقابتی ضعیف نخود در برابر علفهای هرز باعث کاهش شدید عملکرد میشود. مشکل کنترل علفهای هرز توسعه کشت نخود در تناوب با غلات را محدود ساخته و کشاورزان به ناچار از تناوب گندم - آیش استفاده میکنند. کنترل علفهای هرز در بهبود عملکرد و در نهایت ...
بیشتر
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی در زراعت نخود بخصوص در کشت پاییزه کنترل علفهای هرز است. توانایی رقابتی ضعیف نخود در برابر علفهای هرز باعث کاهش شدید عملکرد میشود. مشکل کنترل علفهای هرز توسعه کشت نخود در تناوب با غلات را محدود ساخته و کشاورزان به ناچار از تناوب گندم - آیش استفاده میکنند. کنترل علفهای هرز در بهبود عملکرد و در نهایت بر افزایش درآمد کشاورزان از یک سو و هزینه تولید از سوی دیگر موثر است که بایستی بهترین روش با کمترین هزینه و بالاترین سودآوری تعیین گردد.روششناسی پژوهش: به منظور کنترل علفهای هرز نخود در کشت پاییزه، به روش شیمیایی و مکانیکی، این پروژه با هفت تیمار شامل: 1- کنترل شیمیایی، 2- کنترل مکانیکی، 3- کنترل تلفیقی به روش مبارزه شیمیایی و مکانیکی، 4- کنترل شیمیایی و وجین دستی، 5- کنترل مکانیکی و وجین دستی، 6- وجین دستی و 7- بدون کنترل علفهای هرز در سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به مدت دو سال ( 1399-1398 و 1402-1401) در مؤسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور (ایستگاه مراغه) اجرا شد. نخود رقم آنا با تراکم 30 دانه در مترمربع در شرایط بدون خاکورزی (کشت مستقیم) کاشته شد و عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، تعداد بوته در واحد سطح، وزن صد دانه و ارتفاع بوته اندازهگیری شد و روشهای مختلف کنترل علفهای هرز از نظر اقتصادی مورد ارزیابی قرار گرفت.یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد اختلاف معنیداری در عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و تعداد بوته در هکتار تحت روشهای مختلف کنترل علفهای هرز وجود دارد. تیمارهای کنترل مکانیکی + وجین، وجین، و کنترل شیمیایی + وجین به ترتیب با میانگین عملکرد 75/575، 1/540 و 8/535 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه نخود را داشتند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، شاخص اقتصادی نسبت فایده-هزینه تیمار مبارزه شیمیایی با علفکش غیر انتخابی در فواصل 53 سانتیمتر برابر 5/3 به دست آمد که بیشتر از سایر تیمارها بود و اقتصادیترین تیمار برای مدیریت علفهای هرز در کشت پاییزه نخود شناسایی شد. همچنین، نسبت منفعت-هزینه تیمار مبارزه شیمیایی همراه با وجین دستی برابر 3/1 بدست آمد و به عنوان دومین تیمار اقتصادی شناخته شد.
گیاهان زراعی دیم
زین العابدین امیدمهر
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 48-63
چکیده
مقدمه: گندم یکی از عمدهترین محصولات کشاورزی و تأمین کننده بیشترین نیاز غذایی انسان در کشورهای در حال توسعه است. در حال حاضر با انواع خطیکارها، بذرکارهای کمبینات و بذرپاشهای سانتریفوژ کاشته میشود و ارزیابی فنی دقیق آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین رعایت اصول فنی زراعی نظیر میزان بذر مصرفی در واحد سطح از عوامل مهمی ...
بیشتر
مقدمه: گندم یکی از عمدهترین محصولات کشاورزی و تأمین کننده بیشترین نیاز غذایی انسان در کشورهای در حال توسعه است. در حال حاضر با انواع خطیکارها، بذرکارهای کمبینات و بذرپاشهای سانتریفوژ کاشته میشود و ارزیابی فنی دقیق آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین رعایت اصول فنی زراعی نظیر میزان بذر مصرفی در واحد سطح از عوامل مهمی است که در رسیدن به پتانسیل عملکرد تأثیر بسزایی دارد.
روششناسی پژوهش: به منظور مقایسه اثر خطیکارهای رایج و تراکم کاشت بر عملکرد گندم دیم (رقم کوهدشت)، پروژهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار کاشت شامل خطیکار کشتگستر، خطیکار سندان صنعت با 12 و 14 شیاربازکن و روش کاشت رایج (بذرپاشی) و 3 میزان بذر مصرفی متفاوت (160، 200 و 240 کیلوگرم بذر در هکتار) در سه تکرار در منطقه کالپوش استان سمنان در سالهای 1393 و 1394 انجام شد.
یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد، اثر کاشت مکانیزه بر یکنواختی عمق کاشت، درصد سبز و عملکرد دانه معنیدار بود (05/0P<). کشت مکانیزه در مقایسه با بذرپاشی، یکنواختی عمق و درصد سبز بیشتری داشت. اگر چه هر سه ماشین کاشت از لحاظ آماری در یک کلاس بودند، ولی کاشته شده با ماشینکاشت سندان صنعت (SN14) با 2663کیلوگرم عملکرد دانه نسبت به ماشینهای سندان صنعت (SN12) و کشتگستر به ترتیب 6 و 9 درصد افزایش عملکرد داشت. حداقل عملکرد نیز با 2307 کیلوگرم دانه در هکتار مربوط به تیمار بذرپاشی بود. بین تیمارهای تراکم کاشت، از نظر تعداد سنبله در مترمربع، وزن هزاردانه و عملکرد دانه اختلاف معنیدار آماری وجود داشت (05/0P<). بیشترین (503) وکمترین (406) تعداد سنبله در مترمربع به ترتیب مربوط به تیمارهای 240 و 160 کیلوگرم بذر در هکتار بود. از نظر وزن هزار دانه بیشترین (5/32 گرم) و کمترین (2/30 گرم) مقدار به ترتیب مربوط به تیمارهای 160 و 240 کیلوگرم بذر در هکتار بود. از نظر عملکرد دانه، بیشترین (2696 کیلوگرم در هکتار) و کمترین (2332 کیلوگرم در هکتار)، به ترتیب از تیمارهای 200 و 160 کیلوگرم بذر در هکتار حاصل شد. با توجه به نتایج، ماشین سندان صنعت (SN14) و میزان بذر مصرفی 200 کیلوگرم در هکتار در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. بنابراین استفاده از ماشین کاشت، علاوه بر صرفهجویی در مصرف بذر، با ایجاد یکنواختی در عمق کاشت و درصد سبز بیشتر، موجب بهبود عملکرد گندم در شرایط دیم میشود.
گیاهان زراعی دیم
سمیه کرمی چمه؛ احسان اله زیدعلی؛ سعید تیموری راد؛ شیدا جعفربیگی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 64-79
چکیده
مقدمه: شناسایی علفهای هرز مزارع گندم بهعنوان اساسیترین اقدام در مدیریت علفهای هرز محسوب میشود. با آگاهی از فلور علفهای هرز در هر منطقه میتوان در مورد روشهای مدیریت آنها تصمیمگیری و برنامهریزی کرد. بهمنظور شناسایی تکمیلی، مقایسه فلور علفهای هرز مزارع گندم دیم شهرستانهای گرمسیری استان کرمانشاه، مطالعهای در سال ...
بیشتر
مقدمه: شناسایی علفهای هرز مزارع گندم بهعنوان اساسیترین اقدام در مدیریت علفهای هرز محسوب میشود. با آگاهی از فلور علفهای هرز در هر منطقه میتوان در مورد روشهای مدیریت آنها تصمیمگیری و برنامهریزی کرد. بهمنظور شناسایی تکمیلی، مقایسه فلور علفهای هرز مزارع گندم دیم شهرستانهای گرمسیری استان کرمانشاه، مطالعهای در سال زراعی 1401-1400 در شهرستانهای گرمسیری استان کرمانشاه (گیلانغرب، سرپلذهاب و قصرشیرین) انجام شد.روششناسی پژوهش: نمونهبرداری علفهای هرز در سطح 60 هکتار از مزارع گندم دیم شهرستانهای موردمطالعه در مرحله پنجهزنی گندم انجام شد. تعداد مزارع انتخابی بر اساس سطح زیر کشت گندم دیم در هرکدام از شهرستانها مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس کنترل و عدم کنترل علفهای هرز در سطح مزارع گندم این مناطق به دودسته تقسیم شدند. انواع علفهای هرز به تفکیک جنس و گونه شناسایی گردید. برای تعیین اهمیت گونههای علفهای هرز پایش شده از شاخصهای فراوانی گونه، یکنواختی پراکنش، تراکم نسبی گونه، اهمیت نسبی گونه و همچنین شاخصهای تنوع و غالبیت استفاده شد.یافتههای پژوهش: پس از پایش مزارع گندم، در شرایط عدم کنترل علفهرز و در شرایط کنترل، 20 گونه علفهرز مشاهده شد که علفهای هرز باریک برگ نسبت به پهنبرگها از فراوانی بیشتری در سطح این مزارع برخوردار بودند. در شرایط عدم کنترل، خردل وحشی با فراوانی 40٪، شقایق با فراوانی 40٪ و یولافوحشی زمستانه با فراوانی 30٪، مهمترین علفهای هرز باریک برگ مزارع گندم مناطق گرمسیری استان کرمانشاه بودند. در شرایط کنترل علفهای هرز نیز، یولاف وحشی زمستانه با فراوانی 21٪، بالاترین میزان فراوانی را دارا بود. نتایج بررسی نشان داد که استفاده از علفکشها، تنوع شانون-وینر و میزان غنای گونهای علفهایهرز را کاهش داده و از طرفی شاخص غالبیت سیمپسون را افزایش داده است. در شرایط عدم کنترل مزارع شهرستان گیلانغرب دارای بالاترین شاخص تنوع شانون-وینر (2/32) و مزارع شهرستان قصر شیرین پایینترین میزان شاخص تنوع شانون-وینر (2/07) را نسبت به سایر نقاط مورد پایش دارا بودند. در شرایط کنترل نیز شاخص تنوع شانون-وینر در مناطق مختلف نزدیک به هم بوده و بالاترین میزان آن 0/6 به دست آمد. مناطقی که دارای شاخص تنوع بالاتری بودند، از شاخص غنای گونه بیشتر و غالبیت کمتری برخوردار بودند.
گیاهان زراعی دیم
کیانوش حمیدیان؛ فیروزه حیدری؛ سید روح اله قاسمی؛ اکرم حمیدیان
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 94-112
چکیده
مقدمه: مقدار بهینه بذر به عنوان یک عامل مدیریتی مهم برای بهبود عملکرد گندم از اهمیت ویژهای برخوردار است. افزایش قیمت کودهای شیمیایی باعث شده است که کشاورزان برای جبران کمبود مواد غذایی گیاه به مصرف کودهای مایع روی بیاورند. کوددهی برگی روشی برای تغذیه گیاهان است که در آن، جذب از طریق روزنه و اپیدرم برگ صورت میگیرد و اثربخشی آن ...
بیشتر
مقدمه: مقدار بهینه بذر به عنوان یک عامل مدیریتی مهم برای بهبود عملکرد گندم از اهمیت ویژهای برخوردار است. افزایش قیمت کودهای شیمیایی باعث شده است که کشاورزان برای جبران کمبود مواد غذایی گیاه به مصرف کودهای مایع روی بیاورند. کوددهی برگی روشی برای تغذیه گیاهان است که در آن، جذب از طریق روزنه و اپیدرم برگ صورت میگیرد و اثربخشی آن ممکن است بسته به محیط، وضعیت فیزیولوژیکی رشد و تغذیه گیاه متفاوت باشد. روش تغذیه برگی با عناصر پرمصرف و کممصرف از نظر دستیابی به حداکثر عملکرد و کاهش تلفات عناصر غذایی مؤثرتر از سایر روشها است و باعث افزایش میزان عناصر معدنی در گیاه و بهبود عملکرد محصول میشود.روش شناسی پژوهش: این آزمایش در سال زراعی 02-1401 به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد که مقدار بذر به عنوان فاکتور اصلی و محلولپاشی به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. در این بررسی 9 سطح مقدار بذر شامل 80، 100، 120، 140، 160، 180، 200، 220 و 240 کیلوگرم در هکتار در کرت اصلی و 4 سطح محلولپاشی شامل محلولپاشی با اسیدآمینه (2 لیتر در هکتار)، NPK (2 کیلوگرم در هکتار)، ترکیب اسیدآمینه + NPK (یک لیتر اسیدآمینه + یک کیلوگرمNPK در هکتار) و عدم محلولپاشی در کرت فرعی قرار گرفتند.یافتههای پژوهش: با افزایش مقدار بذر مصرفی، ارتفاع بوته، تعداد سنبله و مقدار آهن دانه افزایش اما طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزاردانه، مقدار روی و درصد پروتئین دانه کاهش یافت، در حالیکه عملکرد دانه تا مصرف140 کیلوگرم بذر در هکتار افزایش و پس از آن کاهش یافت. ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، مقدار آهن و روی دانه و درصد پروتئین در تیمار محلولپاشی با مخلوط اسیدآمینه +NPK و تعداد سنبله و طول سنبله در تیمار NPK بیشترین مقدار را داشتند. با افزایش مقدار بذر و همچنین در تیمار محلولپاشی با مخلوط اسیدامینه + NPK ، مقدار آهن دانه افزایش اما مقدار روی دانه کاهش پیدا کرد. درصد پروتئین دانه نیز در تیمار محلولپاشی با مخلوط اسیدآمینه +NPK تا مقدار بذر 140 کیلوگرم در هکتار افزایش و پس از آن به تدریج کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه گندم (3383 کیلوگرم در هکتار) در شرایط دیم خرم آباد از تیمار 140 کیلوگرم در هکتار بذر مصرفی بدست آمد.
گیاهان زراعی دیم
احمد حیدری؛ سید محسن سیدان؛ محمد خاوری دهقان
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 113-132
چکیده
مقدمه: نخود از حبوبات مهم مناطق دیم میباشد که میتوان در تناوب گندم دیم قرار داد. با توجه به کمبود رطوبت در مناطق دیم و نیز کاهش حاصلخیزی خاک به دلیل استفاده مداوم از روش رایج خاکورزی و عدم حفظ پوشش گیاهی، استفاده از سامانههای خاکورزی حفاظتی در این مناطق با توجه به مزایای آن در حفظ رطوبت خاک، کاهش فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی ...
بیشتر
مقدمه: نخود از حبوبات مهم مناطق دیم میباشد که میتوان در تناوب گندم دیم قرار داد. با توجه به کمبود رطوبت در مناطق دیم و نیز کاهش حاصلخیزی خاک به دلیل استفاده مداوم از روش رایج خاکورزی و عدم حفظ پوشش گیاهی، استفاده از سامانههای خاکورزی حفاظتی در این مناطق با توجه به مزایای آن در حفظ رطوبت خاک، کاهش فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی خاک رو به گسترش میباشد. همچنین کشت نخود بدلیل اثرات آن در کشاورزی پایدار و کاهش مصرف کودهای ازته در سیستم تناوبی در حال توسعه است. بهعلاوه حبوبات را میتوان برای بازیابی مناطقی که در آن خواص فیزیکی و شیمیایی خاک در طول زمان پسروی داشته است، توصیه نمود.روش شناسی: شش روش خاکورزی و کاشت نخود در بقایای گندم شامل: T1- کمخاکورزی با خاکورز مرکب حفاظتی (چیزلپکر) + کاشت نخود با عمیقکار، T2- خاکورز مرکب مجهز به تیغههای زیرشکن، قلمی و غلتک+ کاشت نخود با عمیقکار، T3- کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم، T4- خاکورز مرکب مجهز به تیغههای زیرشکن، قلمی و غلتک + استفاده از دستگاه تسطیحکن غلتکدار + کاشت نخود با عمیقکار، T5- استفاده از تسطیحکن غلتکدار + کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم و T6- روش مرسوم منطقه (دستپاشی و پوشاندن بذر با گاوآهن شش خیش) به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصافی به مدت سه سال اجرا شد.یافتههای پژوهش: نتایج تجزیه مرکب سه ساله نشان داد که اثر روشهای مختلف خاکورزی و کاشت بر عملکرد و اجزای عملکردی نخود معنیدار بود. کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم با میانیگن عملکرد 6/608 کیلوگرم در هکتار و تیمار مرسوم منطقه با میانگین عملکرد 3/369 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد نخود را به خود اختصاص دادند. اثر روشهای مختلف خاکورزی بر وزن علفهای هرز معنیدار بود. تیمارهای T2، T3 و T5 کمترین مقدار علفهای هرز و تیمارهای T1 و T6 بیشترین مقدار علفهای هرز را به خود اختصاص دادند. از نظر اقتصادی، بیشترین ارزش ناخالص (267784000 ریال در هکتار) و ارزش خالص (261784000 ریال در هکتار) مربوط به کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم بود که بیشترین ارزش را در بین تیمارهای مورد بررسی نشان داد. بر اساس نتایج بدست آمده میتوان روش کشت مستقیم نخود در بقایای گندم را برای شرایط مشابه با آزمایش حاضر توصیه کرد.
گیاهان زراعی دیم
علی رسائی؛ سعید جلالی هنرمند؛ فردین رنجبر؛ مختار داشادی
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 148-157
چکیده
مقدمه: یکی از اصول کشاورزی پایدار اجرای کشاورزی حفاظتی است که در برگیرنده سه اصل حداقل خاکورزی، پوشش دایمی خاک با بقایای گیاهی و تناوب زراعی با هدف کاهش اثرات منفی فعالیتهای کشاوزی متداول است. در واقع راهکاری جهت افزایش بهرهوری پایدار همراه با حفظ محیط زیست است.روش شناسی پژوهش: برای بررسی اثرات کاربرد کود بیولوژیک مایکوریزا در ...
بیشتر
مقدمه: یکی از اصول کشاورزی پایدار اجرای کشاورزی حفاظتی است که در برگیرنده سه اصل حداقل خاکورزی، پوشش دایمی خاک با بقایای گیاهی و تناوب زراعی با هدف کاهش اثرات منفی فعالیتهای کشاوزی متداول است. در واقع راهکاری جهت افزایش بهرهوری پایدار همراه با حفظ محیط زیست است.روش شناسی پژوهش: برای بررسی اثرات کاربرد کود بیولوژیک مایکوریزا در سیستم کشت مستقیم و کم خاکورزی آزمایشی در دو سال زراعی 400-1399 و 401-1400 روی نخود رقم منصور در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود به شکل کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. سیستم کشت بدون شخم و کمخاکورزی در کرتهای اصلی و پنج تیمار کاربرد مایکوریزا، مایکوریزا+ نصف مقدار فسفر توصیه شده، مایکوریزا+ مقدار کامل فسفر توصیه شده، مقدار کامل فسفر توصیه شده و شاهد در کرتهای فرعی قرار گرفتند.یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد اثر متقابل خاکورزی و تغذیه با کود فسفر بر عملکرد، اجزای عملکرد، شاخص برداشت و ارتفاع معنیدار شد. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد کاه بهترتیب با میانگینهای 552، 1022 و 470 کیلوگرم در هکتار و تعداد غلاف در بوته (14 غلاف)، تعداد دانه در بوته (12 دانه) و وزن صد دانه (37 گرم) در شرایط بدون شخم (کشت مستقیم) و کاربرد توأم مایکوریزا و نصف مقدار توصیه شده کود فسفر در زمان کاشت بهدست آمد. همچنین عملکرد دانه با تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه همبستگی مثبت و معنیدار داشت. بهطور کلی نتایج نشان داد در سیستم کشت بدون شخم و کاربرد مایکوریزا بههمراه نصف مقدار توصیه شده کود فسفر یعنی 15 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و اجزای عملکرد نخود بیشترین میانگین را داشت. اجرای کشت بدون شخم با افزایش میکروارگانیسمهای مفید خاک و حفظ رطوبت خاک در دیمزارها بسیار با اهمیت است.
گیاهان زراعی دیم
مهدی گراوندی؛ رضا حق پرست؛ فرشید محمودی؛ حمید حسنیان خوشرو
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 189-202
چکیده
مقدمه: نخود یکی از مهمترین محصولات مزارع دیم کشور است که نقش مهمی در پایداری تولید ایفا میکند. این محصول در مراحل اولیه رشد از سرعت رشد پایین و سطح برگ کم برخوردار میباشد بنابراین قدرت رقابت کمی با علفهای هرز دارد. بهطوریکه علفهای هرز در شرایط کشت پاییزه به مشکلی جدی در زراعت نخود تبدیل میشوند. با توجه به اینکه تعداد علفکشهای ...
بیشتر
مقدمه: نخود یکی از مهمترین محصولات مزارع دیم کشور است که نقش مهمی در پایداری تولید ایفا میکند. این محصول در مراحل اولیه رشد از سرعت رشد پایین و سطح برگ کم برخوردار میباشد بنابراین قدرت رقابت کمی با علفهای هرز دارد. بهطوریکه علفهای هرز در شرایط کشت پاییزه به مشکلی جدی در زراعت نخود تبدیل میشوند. با توجه به اینکه تعداد علفکشهای پسرویشی خصوصاً علفکشهای پهن برگ کش بسیار محدود است، ایجاد ارقام متحمل به علفکش گزینههای شیمیایی بیشتری را در اختیار تولید کنندگان قرار میدهد. شناسایی منابع ژنتیکی متحمل به علفکش و انتقال این ویژگی به ارقام پر محصول بهعنوان راهکاری مناسب در راستای مدیریت تلفیقی علفهای هرز مزارع نخود در نظر گرفته میشود. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام و لاینهای نخود کابلی از نظر واکنش به علفکشهای متریبوزین و ایمازتاپیر انجام گرفت.
روششناسی: در سال اول اجرای آزمایش (1399-1398) 50 ژنوتیپ و در سال دوم (1400-1399) 150 ژنوتیپ بهصورت سه آزمایش جداگانه (شاهد، سمپاشی با متریبوزین، سمپاشی با ایمازتاپیر) در قالب طرح آلفالاتیس با دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم (سرارود) ارزیابی شدند.
یافتههای پژوهش: طبق نتایج این پژوهش تنوع معنیداری بین ژنوتیپهای مورد بررسی از لحاظ تحمل علفکشهای مذکور مشاهده شد. ژنوتیپهای نخود به متریبوزین نسبت به ایمازتاپیر حساسیت بیشتری داشتند بهطوری که این علفکشها بهطور متوسط عملکرد دانه را بهترتیب 27 و 15 درصد کاهش دادند. از میان ارقام مورد بررسی عادل، گوکسو، آکسو و آرمان تحمل بیشتری به ایمازتاپیر داشتند. ژنوتیپهای برتر شناسایی شده در این مطالعه پس از بررسیهای بیشتر جهت توسعه ارقام متحمل به علفکش استفاده میشوند و همچنین بعنوان منابع مفیدی در برنامههای به نژادی میباشند.
گیاهان زراعی دیم
علی اکبر باغستانی؛ ماندانا طوسی
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 204-215
چکیده
مقدمه: حدود 98 درصد کشت نخود در ایران به صورت دیم انجام میشود که نشاندهنده اهمیت تولید این محصول به لحاظ مطابقت با محدودیتهای آبی کشور است. در سال 1400، 8/172هزار تن نخود در کشور تولید شده است، 107 هزار تن نخود به ارزش 8/95 میلیون دلار نیز به کشور وارد شده است. میزان واردات نخود در این سال نسبت به سال 1399، 5/66 درصد و ارزش واردات نیز 5/88 درصد رشد ...
بیشتر
مقدمه: حدود 98 درصد کشت نخود در ایران به صورت دیم انجام میشود که نشاندهنده اهمیت تولید این محصول به لحاظ مطابقت با محدودیتهای آبی کشور است. در سال 1400، 8/172هزار تن نخود در کشور تولید شده است، 107 هزار تن نخود به ارزش 8/95 میلیون دلار نیز به کشور وارد شده است. میزان واردات نخود در این سال نسبت به سال 1399، 5/66 درصد و ارزش واردات نیز 5/88 درصد رشد داشته است. به عبارت دیگر تراز تجاری نخود در سال 1400 منفی بوده است. در شرایط محدودیت منابع ارزی، ارزبری محصولات کشاورزی به یک چالش تبدیل میشود. شناسایی کشورهای رقیب و یا کشورهای عمده صادرکننده میتواند هم به صادرکنندگان و هم به واردکنندگان نخود کمک نماید تا برای حضور در بازارهای جهانی برنامهریزی نمایند. از سوی دیگر شناسایی ساختار جهانی بازار کمک مینماید تا استراتژیهای تجاری با هزینه کمتری طراحی و پیادهسازی شوند.روش شناسی: روش این مطالعه از نوع کتابخانهای و اسنادی بوده و دادههای و اطلاعات مورد نیاز از پایگاه دادههای آماری فائو، پایگاه دادههای مرکز بینالمللی تجارت (ITC)، برداشت شده است. به منظور تحلیل دادهها و بررسی روند آنها دوره زمانی 2021-2017 میلادی در نظر گرفته شده است. به منظور شناسایی ساختار و تعیین قدرت بازار از شاخصهای نسبت تمرکز و شاخص هرفیندال استفاده شده است. این شاخصها کمک مینمایند تا قدرت بازاری نیز شناسایی شود. هرگاه یک گروه از طرفهای بازار در مقایسه با گروههای دیگر از قدرت چانهزنی بالاتری برخوردار باشند، قدرت بازار ایجاد میشود.یافتههای پژوهشی: در سال 2021 میلادی، بیش از 3/2 میلیون تن نخود به ارزش 45/1 میلیارد دلار در جهان داد و ستد شده است. بیش از 15 درصد واردات جهانی مربوط به کشور بنگلادش بوده است. پس از آن کشورهای هند، ترکیه و ایران، در رتبههای بعدی واردات قرار داشتهاند. میزان واردات نخود توسط ایران با 107 هزار تن در سال 2021 میلادی، 89 درصد نسبت به سال 2020 میلادی افزایش یافته است. همچنین سهم ایران از واردات جهانی نخود در سال 2021 میلادی، 6/6 درصد بوده است. در حالی که در سال 2017 میلادی، ساختار بازار صادرات جهانی نخود از نوع انحصار با کشور مسلط (استرالیا)، بوده است، این ساختار در سال 2021 میلادی به انحصار چند جانبه بسته شامل استرالیا، روسیه، ترکیه و کانادا تغییر یافته است. قرار داشتن دو کشور ترکیه و روسیه به عنوان کشورهای عمده صادرکننده نخود، این فرصت را در اختیار واردکنندگان قرار میدهد تا به کمک پیمانهای تجاری مشترک مانند اوراسیا بتوانند نخود مورد نیاز را با قیمت ارزانتر وارد نمایند.
گیاهان زراعی دیم
رضا حق پرست؛ مظفر روستائی؛ عادل جهانگیری؛ عبدالوهاب عبدالهی؛ موسی صالحی؛ رضا محمدی؛ مهدی گراوندی؛ علی رسائی؛ خشنود علیزاده
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 216-234
چکیده
مقدمه: نخود در رتبه سوم حبوبات مهم جهان بعد از لوبیا و سویا قرار دارد ولی چون تولید آن در شرایط دیم در اقلیم نیمه خشک کشور امکان پذیر است، بنابراین با رتبه نخست حبوبات ایران، محصولی بسیار مهم تر از لوبیا و سویا در کشور به شمار میرود. تغییرات اقلیمی و گرمایش غیر طبیعی کرۀ زمین یکی از بزرگترین چالشهایی است که امروزه همه کشورها با آن ...
بیشتر
مقدمه: نخود در رتبه سوم حبوبات مهم جهان بعد از لوبیا و سویا قرار دارد ولی چون تولید آن در شرایط دیم در اقلیم نیمه خشک کشور امکان پذیر است، بنابراین با رتبه نخست حبوبات ایران، محصولی بسیار مهم تر از لوبیا و سویا در کشور به شمار میرود. تغییرات اقلیمی و گرمایش غیر طبیعی کرۀ زمین یکی از بزرگترین چالشهایی است که امروزه همه کشورها با آن مواجه هستند. این چالش نه تنها پیامدهای زیست محیطی، بلکه اقتصادی و اجتماعی نیز به دنبال دارد و خطر بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا را افزایش داده است که معیشت، امنیت غذایی، منابع آب و شرایط بهداشتی را به مخاطره انداخته است. در این شرایط بحرانی از کمبود منابع آب، تولید و مصرف بیش از حد محصولات پرآببر نظیر نان، گوشت، قند و برنج، مشکلات را سختتر میکند و نیاز به یک الگوی کشت سازگار به اقلیم خشک و نیمه خشک کشور است که در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد.روش شناسی: در این مقاله تحلیلی- مروری بر اساس منابع معتبر علمی و تجربیات موجود و آمار تولید محصول و سرانه مصرف سالیانه محصولات کشاورزی، الگوی رایج کشت توسط کشاورزان و الگوی رایج مصرف غذا توسط مردم ایران با تاکید بر محصول نخود، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و توصیههای راهبردی ارائه میگردد.یافتههای پژوهش: مصرف بیش از حد تولیدات با ارزش غذایی کم و پر آببر مانند نان و عدم توجه کافی به محصولات ارزشمندی نظیر نخود باعث شده است که در الگوی کشت رایج در زراعت دیم در ایران تناسب اصولی سطح زیر کشت محصولات رعایت نگردد. مشارکت مردم برای پذیرش عادت غذایی سازگار با شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک ایران و اصلاح الگوی کشت و مصرف بر اساس آن، برای حفظ امنیت غذایی و ارتقا سلامت جامعه بسیار ضروری است. برای این منظور، لازم است یک ستاد مشترک توسط وزارتخانهها و نهادهای مرتبط تشکیل و برنامههای آموزشی و ترویجی اصلاح عادت غذایی سازگار با شرایط کشور عملیاتی گردد.
گیاهان زراعی دیم
سمیرا ولی زاده؛ محمود پوریوسف میاندوآب؛ خشنود علیزاده
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 235-248
چکیده
مقدمه: با وجود معرفی ارقام مناسب کشت پاییزه نخود در مناطق سرد کشور هنوز کشت دیم این محصول غالبا در اواخر زمستان یا اوایل بهار انجام میشود. از سوی دیگر با توجه به ویژگی اقلیم خشک و نیمه خشک که اکثر مناطق کشور را در بر میگیرد، فصل رشد برای محصولات بهاره بسیار کوتاه است که با جریان تغییر اقلیم نیز فصل مناسب رشد در بهار کوتاهتر شده است ...
بیشتر
مقدمه: با وجود معرفی ارقام مناسب کشت پاییزه نخود در مناطق سرد کشور هنوز کشت دیم این محصول غالبا در اواخر زمستان یا اوایل بهار انجام میشود. از سوی دیگر با توجه به ویژگی اقلیم خشک و نیمه خشک که اکثر مناطق کشور را در بر میگیرد، فصل رشد برای محصولات بهاره بسیار کوتاه است که با جریان تغییر اقلیم نیز فصل مناسب رشد در بهار کوتاهتر شده است و احتمال وقوع تنش در انتهای فصل رشد افزایش یافته است. از سوی دیگر، حضور علفهای هرز در مراحل مختلف رشد گیاه سبب افزایش رقابت برای جذب رطوبت خاک و در نتیجه کاهش عملکرد میشود. کوتاهی فصل رشد و مجموعه عوامل مدیریتی منجر به اقتصادی نبودن زراعت نخود در بسیاری از مناطق کشور میگردد. در این مقاله تاریخهای کاشت مختلف و کنترل علفهای هرز، برای دستیابی به بیشترین عملکرد در نخود، مورد بررسی قرار گرفت.
روش شناسی: این تحقیق در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار و تیمارهای تاریخ کاشت در سه سطح (پاییزه، انتظاری و بهاره) و علفهای هرز در دو سطح (کنترل مکانیکی علفهای هرز و عدم کنترل آنها) در شرایط دیم نقده به اجرا درآمد. هر کرت آزمایشی شامل 6 ردیف کاشت ۳ متری بوده و فاصله ردیفها از هم 25 سانتیمتر در نظر گرفته شد. تاریخ کاشت پاییزه در 15 مهر، تاریخ کاشت انتظاری در 29 آذر و تاریخ کاشت بهاره در 5 فروردین بود. 20 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره و ۴۰ کیلوگرم در هکتار فسفر از منبع سوپرفسفات بر اساس آزمون تجزیه خاک مزرعه در فصل پاییز جایگذاری شد. از برخی خصوصیات زراعی در طول فصل رشد و برداشت محصول یادداشت برداری انجام شد و تجزیه مرکب با احتساب زمان کاشت بعنوان فاکتور ثابت با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتههای پژوهش: بیشترین عملکرد دانه و شاخص بهرهوری آب، مربوط به اثرات متقابل تاریخ کاشت انتظاری در کنترل علفهایهرز بهترتیب با میانگین عملکرد 1334 کیلوگرم در هکتار و 64/3 بود. همچنین بیشترین انرژی عملکرد دانه نخود مربوط به اثرات متقابل تیمارهای تاریخ کاشت انتظاری در کنترل علفهای هرز با میانگین 2721 کیلوکالری در هکتار بود. نتایج نشان داد که کاشت انتظاری نخود رقم جم نسبت به کاشتهای بهاره و پاییزه از لحاظ شاخصهای اندازهگیری شده، از برتری نسبی برخوردار است.
گیاهان زراعی دیم
سیدرضا امیر؛ سجاد رحیمی مقدم
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 249-260
چکیده
مقدمه: نخود یکی از حبوبات مهم در غرب آسیا و شمال آفریقاست. همچنین این محصول یکی از حبوبات مهم در نظامهای کشاورزی دیم این مناطق است. اگرچه ایران پنجمین کشور دنیا از نظر سطح زیرکشت خود است اما از نظر متوسط عملکرد در هکتار (400 کیلوگرم در هکتار) در جایگاه 47 قرار دارد. در مناطق دیم ایران عملکرد نخود به شدت وابسته به مقدار باران و توزیع فصلی ...
بیشتر
مقدمه: نخود یکی از حبوبات مهم در غرب آسیا و شمال آفریقاست. همچنین این محصول یکی از حبوبات مهم در نظامهای کشاورزی دیم این مناطق است. اگرچه ایران پنجمین کشور دنیا از نظر سطح زیرکشت خود است اما از نظر متوسط عملکرد در هکتار (400 کیلوگرم در هکتار) در جایگاه 47 قرار دارد. در مناطق دیم ایران عملکرد نخود به شدت وابسته به مقدار باران و توزیع فصلی آن است. به طوریکه تغییرات سالیانه بارندگی بکارگیری یک مدیریت زراعی واحد که باعث حصول حداکثر عملکرد محصول با روندی قابل پیشبینی در طی سالها باشد را دشوار میکند. در ایران نخود مهمترین گیاه از گروه حبوبات است و بیش از 50 درصد از سطح زیر کشت حبوبات را به خود اختصاص میدهد و عمده کشت آن به صورت دیم است. عملکرد نخود نسبت به سایر گیاهان زراعی بسیار کمتر است.
روش شناسی پژوهش: شبیهسازی عملکرد پتانسیل آب محدود با استفاده از مدل SSM-Chickpea انجام شد و عملکرد نخود حاصل از شیوههای مدیریت زراعی کشاورزان از جمله تاریخ کاشت، تراکم بوته و نیتروژن در 12 منطقه اصلی کشت نخود مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایشات شامل 9 آزمایش مزرعهای مستقل بودند. ارزیابی مدل بر اساس مقایسه مقادیر اندازهگیری شده و شبیهسازی شده عملکرد دانه انجام شد. در این مطالعه از شاخصهای آماری ضریب تعیین (R2) و ریشه نرمال شده میانگین مربعات خطا (nRMS) استفاده شد.
یافتههای پژوهش: بر اساس نتایج شبیهسازی با مدل SSM-Chickpea، متوسط عملکرد پتانسیل آب محدود برای نخود، 1200کیلوگرم در هکتار برآورد شد. تاریخ کاشت بهینه برای همه مناطق اواخر آذرماه در کشت انتظاری بود که منجر به افزایش عملکرد دانه حدود 10 درصد در ارومیه و 60 درصد در خرمآباد نسبت به تاریخ کاشت بهاره شد. تراکم بهینه برابر 20 بوته در مترمربع بود که منجر به افزایش عملکرد دانه حدود 27 درصد در اسلامآباد غرب شد. در خصوص تغذیه گیاه، استفاده از 20 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار بهعنوان کود آغازگر باعث افزایش عملکرد دانه تا 10 درصد در منطقه اقلید و خرمآباد شد. در تمامی مناطق مورد مطالعه، نتایج نشان داد که عملکرد نخود رقم زودرس بیونیج، 23 درصد بیشتر از رقم ILC482 بود و بطور کلی بخش بزرگی از عملکرد پتانسیل آب محدود نخود ناشی از عوامل مدیریت زراعی و به ویژه تاریخ کاشت بود.
گیاهان زراعی دیم
سهیلا پورحیدر غفاربی؛ جعفر جعفرزاده؛ غلامرضا قهرمانیان؛ حسین نجفی
دوره 12، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 1-11
چکیده
گیاه دارویی بالنگو با وجود سازگاری به شرایط دیم ایران، به دلیل قدرت رقابتی کم با علفهای هرز در ابتدای رشد و کاهش عملکرد، زراعت و توســعه این محصول محدود میباشد. برای ارزیابی تأثیر علفکشهای پس رویشی بر کنترل علفهای هرز و عملکرد بالنگو شهری آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 15 تیمار در سیستم بدون خاکورزی ...
بیشتر
گیاه دارویی بالنگو با وجود سازگاری به شرایط دیم ایران، به دلیل قدرت رقابتی کم با علفهای هرز در ابتدای رشد و کاهش عملکرد، زراعت و توســعه این محصول محدود میباشد. برای ارزیابی تأثیر علفکشهای پس رویشی بر کنترل علفهای هرز و عملکرد بالنگو شهری آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 15 تیمار در سیستم بدون خاکورزی در سال زراعی 1400 -1399 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. تیمارها شامل کاربرد علفکشهای دیورون، اکسیفلورفن، اگزادیازون و متریبوزین با میزانهای 50، 75 و 100 درصد توصیه شده، اکسیفلورفن با دز توصیه شده بهصورت تقسیطی (50 درصد مرحله سبزشدن و 50 درصد یک ماه پس از سمپاشی)، با شاهد وجین و شاهد عدم وجین بود. نتایج نشان داد که 30 روز پس از سمپاشی کمترین تراکم و بیوماس علف هرز برای تیمارهای 75 و 100 درصد متریبوزین و 100 درصد اکسیفلورفن مشاهد شد. در این تیمارها تراکم و بیوماس علفهای هرز به ترتیب با 2،9/1 و 2/2 بوته در مترمربع و 33/0، 45/ 0 و 52/0 گرم در مترمربع بود. در زمان رسیدگی بالنگو نیز کمترین زیستتوده علف هرز در دز 100 درصد متریبوزین (23/0 گرم در مترمربع) مشاهده شد. بیشترین تراکم و زیستتوده بالنگو در شاهد وجین و میزان 50 درصد متریبوزین 30 روز پس از سمپاشی و بیشترین زیستتوده و عملکرد دانه بالنگو برای میزان 100% متریبوزین (به ترتیب با 76 و 32 گرم در مترمربع) ثبت شد. بر اساس نتایج حاصله متری-بوزین، تیمار علف کشی مناسب برای کنترل علفهای هرز بالنگو است.
گیاهان زراعی دیم
رویا فردوسی؛ غلامرضا قهرمانیان؛ مظفر روستایی
دوره 12، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 45-62
چکیده
در این پژوهش سعی شد عوامل مؤثر بر ضایعات گندم دیم با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی شناسایی و رتبهبندی شده و براساس آن میزان تلفات گندم دیم طی فرآیند تولید اندازهگیری و زیان اقتصادی ناشی از آن ارزیابی گردد. در نهایت بر اساس عوامل شناسایی شده، راهکارهایی جهت کاهش ضایعات ارائه شود. بدین منظور در سالهای زراعی 1400-1399 و 1401-1400 در ...
بیشتر
در این پژوهش سعی شد عوامل مؤثر بر ضایعات گندم دیم با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی شناسایی و رتبهبندی شده و براساس آن میزان تلفات گندم دیم طی فرآیند تولید اندازهگیری و زیان اقتصادی ناشی از آن ارزیابی گردد. در نهایت بر اساس عوامل شناسایی شده، راهکارهایی جهت کاهش ضایعات ارائه شود. بدین منظور در سالهای زراعی 1400-1399 و 1401-1400 در ایستگاه تحقیقاتی مراغه از مزارع تکثیر بذر گندم در مراحل مختلف تولید به صورت تصادفی نمونهگیری شد و ارزش اقتصادی آنها محاسبه گردید. برای تعیین عوامل مهم و مؤثر بر ضایعات، از پرسشنامه مقایسات زوجی که توسط کارشناسان و افراد خبره در این زمینه تکمیل گردید، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای Excel و Expert Choice بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که سالانه، در هر هکتار به طور متوسط 12/1 درصد گندم به صورت ریزش طبیعی، 46/2 درصد در مرحله برداشت به واسطه دستگاه کمباین و 32/1 درصد به صورت مواد خارجی جامد و علف هرز و کاه از چرخه مصرف خوراک انسانی خارج شده و 95/8 درصد نیز به صورت دانه شکسته به مصرف خوراک دام و طیور میرسد. در کل، 84/13 درصد معادل 233 کیلوگرم در هکتار گندم به صورت ضایعات از چرخه مصرف انسانی خارج میشود. این حجم از ضایعات، معادل محصول تولید شده در سطحی حدود 1387 مترمربع است. اگر هر کیلوگرم از این میزان ضایعات حدود 160000 ریال ارزش داشته باشد، خسارت ناشی از آن سالانه 37280 هزار ریال در هر هکتار خواهد بود. همچنین نتایج فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد عوامل فنی به ترتیب شامل واحد جداکننده، واحد کوبنده، سکوی برش کمباین و بستر نامناسب بذر به عنوان مهمترین عوامل ایجاد تلفات هستند. در نهایت، براساس روش تصمیمگیری چندمعیاره، آموزش تنظیمات درست کمباین به عنوان راهکار اصلی برای کاهش میزان ضایعات شناسایی گردید.
گیاهان زراعی دیم
روناک مصطفوی؛ جلال جلیلیان
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 1-19
چکیده
به منظور بررسی تاثیر دفعات آبیاری و کودهای شیمیایی و آلی بر خصوصیات فیزیولوژیک، عملکرد و کیفیت بالنگوی شهری، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل دفعات آبیاری در سه سطح (دو بارآبیاری، یکبار آبیاری و بدون آبیاری) به عنوان کرت اصلی و تیمار کود ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر دفعات آبیاری و کودهای شیمیایی و آلی بر خصوصیات فیزیولوژیک، عملکرد و کیفیت بالنگوی شهری، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل دفعات آبیاری در سه سطح (دو بارآبیاری، یکبار آبیاری و بدون آبیاری) به عنوان کرت اصلی و تیمار کود شیمیایی شامل (کودهای اوره و سوپرفسفات تریپل) و زیستی-آلی شامل کودهای نیتروکسین، فسفات بارور2 و بیوسولفور به عنوان کرت فرعی بودند. بیشترین مقدار کلروفیل a (96/4 میلیگرم در گرم وزن تر)، کلروفیل b (45/1 میلیگرم در گرم وزن تر)، کلروفیل کل (40/6 میلیگرم در گرم وزن تر)، عملکرد دانه (33/608 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (29/1922 کیلوگرم در هکتار)، ماده خشک قابل هضم (46/55 درصد) و فیبر خام (66/43 درصد)، در شرایط دو بار آبیاری و بالاترین میزان پروتئین خام (95/9 درصد)، کربوهیدراتهای محلول در آب (68/21 درصد) و درصد خاکستر (58/6) در شرایط بدون آبیاری حاصل شد. تیمار کود شیمیایی با افزایش رنگیزههای فتوسنتزی، پرولین و وزن هزار دانه منجر به افزایش 31 و 24 درصدی عملکرد دانه و بیولوژیک بالنگوی شهری در مقایسه با تیمار کودی زیستی-آلی گردید. همچنین بالاترین میزان پروتئین خام (66/9 درصد)، کربوهیدراتهای محلول در آب (20 درصد) و خاکستر (25/6 درصد) در تیمار کود شیمیایی حاصل شد. بنابراین به منظور حصول حداکثر عملکرد کمی و کیفی در بالنگوی شهری، دوبار آبیاری تکمیلی و کاربرد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر قابل توصیه میباشد.
گیاهان زراعی دیم
دیبا شیخی سنندجی؛ علیرضا پیرزاد
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 2-42
چکیده
ب به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی دو عنصر روی و سیلسیم بر برخی صفات کمی و کیفی بالنگوی شهری (توده محلی ارومیه)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه انجام شد. دو محیط دیم و آبیاریتکمیلی بهعنوان عامل اصلی و محلولپاشی عناصر روی، سیلیسیم و ...
بیشتر
ب به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی دو عنصر روی و سیلسیم بر برخی صفات کمی و کیفی بالنگوی شهری (توده محلی ارومیه)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه انجام شد. دو محیط دیم و آبیاریتکمیلی بهعنوان عامل اصلی و محلولپاشی عناصر روی، سیلیسیم و عدم مصرف محلول (شاهد) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. اثر اصلی تیمارهای محیط، محلولپاشی و برهمکنش آنها برای اکثر صفات مورد بررسی معنیدار شد. بیشترین مقادیر کلروفیل، کارتنوئید، پتاسیم و روی برای هر دو محیط در محلولپاشی روی به دست آمدند. بیشترین میزان کربوهیدرات محلول، فسفر، سیلیسیم برای هر دو محیط در محلولپاشی سیلیسیم مشاهده شد. محتوی آب برگ برای محلول پاشی عناصر روی و سیلیسیم در هر دو شرایط تنش از لحاظ آماری معنیدار نبود. بیشترین درصد موسیلاژ به محلولپاشی سیلیسیم و شرایط دیم تعلق داشت. بیشترین میزان روغن دانه در محلولپاشی روی تحت شرایط دیم حاصل شد. مقادیرعملکرد دانه توده بالنگوی شهری در هر دو شرایط دیم و آبیاری برای محلولپاشی روی (به ترتیب 3/613 و 3/688 کیلوگرم در هکتار) و سیلیسیم (به ترتیب 3/657 و 7/668 کیلوگرم در هکتار) برتر از عدم محلولپاشی بود.
گیاهان زراعی دیم
نادر اشرفی؛ حسین شهبازی؛ حسین مصطفائی؛ محمد ضعیفی زاده
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 43-58
چکیده
به منظور بررسی تحمل خشکی در لاینهای پیشرفته عدس از طریق صفات مورفو فیزیولوژی، 10 لاین عدس در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو محیط بدون تنش و تنش خشکی در سال 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اختلاف بین ژنوتیپها از نظر تمام صفات به جز محتوی نسبی آب برگ و فعالیت آنزیم ...
بیشتر
به منظور بررسی تحمل خشکی در لاینهای پیشرفته عدس از طریق صفات مورفو فیزیولوژی، 10 لاین عدس در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو محیط بدون تنش و تنش خشکی در سال 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اختلاف بین ژنوتیپها از نظر تمام صفات به جز محتوی نسبی آب برگ و فعالیت آنزیم کاتالاز (در شرایط بدون تنش) معنیدار بود. در شرایط بدون تنش لاین ILL-10088 با 1905 کیلوگرم در هکتار و تحت تنش خشکی، لاینهای ILL-10088، ILL-10053 و بیله سوار (ILL-6037)به ترتیب با 1244، 1153 و 1107 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را داشتند. با توجه با شاخص STI، لاینهای IL-10088، بیله سوار، ILL-10017 و ILL-468 متحملترین ژنوتیپها بودند. درشرایط تنش خشکی، عملکرد دانه با فعالیت کاتالاز، محتوی نسبی آب برگ و پایداری غشای سلولی همبستگی مثبت و در شرایط بدون تنش، با محتوی نسبی آب برگ، پایداری غشای سلولی، تعداد غلاف پر در بوته و وزن هزار دانه، ارتباط مثبت نشان داد. در تجزیه رگرسیون به روش گامبهگام، در شرایط تنش خشکی، فقط محتوی نسبی آب برگ و در شرایط بدون تنش پایداری غشای سلولی و محتوی نسبی آب برگ در مدل باقی ماندند. با استفاده از تجزیه خوشهای، ژنوتیپهای متحمل از ژنوتیپهای حساس تفکیک شدند. با توجه به وجود تنوع ژنتیکی، سهولت اندازهگیری و همبستگی قوی با عملکرد دانه عدس، صفات محتوی نسبی آب برگ و پایداری غشای سلولی به عنوان ابزار غیر مستقیم برای گزینش تحمل خشکی در عدس شناسایی شدند.
گیاهان زراعی دیم
رضا محمدی؛ رضا حق پرست؛ مهدی گراوندی؛ فرشید محمودی؛ خداداد یارکرمی؛ بهزاد شهسواری
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 59-76
چکیده
در این پژوهش به منظور نمایش ظرفیت زراعی و پتانسیل لاینهای جدید و ارقام داخلی و خارجی معرفی شده در مزارع زارعین به بهرهبرداران و شناسایی سازگارترین ژنوتیپها در شرایط کشت بدون شخم، تعداد 26 لاین و رقم داخلی و خارجی گندم دوروم انتخابی از برنامه اصلاحی گندم دوروم موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور به همراه دو رقم شاهد محلی گندم در ...
بیشتر
در این پژوهش به منظور نمایش ظرفیت زراعی و پتانسیل لاینهای جدید و ارقام داخلی و خارجی معرفی شده در مزارع زارعین به بهرهبرداران و شناسایی سازگارترین ژنوتیپها در شرایط کشت بدون شخم، تعداد 26 لاین و رقم داخلی و خارجی گندم دوروم انتخابی از برنامه اصلاحی گندم دوروم موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور به همراه دو رقم شاهد محلی گندم در پایگاه نوآوری پروژه امنیت غذایی ایران-ایکاردا در شرایط بیخاکورزی در منطقه نیمهگرمسیری سرپلذهاب در استان کرمانشاه در سال زراعی 97-1396 مورد ارزیابی قرار گرفتند. در طول اجرای آزمایش عملکرد دانه و خصوصیات مختلف آگرو-فیزیولوژیک ارقام و لاینها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین برای صفات مورد بررسی نشان داد که اختلاف معنیداری بین ژنوتیپهای مورد بررسی از لحاظ عملکرد دانه و ویژگیهای آگرو-فیزیولوژیک وجود دارد. میانگین عملکرد ژنوتیپهای مورد بررسی از 327 کیلوگرم در هکتار (ژنوتیپ شماره G23) تا 926 کیلوگرم در هکتار (ژنوتیپ شماره G16) متغیر بود و ژنوتیپهای برتر دارای افزایش عملکرد بین 6 تا 51% نسبت به شاهد آزمایش بودند. در مجموع بر اساس درصد برتری عملکرد دانه لاینهای مورد بررسی نسبت به شاهد و سایر خصوصیات آگرو-فیزیولوژیک و امتیاز زراعی، 6 ژنوتیپ گندم دوروم شامل ژنوتیپهای G24، G21، G7، G18، G16 و G25 برتر از شاهد منطقه بودند. از خصوصیات بارز این ژنوتیپهای برتر در شرایط دیم عملکرد دانه و وزن هزار دانه بیشتر، زودگلدهی، میزان سبزینگی و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) بیشتر و دمای کانوپی خنکتر بود.
گیاهان زراعی دیم
خشنود علیزاده
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 95-113
چکیده
انتخاب گونه و رقم مناسب برای تولید علوفه به همراه بسته زراعی مربوطه از مهمترین اقدامات در رابطه با توسعه گیاهان علوفهای در شرایط دیم است. در مجموع تحقیقات گیاهان علوفهای در شرایط دیم طی 15 سال اخیر (1382-97)، مواد ژنتیکی قابل دسترس از تودههای بومی و بین المللی شامل پانزده گونه از یونجه یکساله، شش گونه ماشک، سه گونه خلر و دو گونه ...
بیشتر
انتخاب گونه و رقم مناسب برای تولید علوفه به همراه بسته زراعی مربوطه از مهمترین اقدامات در رابطه با توسعه گیاهان علوفهای در شرایط دیم است. در مجموع تحقیقات گیاهان علوفهای در شرایط دیم طی 15 سال اخیر (1382-97)، مواد ژنتیکی قابل دسترس از تودههای بومی و بین المللی شامل پانزده گونه از یونجه یکساله، شش گونه ماشک، سه گونه خلر و دو گونه نخود علوفهای در ایستگاههای تحقیقاتی همکار با موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور مورد ارزیابی قرار گرفته و لاینهای مناسب با تاکید بر کشت پاییزه در اقلیمهای مختلف شناسایی شده است که پس از ارزیابی سازگاری آنها و مقایسه با شاهدهای محلی و اجرای پایلوت در اقالیم مختلف کشور، آزادسازی یا در دست معرفی هستند. ماشک رقم مراغه با متوسط عملکرد علوفه خشک 2.5 تن در هکتار، جهت کشت پاییزه در اقلیم معتدل و گرم کشور معرفی شده است. ارقام ماشک گلسفید و لامعی از گونه پانونیکا و گلشن از گونه ویلوزا مناسب کشت پاییزه در دیمزارهای سردسیر و معتدل با متوسط عملکرد علوفه خشک در حدود 3 تن در هکتار هستند و رقم طلوع از ماشک ساتیوا با متوسط عملکرد علوفه خشک 3 تن در هکتار برای مناطق گرمسیر معرفی شده است. با وجود برتری ماشکها در تحمل سرما و کشت پاییزه در دیمزارهای سردسیر، معلوم شده است که تحمل خشکی در خلر بیشتر از ماشک است و ارقام امیدبخش از خلر برای شرایط دیم در دست معرفی هستند. علاوه بر شناسایی ارقام مناسب علوفه دیم در جهت افزایش کمیت تولید، سیستمهای کشت مخلوط لگوم-غلات و لگوم-لگوم نیز در شرایط دیم شناسایی شده است که متوسط تولید علوفه خشک بیش از 6 تن در هکتار با استفاده از ماشک مراغه با جو و حداقل افزایش 20% علوفه خشک در مخلوط ماشک گل سفید با مراغه حاصل شده است. در خصوص یونجه یکساله، علیرغم شناسایی منابع متحمل به سرما در برخی گونهها نظیر ریجیدولا، عملکرد قابل توجهی از تودههای بومی یونجه یکساله در شرایط دیم سرد و معتدل بدست نیامده است.