عبدالعلی غفاری؛ ادی دپائو؛ سید ابوالفضل میرقاسمی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 1-16
چکیده
پهنهبندی اگرواکولوژی یک ابزار ضروری در برنامهریزی کشاورزی محسوب میشود. با تلفیق اجزای اصلی و موثر کشاورزی، امکان بررسی همه جانبه شرایط تولید فراهم میشود. پتانسیلها و محدودیتهای محیطی بهتر بررسی گردیده و تصمیم گیرندگان کشاورزی با داشتن یک نقشه جامع و کامل بجای نقشههای تک موضوعی و پراکنده، تصمیمات درستی اتخاذ میکنند. ...
بیشتر
پهنهبندی اگرواکولوژی یک ابزار ضروری در برنامهریزی کشاورزی محسوب میشود. با تلفیق اجزای اصلی و موثر کشاورزی، امکان بررسی همه جانبه شرایط تولید فراهم میشود. پتانسیلها و محدودیتهای محیطی بهتر بررسی گردیده و تصمیم گیرندگان کشاورزی با داشتن یک نقشه جامع و کامل بجای نقشههای تک موضوعی و پراکنده، تصمیمات درستی اتخاذ میکنند. در این مطالعه، نقشه پهنهبندی اگرواکولوژی حوضه آبریز رودخانه کرخه با استفاده از دادههای درازمدت هواشناسی (1998-1973)، نقشههای کاربری اراضی و پوشش گیاهی (استخراج شده از تصاویر ماهوارهای) و لایه اطلاعاتی خاکشناسی به کمک نرمافزارهای GIS تجزیه و تحلیل و نهایتاً تلفیق شد که در آن 46 واحد همگن قابل شناسائی است. از این تعداد، 5 ناحیه شامل بر 1- منطقه نیمهخشک با زمستان خنک و تابستان گرم و خیلی گرم با کاربری زراعت دیم و بدون محدودیت خاک با مساحت 26/18 درصد، 2- منطقه نیمهخشک با زمستان خنک و تابستان گرم و خیلی گرم با کاربری جنگل و خاکهای دارای رخنمون سنگی و کم عمق با مساحت 04/17 درصد، 3- منطقه نیمهخشک با زمستان سرد و تابستان گرم با کاربری زراعت دیم و بدون محدودیت خاک با مساحت 26/10 درصد، 4- منطقه نیمهخشک با زمستان سرد و تابستان گرم با کاربری مرتع و خاکهای دارای رخنمون سنگی و کم عمق با مساحت 2/9 درصد، 5- منطقه نیمهخشک با زمستان خنک و تابستان گرم و خیلی گرم با کاربری زراعت آبی و بدون محدودیت خاک و توپوگرافی با مساحت 86/4 درصد، حدود 60 درصد حوضه را پوشش میدهد
حسین صادقی؛ کمال خانی
دوره 1، شماره 2 ، مهر 1391، ، صفحه 1-13
چکیده
استفاده از گونه های مقاوم به تنش های خشکی و شوری، به عنوان مهمترین عوامل بازدارنده رشد و نمو گیاهان مناطق خشک و بیابانی، در امر اصلاح و توسعه مراتع ضروری به نظر می رسد. با توجه به فقدان اطلاعات کافی از میزان مقاومت یونجه های یکساله در برابر این تنش ها، پژوهشی روی بذرهای با غلاف و بدون غلاف یونجه یکساله Medicago polymorpha به صورت یک آزمایش ...
بیشتر
استفاده از گونه های مقاوم به تنش های خشکی و شوری، به عنوان مهمترین عوامل بازدارنده رشد و نمو گیاهان مناطق خشک و بیابانی، در امر اصلاح و توسعه مراتع ضروری به نظر می رسد. با توجه به فقدان اطلاعات کافی از میزان مقاومت یونجه های یکساله در برابر این تنش ها، پژوهشی روی بذرهای با غلاف و بدون غلاف یونجه یکساله Medicago polymorpha به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. تنش شوری در 4 سطح صفر، 4، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر و 3 سطح خشکی، شامل 50، 75 و شاهد (100در صد) درصد ظرفیت مزرعه اعمال شد. نتایج به دست آمده نشان داد که اعمال هر گونه سطحی از تنش خشکی و شوری سبب تغییر ویژگی های مورفولوژیک و محتوای پرولین شد. با افزایش سطوح تنش های خشکی و شوری کاهش چشم گیری در صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد پنجه، قدرت رویشی و درصد جوانه زنی مشاهده شد. اما افزایش سطوح تنش خشکی و شوری سبب افزایش در میزان پرولین گردید. مقدار این صفات در تیمارهای بذرهای بدون غلاف نسبت به بذرهای با غلاف بیشتر بود. به طور کلی تنش های غیرزنده موجب کاهش جوانه زنی و رشد و همچنین افزایش محتوای پرولین در گیاه یونجه گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاشت بذرهای بدون غلاف دارای مزیت های جوانه زنی ورشدی به ویژه در شرایط تنش های خشکی و شوری است.
سید سعید پورداد؛ مهدی جمشید مقدم
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 1-16
چکیده
گلرنگ گیاهی دانه روغنی و سازگار با شرایط دیم کشورمان است. این گیاه بومی ایران بوده و به علت ویژگیهای مورفولوژیک و به خصوص وضعیت ریشهاش مقاومت مناسبی به تنش خشکی دارد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای گلرنگ در کشت پاییزه و در شرایط دیم تعداد 100 ژنوتیپ در یک طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار از نظر 9 صفت زراعی مورد ...
بیشتر
گلرنگ گیاهی دانه روغنی و سازگار با شرایط دیم کشورمان است. این گیاه بومی ایران بوده و به علت ویژگیهای مورفولوژیک و به خصوص وضعیت ریشهاش مقاومت مناسبی به تنش خشکی دارد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای گلرنگ در کشت پاییزه و در شرایط دیم تعداد 100 ژنوتیپ در یک طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار از نظر 9 صفت زراعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که برای صفات تعداد روز تا گلدهی و رسیدن فیزیولوژیک تنوع زیادی وجود نداشت و لذا گزینش برای صفت مهم زود رسی در ژنوتیپهای تحت بررسی موثر نبوده و میبایست از سایر روشهای اصلاحی برای افزایش تنوع ژنتیکی در این صفت سود جست. برای ارتفاع بوته تنوع نسبی و برای اجزاء عملکرد و عملکرد دانه و روغن تنوع بالایی مشاهده گردید. همچنین نتایج نشان داد که برای تمامی صفات به جز عملکرد دانه و روغن میزان واریانس محیطی بزرگتر از واریانس ژنتیکی بوده و ضریب تنوع ژنتیکی و نیز وراثت پذیری عمومی اکثر صفات پایین بود. بنابراین شرایط محیطی تاثیر بسزایی بر صفات تحت بررسی داشته و گزینش غیر مستقیم برای عملکرد از طریق این صفات چندان موثر نخواهد بود. در مقابل برآورد پارامترهای ژنتیکی در عملکرد دانه و روغن نشان داد که گزینش مستقیم برای عملکرد بالای دانه و روغن در ژرمپلاسم حاضر موثر است. تجزیه به عاملها منجر به شناسایی چهار عامل گردید که در مجموع 9/68 درصد تغییرات کل را توجیه کردند. عامل اول با توجیه 26 درصد تغییرات کل به عنوان عامل عملکرد، عامل دوم با توجیه 7/15 درصد از واریانس کل به عنوان عامل اجزای عملکرد، عامل سوم با توجیه 4/15 درصد تغییرات کل به نام عامل فنولوژیک و عامل چهارم با توجیه 8/11 درصد واریانس کل به عنوان عامل ارتفاع بوته نامگذاری شدند. گروهبندی ژنوتیپها از طریق تجزیه خوشهای ژنوتیپها را به چهار خوشه تقسیم نمود. خوشه دوم دارای کمترین میانگین عملکرد دانه و روغن و ارتفاع بوته و خوشه چهارم دارای بیشترین میانگین عملکرد دانه و روغن بود. این خوشه میتواند در برنامههای اصلاحی گلرنگ برای افزایش پتانسیل تولید دانه و روغن در نظر گرفته شود.
رضا محمدی؛ محمد آرمیون؛ اسماعیل زادحسن؛ مسعود اسکندری
دوره 2، شماره 2 ، مهر 1392، ، صفحه 1-14
چکیده
این تحقیق به منظور تجزیه اثرات متقابل ژنوتیپ در محیط (G×E) برای عملکرد دانه درآزمایشات چند محیطی گندم دوروم در ایستگاههای تحقیقات کشاورزی دیم کشور با استفاده از مدلهای آماری GGEبایپلات (اثر ژنوتیپ + اثر متقابل G×E) و رگرسیون توام (ضریب رگرسیون + واریانس انحراف از رگرسیون) انجام شد. بر اساس نتایج تجزیه واریانس، سهم ...
بیشتر
این تحقیق به منظور تجزیه اثرات متقابل ژنوتیپ در محیط (G×E) برای عملکرد دانه درآزمایشات چند محیطی گندم دوروم در ایستگاههای تحقیقات کشاورزی دیم کشور با استفاده از مدلهای آماری GGEبایپلات (اثر ژنوتیپ + اثر متقابل G×E) و رگرسیون توام (ضریب رگرسیون + واریانس انحراف از رگرسیون) انجام شد. بر اساس نتایج تجزیه واریانس، سهم اثرات اصلی محیط، اثر متقابل G×E و اثر ژنوتیپ به ترتیب 84%، 7/7% و 3/2% تغییرات کل بود. تجزیه همبستگی بین محیطها نشان داد که گروه محیطهای مربوط به مراغه و شیروان (اقلیم سرد) ازگروه محیطهای مربوط به ایلام (اقلیم گرم) از نظر رتبهبندی و تعیین سازگاری ژنوتیپها متفاوت بودند. در حالیکه محیطهای مربوط به کرمانشاه (اقلیم معتدل) با هر دو گروه محیطی بسته به سال زراعی همبستگی معنیدار نشان دادند. بر اساس مدل GGE بایپلات، ژنوتیپهای G21(ساجی)، G11 و G16 دارای ترکیب بالایی از پایداری و عملکرد بودند. بر اساسGGE بایپلات ژنوتیپهای G16، G4 و G13 پایدار و ژنوتیپهای G23 و G22 ناپایدار بودند. بر اساس رگرسیون توام ژنوتیپهای G7، G18، G17 و G19 با بیشترین ضریب رگرسیون دارای سازگاری به شرایط مطلوب و ژنوتیپهای G23 و G22 با کمترین ضریب رگرسیون دارای سازگاری به شرایط نامطلوب بودند. ژنوتیپهای G16 و G8 با کمترین واریانس انحراف از رگرسیون دارای پایداری استاتیکی به محیطهای مختلف بودند و ژنوتیپهای G23، G1 و G4 ناپایدار بودند. ژنوتیپهای G16، G5 و G18 بر اساس رگرسیون توام دارای ترکیب مناسبی از عملکرد و پایداری بودند. هر دو مدل GGE بایپلات و رگرسیون توام لاین اصلاحی G16 را بعنوان ژنوتیپ پایدار با عملکرد بالا و ژنوتیپ G23 بعنوان ژنوتیپ ناپایدار با عملکرد پایین شناسایی نمودند. بر اساس نتایج حاصل، روش GGE بایپلات نسبت به روش رگرسیون توام به دلیل ارائه اطلاعات بیشتر ابزار مناسبتری برای مطالعه و تفسیر اثرات متقابل G×E بود.
حسین کاظمی؛ سهراب صادقی
دوره 3، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 1-20
چکیده
به منظور ارزیابی تناسب اراضی کشاورزی شهرستان آققلا جهت کشت نخود دیم، از منطق بولین و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. برای این کار ابتدا نیازهای اقلیمی و زراعی نخود با استفاده از منابع علمی تعیین گردید. سپس براساس آن، نقشههای موضوعی مورد نیاز تهیه گردید. پس از تهیه این لایهها، کار طبقهبندی ...
بیشتر
به منظور ارزیابی تناسب اراضی کشاورزی شهرستان آققلا جهت کشت نخود دیم، از منطق بولین و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. برای این کار ابتدا نیازهای اقلیمی و زراعی نخود با استفاده از منابع علمی تعیین گردید. سپس براساس آن، نقشههای موضوعی مورد نیاز تهیه گردید. پس از تهیه این لایهها، کار طبقهبندی و رتبهبندی هر لایه براساس منطق بولین در دو طبقه مستعد (ارزش یک) و غیرمستعد (ارزش صفر) و بر اساس روش همپوشانی وزنی با AHP در چهار طبقه (بسیار مستعد، مستعد، نیمه مستعد و غیر مستعد) صورت گرفت. از AHP برای تعیین وزن معیارها از طریق تجزیه و تحلیل پرسشنامهها استفاده شد. سپس همپوشانی و رویهمگذاری همه لایهها در محیط ArcGIS برای هر روش جداگانه انجام پذیرفت. نتایج منطق بولین نشان داد که 41/16 درصد از اراضی کشاورزی شهرستان آققلا جهت تولید نخود دیم مناسب میباشد، بهطوریکه 91/17729 هکتار اراضی واقع در قسمتهای جنوبی منطقه مورد مطالعه در پهنه مناسب قرار گرفتند. در این مطالعه مشخص شد که در اراضی کنونی کشاورزی این شهرستان از نظر بارش، دماهای مطلوب، کمینه و بیشینه و درصد شیب محدودیتی جهت کشت نخود وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که عوامل محدود کننده کشت نخود، درصد ماده آلی پایین، شوری، کلسیم، فسفر و پتاسیم بالا میباشد. نتایج همپوشانی وزنی براساسAHP نشان داد که به ترتیب 52/27 و 91/13درصد زمینهای کشاورزی شهرستان آققلا جهت تولید نخود در پهنههای بسیار مستعد و مستعد قرار دارند و حدود 16 درصد از اراضی کشاورزی این منطقه جهت کشت نخود دیم غیر مستعد تشخیص داده شد. این مناطق حداقل از نظر یک منبع محیطی دارای محدودیت بودند.
ابراهیم روحی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 1-15
چکیده
به منظور بررسی پاسخ گندم آذر2 به تغییرات فاصله ردیف و میزان بذر و تعیین تراکم مطلوب در شرایط دیم مناطق سردسیر یک بررسی دو ساله(1388 و 1389) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم قاملو واقع در استان کردستان انجام شد. از یک طرح کرتهای نواری با سه تکرار استفاده شد. چهار فاصله ردیف 15، 5/17، 20 و 25 سانتیمتری و چهار میزان بذر 350، 400، 450 و 500 دانه در متر ...
بیشتر
به منظور بررسی پاسخ گندم آذر2 به تغییرات فاصله ردیف و میزان بذر و تعیین تراکم مطلوب در شرایط دیم مناطق سردسیر یک بررسی دو ساله(1388 و 1389) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم قاملو واقع در استان کردستان انجام شد. از یک طرح کرتهای نواری با سه تکرار استفاده شد. چهار فاصله ردیف 15، 5/17، 20 و 25 سانتیمتری و چهار میزان بذر 350، 400، 450 و 500 دانه در متر مربعی به ترتیب فاکتورهای افقی و عمودی آزمایش را تشکیل دادند. نتایج بیانگر اثر معنیدار فاصله ردیف بر عملکرد دانه، تعداد سنبله در متر مربع و شاخص برداشت بود. میزان بذر نیز به جز وزن هزار دانه اثر معنی داری بر سایر صفات مورد بررسی نداشت. بیشترین میزان عملکرد دانه در فاصله ردیف 15سانتیمتر به مقدار 3506 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن در فاصله ردیف 25 سانتیمتر به میزان 2624 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. فاصله ردیف 15 سانتیمتر با تولید 638 سنبله نسبت به فواصل ردیف دیگر از برتری معنی دار برخوردار بود. بیشترین وزن هزار دانه (29 گرم) در فاصله ردیف 15 سانتیمتری مشاهده شد. درحالی که فاصله ردیف 25 سانتیمتری بیشترین میزان تولید دانه در سنبله را داشت (22 دانه در هر سنبله). به دلیل عدم تفاوت معنی دار بین مقادیر بذر بهترین توصیه برای آرایش کاشت رقم آذر2 در مناطق سرد و مرتفع دیم فاصله ردیف 15 سانتیمتر و میزان بذر 350 تا 400 دانه در متر مربع یا 140تا160 کیلوگرم در هکتار میباشد.
بهنژادی
صابر گلکاری؛ میر احمد موسوی شلمانی؛ ولی فیضی اصل
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1395، ، صفحه 1-18
چکیده
بدلیل واقع شدن کشور ایران در منطقه خشک و نیمه خشک دنیا، کمبود آب و تنش خشکی همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی مطرح بوده است. این تحقیق به منظور ارزیابی ارقام و لاینهای پیشرفته گندم از نظر تحمل تنش خشکی و بررسی امکان استفاده از تکنیک تبعیض ایزوتوپی کربن-13 (13C) در انتخاب و تولید ژنوتیپهای گندم ...
بیشتر
بدلیل واقع شدن کشور ایران در منطقه خشک و نیمه خشک دنیا، کمبود آب و تنش خشکی همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی مطرح بوده است. این تحقیق به منظور ارزیابی ارقام و لاینهای پیشرفته گندم از نظر تحمل تنش خشکی و بررسی امکان استفاده از تکنیک تبعیض ایزوتوپی کربن-13 (13C) در انتخاب و تولید ژنوتیپهای گندم با کارائی مصرف بالای آب به اجرا درآمد. تعداد 160 لاین گندم با سطحی متنوع از نظر تحمل خشکی در کرتهای مشاهدهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی حجیم یافته به همراه 4 رقم شاهد تکرار شده در 10 بلوک (جمعاً 200 کرت) در سال زراعی 90 – 1389 در مزرعه آزمایشی موسسه تحقیقات دیم کشور در مراغه مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه واریانس دادهها وجود اختلافات معنیداری را در بین ژنوتیپهای مورد ارزیابی از نظر عملکرد در شرایط دیم نشان داد. در شرایط دیم ژنوتیپهای دیررس گندم از ارتفاع بوته، شاخص برداشت، وزن هزاردانه و عملکرد پائینتری نیز برخوردار بودند. از بین ژنوتیپهای مورد ارزیابی تعداد 22 لاین برتر از نظر عملکرد دانه و شاخصهای گزینشی در مقایسه با ارقام شاهد شناسائی و انتخاب گردیدند. این تحقیق روشن کرد که ژنوتیپهای گندم با عملکرد بالا تحت شرایط دیم از میزان تبعیض ایزوتوپی کربن13 پائینتری برخوردار هستند، بطوریکه در شرایط تنش رطوبتی تبعیض ایزوتوپی کربن13(Δ) همبستگی منفی معنیداری را با عملکرد دانه به نمایش گذاشت. نتایج حاصل موید امکان بالقوه بکارگیری تبعیض ایزوتوپی کربن13 در شناسائی و انتخاب ژنوتیپهای گندم با کارائی مصرف آب بالا است که میتواند به تولید ارقام جدید گندم با پتانسیل عملکرد بالاتر در شرایط تنش رطوبتی کمک کند.
گیاهان زراعی دیم
رحیم ناصری؛ مهرشاد براری؛ محمدجواد زارع؛ کاظم خاوازی؛ زهرا طهماسبی
دوره 6، شماره 1 ، شهریور 1396، ، صفحه 1-33
چکیده
به منظور بررسی اثر باکتری سودوموناس و قارچ میکوریزا بر فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدان و خصوصیات فیزیولوژیکی گندم در شرایط دیم، آزمایشی مزرعهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو مکان در مزرعه دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام و ایستگاه مرکز تحقیقات کشاورزی سرابله در سال زراعی 93-1392 اجرا ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر باکتری سودوموناس و قارچ میکوریزا بر فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدان و خصوصیات فیزیولوژیکی گندم در شرایط دیم، آزمایشی مزرعهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو مکان در مزرعه دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام و ایستگاه مرکز تحقیقات کشاورزی سرابله در سال زراعی 93-1392 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل عامل رقم گندم در دو سطح (کراسسبلان و ساجی) و تیمار منابع کودی در هشت سطح شامل: 1- عدم مصرف کود شیمیایی فسفر، 2- 50 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر، 3- باکتری سودوموناس پوتیدا (Pseudomonas putida (PSB))، 4- قارچ گلوموس موسه(Glomus mosseae (GM))، 5- PSB+GM ، 6- PSB+GM + 25 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر، 7- PSB +25 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر و 8-GM+ 25 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اثر برهمکنش رقم×منابع کودی بر فعالیت برخی آنزیمهای آنتی اکسیدان و خصوصیات فیزیولوژیکی تاثیر معنیدار در سطح احتمال یک درصد داشت. به طوری که رقم ساجی در تیمار GM+ 25 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر موجب افزایش فعالیتهای آسکوربات پراکسیداز (14/6 واحد آنزیمی بر میلیگرم پروتئین در دقیقه)، پراکسیداز (15/4 واحد آنزیمی بر میلیگرم پروتئین)، سوپر اکسید دسموتاز (23/6 واحد آنزیمی بر میلیگرم پروتئین)، کلروفیل 44/3 میلیگرم بر گرم وزن تر)، کلروفیل 43/6 میلیگرم بر گرم وزن تر)، میزان پرولین (4/5 میلیمول بر گرم وزن تر)، محتوای آب نسبی (71/3 درصد)، کارآیی مصرف آب (6/3 کیلوگرم بر میلیمتر آب) و موجب کاهش میزان مالون دی آلدئید (18 نانومول بر گرم وزن تر برگ) گردید و رقم کراسسبلان در تیمار شاهد (عدم مصرف کود شیمیایی فسفر) دارای کمترین فعالیتهای آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز، سوپر اکسید دسموتاز و رنگیزههای فتوسنتزی بود. بنابراین با گزینش ارقام مناسب و پاسخده به منابع کودهای زیستی میتوان با بالا بردن میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی سبب بهبود رشد و عملکرد دانه شد.
گیاهان زراعی دیم
محمود پوریوسف میاندوآب؛ خشنود علیزاده
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 1-13
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی خصوصیات زراعی و عملکرد علوفه در کشت مخلوط درهم و نواری ماشک با جو در کشت پاییزه تحت شرایط دیم مهاباد انجام شد. تیمارهای این آزمایش شامل کشت خالص ماشک و جو بههمراه اختلاط بذر ماشک داسیکارپا (رقم مراغه) با جو (رقم آبیدر) به نسبت 1:1 ، 1:2 و 2:1 در دو حالت کشت مخلوط نواری و درهم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی خصوصیات زراعی و عملکرد علوفه در کشت مخلوط درهم و نواری ماشک با جو در کشت پاییزه تحت شرایط دیم مهاباد انجام شد. تیمارهای این آزمایش شامل کشت خالص ماشک و جو بههمراه اختلاط بذر ماشک داسیکارپا (رقم مراغه) با جو (رقم آبیدر) به نسبت 1:1 ، 1:2 و 2:1 در دو حالت کشت مخلوط نواری و درهم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار بود. بین تیمارها از لحاظ درصد سبز بهاره، ارتفاع بوته، تعداد روز تا 50 درصد گلدهی و عملکرد علوفه اختلاف بسیار معنیداری وجود داشت. ارتفاع بوته و عملکرد علوفه جو در کشت خالص آن بیشتر از انواع مخلوط بود. با اینحال، عملکرد علوفه خشک و نیز علوفه تر در برخی کشتهای مخلوط، 500% بیشتر ازکشت خالص ماشک بود. کشت مخلوط درهم با نسبت برابر ماشک و جو (1:1) از بیشترین میانگین عملکرد علوفه خشک (kg/ha 3187) برخوردار بود. در مقایسه میانگین انواع نسبتهای کشت مخلوط درهم و نواری اختلاف معنیداری بدست نیامد، که به معنی امکان استفاده از هر دو روش در کشت مخلوط ماشک و جو در این آزمایش بود. نسبت برابری زمین (LER) در تمام انواع کشتهای مخلوط این آزمایش بزرگتر از یک بود بااینحال، بیشترین LER (35/1) متعلق به کشت مخلوط درهم 1:1 از ماشک داسیکارپا رقم مراغه و جو رقم آبیدر بود که برای کشت پاییزه در این منطقه و احیانا مناطق مشابه قابل توصیه میباشد.
گیاهان زراعی دیم
روناک مصطفوی؛ جلال جلیلیان
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 1-19
چکیده
به منظور بررسی تاثیر دفعات آبیاری و کودهای شیمیایی و آلی بر خصوصیات فیزیولوژیک، عملکرد و کیفیت بالنگوی شهری، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل دفعات آبیاری در سه سطح (دو بارآبیاری، یکبار آبیاری و بدون آبیاری) به عنوان کرت اصلی و تیمار کود ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر دفعات آبیاری و کودهای شیمیایی و آلی بر خصوصیات فیزیولوژیک، عملکرد و کیفیت بالنگوی شهری، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل دفعات آبیاری در سه سطح (دو بارآبیاری، یکبار آبیاری و بدون آبیاری) به عنوان کرت اصلی و تیمار کود شیمیایی شامل (کودهای اوره و سوپرفسفات تریپل) و زیستی-آلی شامل کودهای نیتروکسین، فسفات بارور2 و بیوسولفور به عنوان کرت فرعی بودند. بیشترین مقدار کلروفیل a (96/4 میلیگرم در گرم وزن تر)، کلروفیل b (45/1 میلیگرم در گرم وزن تر)، کلروفیل کل (40/6 میلیگرم در گرم وزن تر)، عملکرد دانه (33/608 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (29/1922 کیلوگرم در هکتار)، ماده خشک قابل هضم (46/55 درصد) و فیبر خام (66/43 درصد)، در شرایط دو بار آبیاری و بالاترین میزان پروتئین خام (95/9 درصد)، کربوهیدراتهای محلول در آب (68/21 درصد) و درصد خاکستر (58/6) در شرایط بدون آبیاری حاصل شد. تیمار کود شیمیایی با افزایش رنگیزههای فتوسنتزی، پرولین و وزن هزار دانه منجر به افزایش 31 و 24 درصدی عملکرد دانه و بیولوژیک بالنگوی شهری در مقایسه با تیمار کودی زیستی-آلی گردید. همچنین بالاترین میزان پروتئین خام (66/9 درصد)، کربوهیدراتهای محلول در آب (20 درصد) و خاکستر (25/6 درصد) در تیمار کود شیمیایی حاصل شد. بنابراین به منظور حصول حداکثر عملکرد کمی و کیفی در بالنگوی شهری، دوبار آبیاری تکمیلی و کاربرد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر قابل توصیه میباشد.
امین عباسی؛ رامین لطفی؛ صابر گلکاری
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1401، ، صفحه 1-23
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تناوب و مقادیر بقایای گیاهی بر صفات عملکرد دانه، محتوای کلروفیل، فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، فعالیت آیزوزایمهایCu/Zn-SOD، Mn-SOD، Fe-SOD، فعالیت آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز، آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز، محتوای پراکسید هیدروژن و مقدار مالون دی آلدهاید در پنج رقم جدید گندم دیم، آزمایشی به صورت اسپلیت اسپلیت پلات ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر تناوب و مقادیر بقایای گیاهی بر صفات عملکرد دانه، محتوای کلروفیل، فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، فعالیت آیزوزایمهایCu/Zn-SOD، Mn-SOD، Fe-SOD، فعالیت آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز، آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز، محتوای پراکسید هیدروژن و مقدار مالون دی آلدهاید در پنج رقم جدید گندم دیم، آزمایشی به صورت اسپلیت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و در دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در ایستگاه تحقیقاتی موسسه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از الف) دو تناوب گندم-گندم و علوفه-گندم در کرتهای اصلی، ب) سه سطح بقایای گیاهی شامل عدم کاربرد، 2 و 4 تن بقایا در کرت های فرعی، ج) 5 رقم گندم شامل صدرا، هشترود، باران، واران و اوحدی در کرتهای فرعی- فرعی. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات اصلی نوع تناوب، مقادیر بقایای گیاهی و ارقام مورد مطالعه بر اکثر صفات مورد بررسی معنیدار است. بر اساس مقایسات میانگین صورت گرفته، بیشترین عملکرد دانه (9/3809 کیلوگرم درهکتار) در تیمار حفظ 4 تن بقایای گیاهی در هکتار به همراه تناوب علوفه-گندم در رقم واران حاصل شد. بیشترین محتوای کلروفیلa، کلروفیل b و کاروتنوئید در تیمار حفظ 4تن بقایای گیاهی در هکتار به همراه تناوب علوفه-گندم در رقم واران مشاهده شد. کمترین محتوای پراکسید هیدروژن و پراکسیداسون لیپیدی در تیمارهای حفظ 4 تن بقایای گیاهی و 2 تن بقایای گیاهی در تناوب علوفه-گندم و رقم واران ثبت گردید. با توجه به ضرورت استفاده از الگوی کشاورزی حفاظتی در اراضی دیم کشور، برای بهینه سازی بهرهوری این الگو، در این تحقیق حفظ بقایای گیاهی 2 تن در هکتار به همراه تناوب علوفه- گندم در شرایط دیم در رقم واران به عنوان تیمار برتر از نظر کاهش اثرات نامطلوب تنش خشکی در سطح سلول و حفظ سطح مطلوبی از فعالیت فتوسنتزی و در نتیجه تولید عملکرد دانه بالاتر شناخته شد.
گیاهان زراعی دیم
سهیلا پورحیدر غفاربی؛ جعفر جعفرزاده؛ غلامرضا قهرمانیان؛ حسین نجفی
دوره 12، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 1-11
چکیده
گیاه دارویی بالنگو با وجود سازگاری به شرایط دیم ایران، به دلیل قدرت رقابتی کم با علفهای هرز در ابتدای رشد و کاهش عملکرد، زراعت و توســعه این محصول محدود میباشد. برای ارزیابی تأثیر علفکشهای پس رویشی بر کنترل علفهای هرز و عملکرد بالنگو شهری آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 15 تیمار در سیستم بدون خاکورزی ...
بیشتر
گیاه دارویی بالنگو با وجود سازگاری به شرایط دیم ایران، به دلیل قدرت رقابتی کم با علفهای هرز در ابتدای رشد و کاهش عملکرد، زراعت و توســعه این محصول محدود میباشد. برای ارزیابی تأثیر علفکشهای پس رویشی بر کنترل علفهای هرز و عملکرد بالنگو شهری آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 15 تیمار در سیستم بدون خاکورزی در سال زراعی 1400 -1399 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. تیمارها شامل کاربرد علفکشهای دیورون، اکسیفلورفن، اگزادیازون و متریبوزین با میزانهای 50، 75 و 100 درصد توصیه شده، اکسیفلورفن با دز توصیه شده بهصورت تقسیطی (50 درصد مرحله سبزشدن و 50 درصد یک ماه پس از سمپاشی)، با شاهد وجین و شاهد عدم وجین بود. نتایج نشان داد که 30 روز پس از سمپاشی کمترین تراکم و بیوماس علف هرز برای تیمارهای 75 و 100 درصد متریبوزین و 100 درصد اکسیفلورفن مشاهد شد. در این تیمارها تراکم و بیوماس علفهای هرز به ترتیب با 2،9/1 و 2/2 بوته در مترمربع و 33/0، 45/ 0 و 52/0 گرم در مترمربع بود. در زمان رسیدگی بالنگو نیز کمترین زیستتوده علف هرز در دز 100 درصد متریبوزین (23/0 گرم در مترمربع) مشاهده شد. بیشترین تراکم و زیستتوده بالنگو در شاهد وجین و میزان 50 درصد متریبوزین 30 روز پس از سمپاشی و بیشترین زیستتوده و عملکرد دانه بالنگو برای میزان 100% متریبوزین (به ترتیب با 76 و 32 گرم در مترمربع) ثبت شد. بر اساس نتایج حاصله متری-بوزین، تیمار علف کشی مناسب برای کنترل علفهای هرز بالنگو است.
مهدی موسویاقدم؛ خشنود علیزاده
دوره 3، شماره 2 ، آذر 1393، ، صفحه 97-103
چکیده
خردل از گیاهان مقاوم به خشکی بوده امکان اصلاح و معرفی ارقام مناسب از آن برای مناطق نیمهخشک ایران وجود دارد. در این پژوهش، 20 رقم و لاین خردل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط دیم و آبی در بهار 1393 در مزرعه تحقیقاتی ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تفاوت اکثر خصوصیات زراعی ...
بیشتر
خردل از گیاهان مقاوم به خشکی بوده امکان اصلاح و معرفی ارقام مناسب از آن برای مناطق نیمهخشک ایران وجود دارد. در این پژوهش، 20 رقم و لاین خردل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط دیم و آبی در بهار 1393 در مزرعه تحقیقاتی ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تفاوت اکثر خصوصیات زراعی بررسی شده در هر دو شرایط معنیدار بود. مقایسه میانگین لاینها کاهش عملکرد و اجزای عملکرد را در اثر تنش خشکی نشان داد. رقم Bard-1 ولاین تحت شماره 14 (DARI-4-2)، از نظر عملکرد دانه و نیز اجزای عملکرد، برتر از سایر لاینها بودند. در هر دو آزمایش دیم و آبی، عملکرد دانه دارای همبستگی مثبت و معنیدار با صفات ارتفاع بوته، تعداد خورجین و تعداد دانه در خورجین بود هر چند که وزن هزار دانه در شرایط دیم نیز ارتباط معنیداری (P<0.01) با عملکرد دانه خردل نشان داد. تجزیه خوشهای در هر دو شرایط دیم و آبی بر اساس میانگین صفات مورد مطالعه و به روش Ward، لاینها را به دو خوشه تقسیم نمود. ارقام و لاینهایی که در خوشه اول قرار گرفته بودند، از نظر اکثر صفات زراعی نسبت به میانگین کل ارزش بیشتری داشتند. بر اساس شاخصهای متوسط محصولدهی (MP)، متوسط هندسی محصولدهی (GMP) و تحمل تنش (STI) که مناسبترین شاخصها در این آزمایش بودند، رقم Bard-1 و لاین DARI-4-2، به عنوان متحملترین لاین خردل در ارومیه شناسایی شدند.
گیاهان زراعی دیم
عبدالوهاب عبدالهی
دوره 4، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 99-114
چکیده
تاریخ کاشت و تراکم از عوامل زراعی تعیین کننده عملکرد بهینه گیاهان زراعی هستند بنابراین آزمایشی جهت تعیین تاریخ کاشت و تراکم مناسب در ژنوتیپهای پیشرفته گندم نان در شرایط دیم اجرا گردید. این بررسی در قالب آزمایش فاکتوریل و طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود- کرمانشاه طی سه سال زراعی از ...
بیشتر
تاریخ کاشت و تراکم از عوامل زراعی تعیین کننده عملکرد بهینه گیاهان زراعی هستند بنابراین آزمایشی جهت تعیین تاریخ کاشت و تراکم مناسب در ژنوتیپهای پیشرفته گندم نان در شرایط دیم اجرا گردید. این بررسی در قالب آزمایش فاکتوریل و طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود- کرمانشاه طی سه سال زراعی از 86-1385 تا 88-1387 اجرا گردید. فاکتورها شامل تاریخ کاشت با دو سطح (قبل از بارندگی مؤثر و بعد از بارندگی مؤثر)، تراکم با سه سطح (250، 400 و 550 بذر در متر مربع) و ژنوتیپ با چهار سطح (V1: Ww33G/Vee"S"//Mrn/4/HD2172/Bloudan //Azd/3/San/Ald"s"//Avd،V2 : (ریژاو)PATO/CAL/3/7C//BB/CNO/5/ CAL//CNO ،V3 : (اوحدی)14 Gene bank و V4: سرداری) بودند. نتایج نشان داد که در سال با تنش خشکی شدیدتر، اثر عاملهای تاریخ کاشت و تراکم و اثر مقابل آنها با ژنوتیپ بر عملکرد دانه و اجزاء عملکرد گندم قابل ملاحظه میباشد. با در نظر گرفتن عملکرد دانه بطور کلی تاریخ کاشت قبل از بارندگی مؤثر در کرمانشاه توصیه میگردد و با توجه به عدم اثر معنیدار تراکم بر عملکرد دانه میزان بذر 400-250 بذر در متر مربع میتواند استفاده شود. بررسی میانگین عملکرد ژنوتیپها در سالهای آزمایش نشان داد که رقم ریژاو در سالهای خوب ژنوتیپ برتر و در سالهای خشک عملکرد قابل قبول در مقایسه با رقم شاهد سرداری داشت.
گیاهان زراعی دیم
احمد حیدری
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 109-124
چکیده
در این پژوهش، اثر سه روش خاکورزی و بدون خاکورزی در سه تناوب گیاهی بر خواص فیزیکی خاک، تراکم علفهای هرز و عملکرد گندم در ایستگاه تحقیقاتی تجرک (شهرستان کبودرآهنگ) بصورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی سالهای 93-1391 بررسی شد. سیستمهای خاکورزی شامل (T1-روش مرسوم (گاوآهن برگرداندار+ سیکلوتیلر ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر سه روش خاکورزی و بدون خاکورزی در سه تناوب گیاهی بر خواص فیزیکی خاک، تراکم علفهای هرز و عملکرد گندم در ایستگاه تحقیقاتی تجرک (شهرستان کبودرآهنگ) بصورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی سالهای 93-1391 بررسی شد. سیستمهای خاکورزی شامل (T1-روش مرسوم (گاوآهن برگرداندار+ سیکلوتیلر مجهز به غلطک)، T2-خاکورز مرکب ( تیغههای قلمی + غلطک)، T3- خاکورز مرکب (تیغههای پنجهغازی + غلطک) و T4-بدون خاکورزی) در تناوبهای،R1- آیش-گندم، R2- گندم-گندم و R3- نخود-گندم به ترتیب به عنوان کرتهای فرعی و اصلی مدنظر قرار گرفتند. در این آزمایش، برخی خواص فیزیکی خاک شامل جرم ویژه ظاهری خاک و شاخص مخروطی خاک و نیز تراکم علفهای هرز و عملکرد و اجزای عملکردی گندم تعیین شدند. نتایج نشان داد که تناوب گیاهی و روشهای خاکورزی بر جرم ویژه ظاهری خاک و شاخص مخروطی خاک اثر معنیداری نداشت. اثر تناوب گیاهی بر جمعیت علفهای هرز معنیدار نبود درحالیکه، خاکورزی اثر معنیداری بر جمعیت علفهای هرز داشت. خاکورزی مرسوم (1/227 کیلوگرم در هکتار) و کشت مستقیم (8/626 کیلوگرم در هکتار)، به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار علفهرز را داشتند. در سال خشک (1391-92) عملکرد گندم در بیخاکورزی بیشتر از روش خاکورزی مرسوم بود.
گیاهان زراعی دیم
عبدالمحمد محنت کش؛ شمس الله ایوبی؛ احمد جلالیان؛ امیر احمد دهقانی
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1395، ، صفحه 119-133
چکیده
با توجه به اهمیت گندم در تغذیه انسان و سطح زیر کشت وسیع این محصول به صورت دیم در ایران، این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی مدلهای رگرسیون چند متغیره خطی و شبکههای عصبی مصنوعی برای پیشبینی عملکرد دانه و زیستتوده گندم دیم (رقم سرداری)، در یک بررسی دو ساله اجرا شد. در دو منطقه از زاگرس مرکزی، 202 نقطه نمونهبرداری تحت کشت گندم دیم ...
بیشتر
با توجه به اهمیت گندم در تغذیه انسان و سطح زیر کشت وسیع این محصول به صورت دیم در ایران، این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی مدلهای رگرسیون چند متغیره خطی و شبکههای عصبی مصنوعی برای پیشبینی عملکرد دانه و زیستتوده گندم دیم (رقم سرداری)، در یک بررسی دو ساله اجرا شد. در دو منطقه از زاگرس مرکزی، 202 نقطه نمونهبرداری تحت کشت گندم دیم و در اجزای مختلف شیب شامل قله شیب، شانه شیب، شیب پشتی، پای شیب و انتهای شیب انتخاب شد. در زمان برداشت گندم، از این نقاط نمونه خاک و نمونه عملکرد گندم جمعآوری شد. ویژگیهای اولیه و ثانویه پستی و بلندی در هر نقطه، از مدلهای رقومی ارتفاع استخراج و از دادههای هواشناسی دو منطقه استفاده شد. 54 خصوصیت مختلف خاک، پستی و بلندی، بارندگی و مدیریت به عنوان ورودیهای هر مدل و عملکرد دانه و زیستتوده گندم به عنوان خروجیهای هر دو مدل در نظر گرفته شد. ضرایب تبیین مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره خطی به ترتیب برای پیشبینی عملکرد دانه برابر 84 و 15درصد و برای پیشبینی زیستتوده هوایی برابر 76 و 6 درصد بود. ریشه دوم میانگین مربعات خطای (RMSE) این مدلها نیز به ترتیب در پیشبینی عملکرد دانه برابر 033/0 و 092/0 و در پیشبینی زیستتوده برای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره خطی به ترتیب برابر 037/0 و 102/0 بود. نتایج نشان از توانایی بهتر شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به رگرسیون چند متغیره خطی در برآورد عملکرد دانه و زیستتوده گندم دیم در مناطق مورد مطالعه داشت.
پروانه حاتمی نیا؛ نصرت اله عباسی؛ محمدجواد زارع
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1398، ، صفحه 121-139
چکیده
بهمنظور بررسی اثر باکتریهای محرک رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد و غلظت عناصر غذایی دانه گندم دوروم، آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. فاکتورهای آزمایش شامل کود زیستی در سه سطح (آزوسپیریلوم برازیلنس Azospirillum brasilense، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر باکتریهای محرک رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد و غلظت عناصر غذایی دانه گندم دوروم، آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. فاکتورهای آزمایش شامل کود زیستی در سه سطح (آزوسپیریلوم برازیلنس Azospirillum brasilense، ازتوباکتر کروکوکوم Azotobacter chroococcum و عدم تلقیح)، شرایط رطوبتی در دو سطح (آبیاری تکمیلی و دیم) و دو رقم گندم دوروم (ساجی و دهدشت) بود. نتایج نشان داد که آبیاری تکمیلی، تأثیر افزایشی بر عملکرد دانه، عملکرد زیستی و اجزای عملکرد دانه گندم داشت. اثر باکتریهای محرک رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد و غلظت عناصر در دانه دو رقم گندم دوروم، معنیدار بود و باکتری آزوسپیریلوم نسبت به باکتری ازتوباکتر برتری بیشتری داشت. نهایتاً، بیشترین غلظت نیتروژن (71/20 درصد)، فسفر (1/13 درصد)، پتاسیم (7/3 درصد) در دانه و بیشترین عملکرد دانه (2923 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد زیستی (8566 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (42 درصد) ارقام گندم دوروم در شرایط آبیاری تکمیلی توأم با تلقیح با باکتریهای محرک رشد حاصل گردید.
رامین لطفی؛ امین عباسی؛ ایرج اسکندری؛ وحید صدقیه؛ هادی خرسندی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، ، صفحه 137-151
چکیده
پتاسیم به عنوان عنصر کلیدی در شرایط تنشهای محیطی، نقش اساسی در رشد و نمو گیاهان دارد. جذب این عنصر در شرایط کمبود آب خاک کاهش مییابد. با توجه به اهمیت عنصر پتاسیم در گذر گیاهان از شرایط تنش رطوبتی این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر سولفات پتاسیم (شاهد، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) بر تغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام مختلف گندم (باران، ...
بیشتر
پتاسیم به عنوان عنصر کلیدی در شرایط تنشهای محیطی، نقش اساسی در رشد و نمو گیاهان دارد. جذب این عنصر در شرایط کمبود آب خاک کاهش مییابد. با توجه به اهمیت عنصر پتاسیم در گذر گیاهان از شرایط تنش رطوبتی این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر سولفات پتاسیم (شاهد، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) بر تغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام مختلف گندم (باران، هما و هشترود) در شرایط دیم سردسیر بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار طی سالهای 97-96 و 98-97 انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان چنین اذعان نمود که با کاربرد سولفات پتاسیم تجمع عنصر پتاسیم در همه ارقام مورد بررسی به صورت معنیداری افزایش یافت و بیشترین میزان تجمع این عنصر در رقم هشترود ثبت گردید. محتوای رطوبت نسبی، میزان کلروفیل و شاخص نرمال شده سبزینگی رقم هشترود از ارقام دیگر مورد بررسی بیشتر بود. از طرفی، با کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم محتوای رطوبت نسبی و شاخص کلروفیل برگ و تبادلات روزنه برگ، حداکثر کارایی فتوشیمیایی PSII و کارایی فتوسنتزی برگ افزایش معنیداری نشان دادند. بیشترین میزان وزن هزار دانه در رقم هما و بیشترین تعداد دانه در متر مربع در رقم هشترود مشاهده شد. به عنوان نتیجه نهایی میتوان چنین اظهار نمود که علیرغم حد کفایت عنصر پتاسیم در خاکهای مورد مطالعه، تیمار کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم سبب افزایش میزان تجمع عنصر پتاسیم برگ و به دنبال آن بهبود برخی از صفات مورد مطالعه و نهایتا افزایش عملکرد دانه گردید.
مریم درانی نژاد؛ روح اله عبدالشاهی؛ علی کاظمیپور؛ علی اکبر مقصودی مود
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1398، ، صفحه 141-152
چکیده
گلدهی زودهنگام و فاز رویشی کوتاهتر در شرایط تنش خشکی انتهای فصل در گندم اهمیت فراوانی دارد و باعث فرار از تنش کمآبی در زمان گلدهی و پرشدن دانه میشود. در این پژوهش صفت زودسنبلهدهی از رقم استرالیایی اکسکلیبر به سه زمینه ژنتیکی روشن، مهدوی و کلحیدری با استفاده از روش تلاقی برگشتی منتقل شد. تلاقیها برای تولید نسل BC3F2، طی سالهای ...
بیشتر
گلدهی زودهنگام و فاز رویشی کوتاهتر در شرایط تنش خشکی انتهای فصل در گندم اهمیت فراوانی دارد و باعث فرار از تنش کمآبی در زمان گلدهی و پرشدن دانه میشود. در این پژوهش صفت زودسنبلهدهی از رقم استرالیایی اکسکلیبر به سه زمینه ژنتیکی روشن، مهدوی و کلحیدری با استفاده از روش تلاقی برگشتی منتقل شد. تلاقیها برای تولید نسل BC3F2، طی سالهای 1390 تا 1397 در مزرعه پژوهشی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. تمامی بوتههای نسل BC3F2 از هر تلاقی از لحاظ زمان سنبلهدهی مورد ارزیابی قرار گرفتند و از میان حدود 1000 بوته در هر جمعیت، 20 بوته زودسنبلهده و 20 بوته دیرسنبلهده گزینش شد. بوتههای انتخابشده از نظر صفات تعداد روز تا سنبلهدهی، تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه و وزن هزاردانه ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر متقابل زمان سنبلهدهی× زمینه ژنتیکی برای صفت تعداد روز تا سنبلهدهی معنیدار و برای صفات تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه و وزن هزاردانه معنیدار نبود. این یافته نقش ژنهای تعدیلکننده در زمینه ژنتیکی را روی ژنهای زودسنبلهدهی نشان میدهد. بیشترین پاسخ به گزینش برای زودسنبلهدهی در زمینه ژنتیکی رقم روشن و پسازآن بهترتیب در زمینههای ژنتیکی ارقام کلحیدری و مهدوی مشاهده شد. نتایج نشان داد زودسنبلهدهی باعث افزایش وزن هزاردانه میشود، این نتایج با همبستگی منفی و معنیدار بین تعداد روز تا سنبلهدهی و وزن هزاردانه (43/0-) نیز تایید شد. روشن، کلحیدری و مهدوی ارقام ایرانی متحمل به خشکی هستند. با این وجود، این ارقام نسبتا دیرسنبلهده هستند. در این پژوهش تعداد روز تا سنبلهدهی به طور معنیداری در هر سه زمینه ژنتیکی کاهش یافت. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که بهنژادی برای زودسنبلهدهی نهتنها باعث صرفهجویی در مصرف آب در بخش کشاورزی بلکه باعث افزایش وزن هزاردانه حتی در شرایط نرمال رطوبتی میشود.
گیاهان زراعی دیم
مریم دلفانی؛ علی حاتمی؛ سید سعید پورداد؛ زهرا طهماسبی؛ فرشید فتاح نیا؛ محمدرضا جهانسوز
دوره 6، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 147-164
چکیده
گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) به لحاظ داشتن مقاومت نسبی به تنشهای محیطی بخصوص خشکی، یک گیاه مناسب در شرایط دیم محسوب میگردد. این تحقیق جهت بررسی اثر تراکم کاشت و آبیاری تکمیلی بر خصوصیات کمی و کیفی عملکرد علوفه دو رقم گلرنگ در مزرعهی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام اجرا شد. آزمایش در قالب طرح اسپلیت پلات فاکتوریل بوده و تیمارها شامل، عامل ...
بیشتر
گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) به لحاظ داشتن مقاومت نسبی به تنشهای محیطی بخصوص خشکی، یک گیاه مناسب در شرایط دیم محسوب میگردد. این تحقیق جهت بررسی اثر تراکم کاشت و آبیاری تکمیلی بر خصوصیات کمی و کیفی عملکرد علوفه دو رقم گلرنگ در مزرعهی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام اجرا شد. آزمایش در قالب طرح اسپلیت پلات فاکتوریل بوده و تیمارها شامل، عامل اصلی آبیاری در دو سطح (آبیاری تکمیلی و دیم) و عاملهای فرعی شامل، تراکم در پنج سطح (20، 30، 40، 50 و 60 کیلوگرم در هکتار) و دو رقم (گلدشت و فرامان) با سه تکرار اجرا گردید. بیشترین میزان کربوهیدرات کل در تیمار اثر متقابل تراکم 50 کیلوگرم در هکتار و رقم گلدشت به میزان 32/68 درصد و کمترین آن در تراکم 30 کیلوگرم در هکتار و رقم فرامان به میزان 17/65 درصد، مشاهده شد. بیشترین مقدار کربوهیدرات غیر فیبری مربوط به رقم گلدشت تحت شرایط آبیاری تکمیلی بود. بیشترین میزان پروتئین اندامهای هوایی در شرایط دیم (35/19 درصد) و همچنین در تیمار اثر متقابل تراکم 40 کیلوگرم در هکتار× رقم فرامان (98/19 درصد) بدست آمد. عملکرد علوفهی تر تحت تاثیر هر سه نوع اثر متقابل دوگانه، قرار گرفت. در مجموع، رقم گلدشت با تراکم بالا در شرایط آبیاری تکمیلی از لحاظ کربوهیدرات و رقم فرامان در شرایط دیم و تراکم پایین از نظر پروتئین، برتر بود. رقم فرامان در شرایط آبیاری تکمیلی و رقم گلدشت در تراکم بالا از لحاظ عملکرد برتری داشتند و همچنین همراه با افزایش تراکم در شرایط آبیاری تکمیلی عملکرد علوفهی تر افزایش یافت. در نهایت، به نظر میرسد که در اکثر صفات ذکر شده آبیاری تکمیلی در تراکمهای بالا سبب بروز نتایج بهتری شد.
گیاهان زراعی دیم
دیبا شیخی سنندجی؛ علیرضا پیرزاد
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 2-42
چکیده
ب به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی دو عنصر روی و سیلسیم بر برخی صفات کمی و کیفی بالنگوی شهری (توده محلی ارومیه)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه انجام شد. دو محیط دیم و آبیاریتکمیلی بهعنوان عامل اصلی و محلولپاشی عناصر روی، سیلیسیم و ...
بیشتر
ب به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی دو عنصر روی و سیلسیم بر برخی صفات کمی و کیفی بالنگوی شهری (توده محلی ارومیه)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه انجام شد. دو محیط دیم و آبیاریتکمیلی بهعنوان عامل اصلی و محلولپاشی عناصر روی، سیلیسیم و عدم مصرف محلول (شاهد) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. اثر اصلی تیمارهای محیط، محلولپاشی و برهمکنش آنها برای اکثر صفات مورد بررسی معنیدار شد. بیشترین مقادیر کلروفیل، کارتنوئید، پتاسیم و روی برای هر دو محیط در محلولپاشی روی به دست آمدند. بیشترین میزان کربوهیدرات محلول، فسفر، سیلیسیم برای هر دو محیط در محلولپاشی سیلیسیم مشاهده شد. محتوی آب برگ برای محلول پاشی عناصر روی و سیلیسیم در هر دو شرایط تنش از لحاظ آماری معنیدار نبود. بیشترین درصد موسیلاژ به محلولپاشی سیلیسیم و شرایط دیم تعلق داشت. بیشترین میزان روغن دانه در محلولپاشی روی تحت شرایط دیم حاصل شد. مقادیرعملکرد دانه توده بالنگوی شهری در هر دو شرایط دیم و آبیاری برای محلولپاشی روی (به ترتیب 3/613 و 3/688 کیلوگرم در هکتار) و سیلیسیم (به ترتیب 3/657 و 7/668 کیلوگرم در هکتار) برتر از عدم محلولپاشی بود.
ژنتیک مولکولی
حامد بروشان؛ رضا درویش زاده؛ حمید حاتمیملکی؛ ناصر محمدی
دوره 12، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 13-45
چکیده
عنوان: مطالعات پروتئومیکس در تنشهای غیرزیستیمقدمه: افزایش جمعیت جهان در کنار تغییرات اقلیمی که باعث کاهش راندمان محصولات کشاورزی میشود، یک چالش اصلی برای تأمین مواد غذایی موردنیاز مردم است. تنشهای غیرزیستی مثل خشکی، شوری، گرما و سرما باعث تغییرات زیادی در فرآیندهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی گیاهان میشوند. با آگاهی ...
بیشتر
عنوان: مطالعات پروتئومیکس در تنشهای غیرزیستیمقدمه: افزایش جمعیت جهان در کنار تغییرات اقلیمی که باعث کاهش راندمان محصولات کشاورزی میشود، یک چالش اصلی برای تأمین مواد غذایی موردنیاز مردم است. تنشهای غیرزیستی مثل خشکی، شوری، گرما و سرما باعث تغییرات زیادی در فرآیندهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی گیاهان میشوند. با آگاهی از نقش پروتئینهای بیان شده در پاسخ به تنش، میتوان مکانیزمها و فرآیندهای تحمل به تنش را به طور دقیق و جامعی تحلیل و ارزیابی کرد. همچنین با کشف پروتئینهای جدید مقاوم به تنش، میتوان مقاومت به تنش را در گیاهان تراریخته با روشهای مهندسی ژنتیک و ویرایش ژنوم بهبود بخشید و عملکرد را بالا برد. مطالعه پروتئومیکس بهعنوان ابزاری نیرومند برای تفکیک، جداسازی و تشخیص پروتئینهای پاسخگو به تنش در این مسیر به ما کمک خواهد کرد. روششناسی پژوهش: مقاله حاضر یک مقاله مروری میباشد که با جستجو در مقالههای مرتبط در سایتهای معتبر (Google Scholar, Web of Science, PubMed, Scopus, SID) بدست آمده است.یافتههای پژوهش: مطالعات پروتئومیکس منجر به شناساییِ مسیرهایِ متعددِ بیولوژیکی و فیزیولوژیکیِ مسئولِ تحمل به تنشهای غیرزیستی در گونههای مختلف گیاهی شده است. در این راستا، شناسایی ژنِ رمزکنندهی پروتئینهای درگیر در این فرآیندها و نیز انتقال و بیشبیانِ این ژنهای کاندید در گیاهانِ مقاوم به تنش، به یک استراتژیِ مؤثر جهت بهبودِ مقاومت به تنش در محصولات اقتصادی محسوب گشته است. علاوه بر این، بیانِ افتراقی ژنها در پاسخ به تنشهای مختلف نشان داده است که برخی پروتئینها دارای تظاهرات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی یکسانی در پاسخ به تنشهای مختلف اعمالشده روی آنها هستند.
غلامرضا ولیزاده اوصال لو؛ بهزاد صادقزاده
دوره 1، شماره 2 ، مهر 1391، ، صفحه 14-24
چکیده
نیترات و آمونیم دو منبع اصلی نیتروژن در تغذیه گیاهی بوده بسته به نوع خاک جهت افزایش رشد گیاه و جذب سایر عناصر غذایی مصرف می شوند چون تاثیر مصرف توأم نیترات و آمونیوم با نسبت های مختلف در جذب عناصر آهــن، منگنز و روی در خاک آهکی منطقه دیم مورد مطالعه قرار نگرفته است، به همین منظور اثر نسبت های مختلف نیترات به آمونیوم (آمونیوم/ نیترات) ...
بیشتر
نیترات و آمونیم دو منبع اصلی نیتروژن در تغذیه گیاهی بوده بسته به نوع خاک جهت افزایش رشد گیاه و جذب سایر عناصر غذایی مصرف می شوند چون تاثیر مصرف توأم نیترات و آمونیوم با نسبت های مختلف در جذب عناصر آهــن، منگنز و روی در خاک آهکی منطقه دیم مورد مطالعه قرار نگرفته است، به همین منظور اثر نسبت های مختلف نیترات به آمونیوم (آمونیوم/ نیترات) در5 سطح 00/100، 25/75، 50/50، 75/25 و100/00 در سطوح مختلف آهن (صفر، 5و10میلی گرم برکیلوگرم)، منگنز(صفر، 3 و 6 میلی گرم برکیلوگرم) و روی (صفر، 1 و2 میلی گرم برکیلوگرم) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و به طور جداگانه برای هر عنصر غذایی آهن، منگنز و روی، در شرایط گلخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد اثرات اصلی افزایش میزان های مختلف روی، منگنز و آهن در میزان رشد ریشه و ساقه و برگ اختلاف معنی داری نداشت اما نسبت های 25/ 75، 50/50 و 75/25 نیترات به آمونیوم در مقایسه با کاربرد نیترات (00/100)و یا آمونیوم خالص (100/00) و وزن اندام های هوایی و ریشه گندم وجذب عناصر در تیمار های روی و منگنز را به طور معنی داری افزایش داد. بطور مشابه در تیمارهای آهن، نسبت های نیترات به آمونیوم در مقایسه با کاربرد آمونیوم خالص(100/00)، جذب آهن را به طور معنی داری افزایش داد. به عبارت دیگر مصرف هر دو شکل نیتروژن (نیترات به آمونیوم) درمقایسه با مصرف آمونیوم خالص یا صد درصد، در تیمار های آهن، منگنز و روی موجب افزایش رشد ریشه، ساقه و برگ و جذب عناصر غذایی ذکر شده در گندم آذر 2 گردید. از نتایج این مطالعه چنین استنباط می شود که. با افزایش نسبت نیترات به آمونیوم میزان رشد ریشه، ساقه و برگ افزایش می یابد و هر دو شکل نیتروژن در مقایسه با یک شکل آن (نیترات یا آمونیوم) رشد ریشه، ساقه و برگ، جذب آهن، منگنز و روی را افزایش می دهد که مصرف آمونیم تنها یا بدون نیترات برای رشد گیاه محدود کننده بوده، رشد ریشه، ساقه و برگ کاهش داده و در جذب آهن، منگنز و روی اثر معنی داری ندارد.
گیاهان زراعی دیم
طهماسب حسین پور؛ مهناز رحمتی؛ علی احمدی؛ جهانبخش دولتشاه
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 15-31
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثرات میزانهای مختلف مصرف کود نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر خصوصیات زراعی و عملکرد دانه ارقام گندم دیم در شهرستان کوهدشت اجرا شد. بههمین منظور، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و به مدت دو سال زراعی (94-1392) انجام شد. تیمار آبیاری در کرتهای اصلی (شرایط دیم ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثرات میزانهای مختلف مصرف کود نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر خصوصیات زراعی و عملکرد دانه ارقام گندم دیم در شهرستان کوهدشت اجرا شد. بههمین منظور، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و به مدت دو سال زراعی (94-1392) انجام شد. تیمار آبیاری در کرتهای اصلی (شرایط دیم (شاهد)، آبیاری تکمیلی در زمان کاشت، آبیاری تکمیلی در زمان کاشت + گلدهی در هر مرحله به میزان 50 میلیمتر) و دو رقم گندم نان کریم و کوهدشت در کرتهای فرعی و مقادیر مختلف نیتروژن (0، 60 و 120 کیلوگرم در هکتار) در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و تعداد سنبله در واحد سطح با مصرف نیتروژن بهطور معنیدار افزایش یافت اما بین دو سطح مصرف نیتروژن تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بنابراین مناسبترین مدیریت مصرف نیتروژن با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی مصرف 60 کیلوگرم در هکتار نیتروژن میباشد. همچنین آبیاری تکمیلی باعث افزایش معنیدار عملکرد دانه شد اما بین تیمارهای آبیاری تکمیلی اختلاف معنیداری وجود نداشت. با لحاظ مسائل اقتصادی میتوان نتیجه گرفت که آبیاری تکمیلی به میزان 50 میلیمتر در زمان کاشت نسبت به تیمار شاهد (شرایط دیم) و آبیاری در زمان کاشت + گلدهی برتر بود. اگرچه اثر اصلی رقم در صفات مورد بررسی معنیدار نبود اما با توجه به اثرات متقابل فاکتورها، رقم کریم در شرایط آبیاری تکمیلی در زمان کاشت با مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین عملکرد دانه را تولید نمود. در نهایت استنباط میشود با استفاده از مدیریت آبیاری تکمیلی و مصرف نیتروژن بتوان عملکرد دانه گندم را در شرایط دیم بهبود بخشید.
جواد لامعی هروانی؛ خشنود علیزاده دیزج
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 17-39
چکیده
به منظور ارزیابی عملکرد کمی و کیفی ماشک گلخوشهای در کشت خالص و مخلوط با جو و تریتیکاله، آزمایشی به مدت دوسال (87-1385) در ایستگاه تحقیقات دیم خدابنده انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص ارقام جو، تریتیکاله، ماشک گلخوشهای و کشت مخلوط این گیاهان ...
بیشتر
به منظور ارزیابی عملکرد کمی و کیفی ماشک گلخوشهای در کشت خالص و مخلوط با جو و تریتیکاله، آزمایشی به مدت دوسال (87-1385) در ایستگاه تحقیقات دیم خدابنده انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص ارقام جو، تریتیکاله، ماشک گلخوشهای و کشت مخلوط این گیاهان با نسبتهای 3:1 ، 1:1 و 1:3 بودند. کشت مخلوط به صورت درهم و با روش جایگزینی انجام گردید. در نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب دادهها، اثر سال، تیمار و اثر متقابل تیمار × سال بر میانگین صفات عملکرد علوفه تر، ماده خشک، نیتروژن و پروتئین خام در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. با وجود عدم تفاوت معنیدار بین کشت خالص دو گیاه جو و تریتیکاله، بیشترین مقادیر عملکرد علوفه تر (49/5 تن در هکتار)، ماده خشک (36/2 تن درهکتار) و پروتئین خام (7/178 کیلو گرم در هکتار) از کشت خالص جو بدست آمد. مقادیر کلیه صفات مورد مطالعه در کشت مخلوط ماشک گلخوشهای با جو ، بیشتر از کشت مخلوط ماشک گلخوشهای با تریتیکاله در نسبتهای مشابه بودند. در بین تیمارهای مورد بررسی، نسبت کشت مخلوط 75% جو با 25% ماشک گلخوشهای با میانگین تولید 48/2 تن در هکتار ماده خشک، 3/202 کیلوگرم در هکتار پروتئین خام و مقدار 51/1 در نسبت برابری زمین، مناسبترین ترکیب کشت برای شرایط دیم زنجان انتخاب گردید.