گیاهان زراعی دیم
احمد حیدری؛ سید محسن سیدان؛ محمد خاوری دهقان
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 113-132
چکیده
مقدمه: نخود از حبوبات مهم مناطق دیم میباشد که میتوان در تناوب گندم دیم قرار داد. با توجه به کمبود رطوبت در مناطق دیم و نیز کاهش حاصلخیزی خاک به دلیل استفاده مداوم از روش رایج خاکورزی و عدم حفظ پوشش گیاهی، استفاده از سامانههای خاکورزی حفاظتی در این مناطق با توجه به مزایای آن در حفظ رطوبت خاک، کاهش فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی ...
بیشتر
مقدمه: نخود از حبوبات مهم مناطق دیم میباشد که میتوان در تناوب گندم دیم قرار داد. با توجه به کمبود رطوبت در مناطق دیم و نیز کاهش حاصلخیزی خاک به دلیل استفاده مداوم از روش رایج خاکورزی و عدم حفظ پوشش گیاهی، استفاده از سامانههای خاکورزی حفاظتی در این مناطق با توجه به مزایای آن در حفظ رطوبت خاک، کاهش فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی خاک رو به گسترش میباشد. همچنین کشت نخود بدلیل اثرات آن در کشاورزی پایدار و کاهش مصرف کودهای ازته در سیستم تناوبی در حال توسعه است. بهعلاوه حبوبات را میتوان برای بازیابی مناطقی که در آن خواص فیزیکی و شیمیایی خاک در طول زمان پسروی داشته است، توصیه نمود.روش شناسی: شش روش خاکورزی و کاشت نخود در بقایای گندم شامل: T1- کمخاکورزی با خاکورز مرکب حفاظتی (چیزلپکر) + کاشت نخود با عمیقکار، T2- خاکورز مرکب مجهز به تیغههای زیرشکن، قلمی و غلتک+ کاشت نخود با عمیقکار، T3- کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم، T4- خاکورز مرکب مجهز به تیغههای زیرشکن، قلمی و غلتک + استفاده از دستگاه تسطیحکن غلتکدار + کاشت نخود با عمیقکار، T5- استفاده از تسطیحکن غلتکدار + کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم و T6- روش مرسوم منطقه (دستپاشی و پوشاندن بذر با گاوآهن شش خیش) به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصافی به مدت سه سال اجرا شد.یافتههای پژوهش: نتایج تجزیه مرکب سه ساله نشان داد که اثر روشهای مختلف خاکورزی و کاشت بر عملکرد و اجزای عملکردی نخود معنیدار بود. کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم با میانیگن عملکرد 6/608 کیلوگرم در هکتار و تیمار مرسوم منطقه با میانگین عملکرد 3/369 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد نخود را به خود اختصاص دادند. اثر روشهای مختلف خاکورزی بر وزن علفهای هرز معنیدار بود. تیمارهای T2، T3 و T5 کمترین مقدار علفهای هرز و تیمارهای T1 و T6 بیشترین مقدار علفهای هرز را به خود اختصاص دادند. از نظر اقتصادی، بیشترین ارزش ناخالص (267784000 ریال در هکتار) و ارزش خالص (261784000 ریال در هکتار) مربوط به کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم بود که بیشترین ارزش را در بین تیمارهای مورد بررسی نشان داد. بر اساس نتایج بدست آمده میتوان روش کشت مستقیم نخود در بقایای گندم را برای شرایط مشابه با آزمایش حاضر توصیه کرد.
فرید چایچیان؛ بابک پاساری؛ سید حسین صباغ پور؛ اسعد رخزادی؛ خسرو محمدی
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 125-141
چکیده
به منظور بررسی شاخصهای اکولوژیکی و اقتصادی کشت مخلوط نخود و گندم با کاربرد کود زیستی نیتروکسین در شرایط دیم، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات- فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان در طی دو فصل زراعی 97-1396 و 98-1397 اجرا شد. کرتهای اصلی الگوی کاشت در دو سطح (ردیفی و ...
بیشتر
به منظور بررسی شاخصهای اکولوژیکی و اقتصادی کشت مخلوط نخود و گندم با کاربرد کود زیستی نیتروکسین در شرایط دیم، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات- فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان در طی دو فصل زراعی 97-1396 و 98-1397 اجرا شد. کرتهای اصلی الگوی کاشت در دو سطح (ردیفی و درهم) و کرتهای فرعی شامل نسبتهای مختلف کشت گندم و نخود (25:75، 75:25، 50:50، 100:0 و0:100 به ترتیب: 3 ردیف گندم: 1 ردیف نخود، 1 ردیف گندم: 3 ردیف نخود، 2 ردیف گندم: 2 ردیف نخود، کشت خالص نخود و کشت خالص گندم) و تلقیح بذر با کود زیستی در دو سطح (تلقیح با نیتروکسین و عدم تلقیح) به صورت فاکتوریل در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که عملکرد گندم، نخود و شاخصهای ارزیابی کشت مخلوط تحت تأثیر الگوی کاشت، نسبتهای کاشت و تلقیح با نیتروکسین قرار گرفتند. حداکثرعملکرد گندم و نخود در الگوی کاشت ردیفی، نسبت کاشت 50:50 و تحت تاثیر تلقیح با نیتروکسین حاصل گردید. مقایسه شاخصهای ارزیابی کشت مخلوط نشان داد که حداکثر نسبت معادل زمین، افت عملکرد واقعی، شاخص بهرهوری سیستم، ارزش محصولات مخلوط، شاخص مزیت پولی و سودمندی کشت مخلوط در الگوی کاشت ردیفی، نسبت کاشت 50:50 و تلقیح با نیتروکسین بدست آمد. در این آزمایش حداکثر نسبت رقابتی در نسبت کاشت 75 درصد نخود و 25 درصد گندم به میزان 18/2 حاصل گردید و حداکثر میزان نسبت برابری زمین (53/1)، اتلاف عملکرد واقعی (13/1)، شاخص بهرهوری سیستم (28/1253)، ارزش محصولات مخلوط (5435368 تومان)، شاخص مزیت پولی (1886533 تومان) و سودمندی کشت مخلوط (1/4676 تومان) در نسبت کاشت 50 درصد گندم و 50 درصد نخود حاصل گردید.
زراعت
تیمور دولت پناه؛ شهریار دشتی؛ امین عباسی؛ ناصر احمدی ثانی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 133-155
چکیده
مقدمه: استفاده درست و بهینه از اراضی نیازمند ارزیابی دقیق منابع بوم شناختی کشاورزی میباشد. در عصر حاضر محدودیت منابع و افزایش روز افزون جمعیت و در نتیجه افزایش تقاضا برای محصولات غذایی، ایجاب میکند که از منابع محدود به نحو بهینه استفاده شود. یکی از مهمترین تواناییهای سامانه اطلاعات جغرافیایی توانایی همپوشانی نقشههای ...
بیشتر
مقدمه: استفاده درست و بهینه از اراضی نیازمند ارزیابی دقیق منابع بوم شناختی کشاورزی میباشد. در عصر حاضر محدودیت منابع و افزایش روز افزون جمعیت و در نتیجه افزایش تقاضا برای محصولات غذایی، ایجاب میکند که از منابع محدود به نحو بهینه استفاده شود. یکی از مهمترین تواناییهای سامانه اطلاعات جغرافیایی توانایی همپوشانی نقشههای مختلف یک منطقه برای رسیدن به یک نقشه کامل قابل استفاده برای کاربردهای مورد نظر است. با توجه به اهمیت گندم به عنوان یک محصول راهبردی در تأمین غذای انسانها و همچنین استفاده بهینه از منابع موجود و ارزیابی مزارع کشت گندم در راستای تولید پایدار، این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنهبندی اراضی مستعد کشت گندم دیم در بخشی از دیمزارهای شهرستان هشترود، واقع در استان آذربایجانشرقی انجام شد.روششناسی پژوهش: این مطالعه در بخشی از شهرستان هشترود (شامل مناطق ذوالبین، فتح، نظرکهریزی و آتش بیگ) انجام گرفت. ابتدا نیازهای بومشناختی گندم دیم با استفاده از منابع علمی موجود تعیین و درجهبندی شد. سپس نقشههای موضوعی مورد نیاز تهیه و طبقهبندی گردید. متغیرهای محیطی مورد مطالعه شامل دادههای بلند مدت هواشناسی و دادههای خاک از مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان هشترود اخذ گردید. از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین وزن معیارها استفاده شد. پس از تحلیل و حصول وزنها، لایهها وزندهی و با روی همگذاری، در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) با هم تلفیق شدند. طبقهبندی هر لایه بر اساس نیازهای بومشناختی گندم، در چهار طبقه انجام پذیرفت.یافتههای پژوهش: نتایج مشخص کرد که بین عوامل اقلیمی، توپوگرافی و خاک مؤثر بر کشت گندم در منطقه مورد مطالعه، نقش عوامل اقلیمی تأثیر بیشتری داشت، بطوریکه وزن عوامل اقلیمی مؤثر بر کشت گندم معادل 0/693، وزن عوامل خاک معادل 0/22 و وزن عوامل توپوگرافی معادل 0/087 تعیین گردید. نتایج پهنهبندی نشان داد که منطقه برای کشت گندم در چهار پهنه (بسیار مستعد، مستعد، نیمهمستعد و غیرمستعد) از نظر تناسب اراضی تقسیمبندی میشود. از مجموع 130819 هکتار از مساحت کل اراضی، 22 درصد در پهنه بسیار مستعد، 26 درصد در پهنه مستعد، 27 درصد در پهنه نیمهمستعد و 25 درصد در پهنه غیرمستعد جهت کشت گندم دیم تشخیص داده شد. از عوامل محدودکننده رشد و تولید گندم دیم در منطقه میتوان به پایین بودن میزان فسفر (کمتر از 10 میلیگرم در کیلوگرم)، پایین بودن دمای کمینه (حدود 5 درجه سانتیگراد)، پایین بودن متوسط دما (کمتر از 12 درجه سانتیگراد)، ارتفاع بیشتر از 2000 متر و شیب بالای 12 درصد اشاره نمود.
رامین لطفی؛ هادی خرسندی؛ غلامرضا ولیزاده؛ نسرین صادقیان
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 145-164
چکیده
به منظور بررسی میزان بهرهوری بارش و عملکرد گندم دیم تحت مدیریتهای مختلف تناوب و خاکورزی، آزمایشی در قالب طرح دوبارخرد شده برپایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به مدت چهار سال زراعی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. سه تیمار تناوبی (علوفه-گندم، نخود-گندم و گلرنگ-گندم) در کرتهای اصلی، سه سطح خاک ورزی (مرسوم، کم خاکورزی ...
بیشتر
به منظور بررسی میزان بهرهوری بارش و عملکرد گندم دیم تحت مدیریتهای مختلف تناوب و خاکورزی، آزمایشی در قالب طرح دوبارخرد شده برپایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به مدت چهار سال زراعی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. سه تیمار تناوبی (علوفه-گندم، نخود-گندم و گلرنگ-گندم) در کرتهای اصلی، سه سطح خاک ورزی (مرسوم، کم خاکورزی و بی خاکورزی) در کرتهای فرعی و دو رقم گندم دیم (باران و آذر2) در کرتهای فرعی-فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تناوب، خاکورزی و رقم اثر معنیداری روی بهرهوری بارش داشتند. رقم باران در هر دو تیمار کم خاکورزی و بی خاکورزی به ترتیب با مقادیر 71/0 و 70/0 کیلوگرم در متر مکعب بیشترین بهرهوری بارش را داشت. با گذشت سالهای اجرای آزمایش، میزان بهرهوری بارش در تیمار بی خاکورزی (کشت مستقیم) به میزان 32 درصد بهبود پیدا کرد. بیشترین محتوای نسبی آب برگ، تبادلات گازی برگ و شاخص برداشت از رقم باران در تناوب علوفه و تحت سیستم بدون خاکورزی حاصل شد. حداکثر عملکرد دانه در تناوب ماشک-گندم، نخود-گندم و گلرنگ-گندم به ترتیب به میزان 2231، 2105 و 1991 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. با افزایش ذخیره رطوبت در خاک و بهبود بهرهوری بارش در شرایط کشت حفاظتی، عملکرد دانه گندم در کم خاکورزی 5 درصد و در کشت مستقیم 8 درصد نسبت به خاکورزی مرسوم برتر بود. بنابراین، در اقلیم سردسیر دیم توسعه کشت حفاظتی گندم در تناوب علوفه و نخود پاییزی و در شرایط بدون خاکورزی توصیه میشود.
گیاهان زراعی دیم
علی رسائی؛ سعید جلالی هنرمند؛ فردین رنجبر؛ مختار داشادی
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 148-157
چکیده
مقدمه: یکی از اصول کشاورزی پایدار اجرای کشاورزی حفاظتی است که در برگیرنده سه اصل حداقل خاکورزی، پوشش دایمی خاک با بقایای گیاهی و تناوب زراعی با هدف کاهش اثرات منفی فعالیتهای کشاوزی متداول است. در واقع راهکاری جهت افزایش بهرهوری پایدار همراه با حفظ محیط زیست است.روش شناسی پژوهش: برای بررسی اثرات کاربرد کود بیولوژیک مایکوریزا در ...
بیشتر
مقدمه: یکی از اصول کشاورزی پایدار اجرای کشاورزی حفاظتی است که در برگیرنده سه اصل حداقل خاکورزی، پوشش دایمی خاک با بقایای گیاهی و تناوب زراعی با هدف کاهش اثرات منفی فعالیتهای کشاوزی متداول است. در واقع راهکاری جهت افزایش بهرهوری پایدار همراه با حفظ محیط زیست است.روش شناسی پژوهش: برای بررسی اثرات کاربرد کود بیولوژیک مایکوریزا در سیستم کشت مستقیم و کم خاکورزی آزمایشی در دو سال زراعی 400-1399 و 401-1400 روی نخود رقم منصور در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود به شکل کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. سیستم کشت بدون شخم و کمخاکورزی در کرتهای اصلی و پنج تیمار کاربرد مایکوریزا، مایکوریزا+ نصف مقدار فسفر توصیه شده، مایکوریزا+ مقدار کامل فسفر توصیه شده، مقدار کامل فسفر توصیه شده و شاهد در کرتهای فرعی قرار گرفتند.یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد اثر متقابل خاکورزی و تغذیه با کود فسفر بر عملکرد، اجزای عملکرد، شاخص برداشت و ارتفاع معنیدار شد. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد کاه بهترتیب با میانگینهای 552، 1022 و 470 کیلوگرم در هکتار و تعداد غلاف در بوته (14 غلاف)، تعداد دانه در بوته (12 دانه) و وزن صد دانه (37 گرم) در شرایط بدون شخم (کشت مستقیم) و کاربرد توأم مایکوریزا و نصف مقدار توصیه شده کود فسفر در زمان کاشت بهدست آمد. همچنین عملکرد دانه با تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه همبستگی مثبت و معنیدار داشت. بهطور کلی نتایج نشان داد در سیستم کشت بدون شخم و کاربرد مایکوریزا بههمراه نصف مقدار توصیه شده کود فسفر یعنی 15 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و اجزای عملکرد نخود بیشترین میانگین را داشت. اجرای کشت بدون شخم با افزایش میکروارگانیسمهای مفید خاک و حفظ رطوبت خاک در دیمزارها بسیار با اهمیت است.
زراعت
جلیل شفق کلوانق؛ محسن سبزی نوجه ده؛ مینا امانی؛ پرویز وجودی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 156-172
چکیده
مقدمه: علفهای هرز از مهمترین عوامل کاهش دهنده رشد و عملکرد گیاهان است. روش مناسب کنترل علفهای هرز بسته به شرایط محیطی میتواند نقش مؤثری را در بهبود عملکرد گیاهان داشته باشد. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر روشهای مختلف کنترل علفهای هرز بر رشد و عملکرد و درصد پروتئین گلرنگ بود.روش شناسی پژوهش: به منظور بررسی اثر روشهای ...
بیشتر
مقدمه: علفهای هرز از مهمترین عوامل کاهش دهنده رشد و عملکرد گیاهان است. روش مناسب کنترل علفهای هرز بسته به شرایط محیطی میتواند نقش مؤثری را در بهبود عملکرد گیاهان داشته باشد. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر روشهای مختلف کنترل علفهای هرز بر رشد و عملکرد و درصد پروتئین گلرنگ بود.روش شناسی پژوهش: به منظور بررسی اثر روشهای مختلف مدیریت علفهای هرز روی عملکرد و اجزای عملکرد و درصد پروتئین گلرنگ بهاره، آزمایشی بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی شامل عدم کنترل علفهای هرز، یک بار وجین دستی در مرحله روزت، گیاه پوششی گاودانه، گیاه پوششی ماشک گل خوشهای، گیاه پوششی ماشک گل خوشهای + گاودانه، مالچ کاه و کلش، علفکش تریفلورالین، علفکش تریفلورالین + هالوکسی فوپ اتوکسی-اتیل، علفکش تریفلورالین + فن مدیفام، علفکش هالوکسی فوپ اتوکسی-اتیل + فن مدیفام، دو بار وجین دستی قبل از طویل شدن ساقه، وجین دستی کامل علفهای هرز بود.یافته های پژوهش: براساس نتایج، درصد پروتئین در تیمار کنترل کامل دستی علفهای هرز در مقایسه با تیمار عدم کنترل علفهای هرز به میزان 2/157 درصد بیشتر بود. با توجه به یافتههای این تحقیق، در بین روشهای مختلف کنترل علفهای هرز، علفکش تریفلورالین + فن مدیفام، علفکش هالوکسی فوپ اتوکسی-اتیل + فن مدیفام، دو بار وجین دستی قبل از طویل شدن ساقه، گیاه پوششی گاودانه و ماشک گل خوشهای، مالچ کاه و کلش و کنترل کامل دستی علفهای هرز اثر افزایش معنیداری بر عملکرد دانه داشت که بیشترین میزان افزایش با 107 درصد در تیمار کنترل کامل دستی علفهای هرز به دست آمد. با توجه به نتایج، بیشترین تعداد بوته علفهای هرز با 56 عدد در تیمار مالچ کاه و کلش به دست آمد. بیشترین بیوماس علفهای هرز با 9/188 گرم در مترمربع متعلق به عدم کنترل علفهای هرز بود. کمترین بیوماس علفهای هرز (9/78 گرم در متر مربع) متعلق به گیاه پوششی ماشک خوشهای + گاودانه بود. تیمار دو بار وجین دستی قبل از طویل شدن ساقه نیز بیوماس علفهای هرز را 6/56 درصدی کاهش داد. با توجه به اهمیت اقتصادی گلرنگ بهاره و اهمیت نقش کاهش کاربرد علفکشها، پیشنهاد میشود از تیمارهای گیاه پوششی گاودانه و ماشک گل خوشهای و مالچ کاه و کلش جهت کنترل علفهای هرز مزارع گلرنگ در منطقه استفاده شود.
زراعت
رامین لطفی؛ حمید حسنیان خوشرو؛ حسین خوشوقتی
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 158-174
چکیده
مقدمه: تغییر سیستم کاشت نخود از بهار به پائیز، به دلیل افزایش طول دوره رشد، بهرهوری مناسب از بارندگیهای اواخر زمستان و اوایل بهار، همزمانی دوره گلدهی و غلافبندی با رطوبت مناسب خاک و نهایتاً گریز از خشکی انتهای فصل، با افزایش عملکرد در اقلیمهای مدیترانهای همراه است. خویشاوندان وحشی منابع مفیدی از تنوع ژنتیکی و ژنهای مقاومت ...
بیشتر
مقدمه: تغییر سیستم کاشت نخود از بهار به پائیز، به دلیل افزایش طول دوره رشد، بهرهوری مناسب از بارندگیهای اواخر زمستان و اوایل بهار، همزمانی دوره گلدهی و غلافبندی با رطوبت مناسب خاک و نهایتاً گریز از خشکی انتهای فصل، با افزایش عملکرد در اقلیمهای مدیترانهای همراه است. خویشاوندان وحشی منابع مفیدی از تنوع ژنتیکی و ژنهای مقاومت به تنشهای زنده و غیرزنده هستند و هرچه پایة تنوع گستردهتر باشد، احتمال این که بهنژادگر بتواند ترکیب ژنتیکی مورد نظر خود را بیابد بیشتر خواهد بود.روش شناسی: آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو تکرار به منظور ارزیابی کارایی فتوسنتزی و پاسخ بیوشیمیایی نخود دیم تحت تنش سرما در دو ژنوتیپ ILWC109 و ILWC119 به همراه دو ژنوتیپ آنا (شاهد مقاوم) و ژنوتیپILC533 (شاهد حساس) انتخابی از آزمایش مزرعهای در محیط کنترل شده موسسه تحقیقات کشاورزی دیم انجام شد. در محیط کنترل شده سه سطح متفاوت دمایی شامل 22 درجه سانتیگراد (بعنوان شاهد)، 4 سانتیگراد و 4- درجه سانتیگراد برای ارزیابی ویژگیهای بیوشیمیایی در نظر گرفته شد.یافتههای پژوهشی: نتایج بخش مزرعه نشان داد که ژنوتیپهای شماره 5 (ILWC109) و 23 (ILWC119) نه تنها از نظر میزان کلروفیل بیشترین مقدار را بخود اختصاص دادند بلکه از نظر شاخص ELI و میزان فعالیت آنزیمهای CAT و PPO نیز نسبت به سایر ژنوتیپها و ارقام شاهد برتری داشته و جزو ژنوتیپهای مقاوم به سرما شناخته شدند. در بخش کنترل شده نتایج نشان داد که فلورسانس حداکثر، حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II، کارایی کمپلکس تجزیه آب در فتوسیستم II و کارایی فتوسنتزی بطور معنیداری در ژنوتیپهای مورد بررسی تحت تنش سرمای 4- درجه سانتیگراد کاهش یافتند. در مقابل، در دمای 4- درجه سانتیگراد، میزان جذب جریان نوری در مراکز واکنشی فعال بیشتر شد. بیشترین سطح فلورسانس حداکثر و کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II و کمترین میزان جذب جریان نوری در مرکز واکنشی فعال در ژنوتیپ ILWC109 دیده شد. به نظر میرسد ژنوتیپهای آنا و لاین ILWC109 در شرایط تنش سرمای 4- درجه سانتیگراد توانستهاند تعداد مراکز واکنشی فعال فتوسیستم II را بیشتر کرده و با جذب فوتونهای نوری، انتقال الکترون با کارایی بهتری صورت گیرد. بهبود کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II تایید کننده همین مکانیسم عمل در ژنوتیپهای متحمل به تنش سرما است.
صابر الهی؛ اسمعیل نبی زاده؛ عزیز مجیدی؛ محمود پوریوسف
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 165-182
چکیده
بهمنظور بررسی اثر گلایسین بتائین و عناصر روی و بور بر عملکرد و جذب عناصر غذایی دانه نخود تحت شرایط دیم، آزمایشی طی سال زراعی 1398 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان مهاباد انجام شد. عوامل آزمایشی شامل: مصرف خاکی سولفات روی در دو سطح (مصرف 40 کیلوگرم در هکتار روی و عدم مصرف روی)، محلولپاشی اسید بوریک ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر گلایسین بتائین و عناصر روی و بور بر عملکرد و جذب عناصر غذایی دانه نخود تحت شرایط دیم، آزمایشی طی سال زراعی 1398 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان مهاباد انجام شد. عوامل آزمایشی شامل: مصرف خاکی سولفات روی در دو سطح (مصرف 40 کیلوگرم در هکتار روی و عدم مصرف روی)، محلولپاشی اسید بوریک در سه سطح (عدم مصرف، مصرف سه کیلوگرم در 1000 لیتر آب در دو مرحله قبل و بعد از گلدهی) و محلولپاشی گلایسین بتائین در سه سطح (عدم مصرف، مصرف 88/1 گرم در یک لیتر در دو مرحله قبل و بعد از گلدهی) بود. نتایج نشان داد مصرف عنصر بور و گلایسین بتائین در مرحله قبل و بعد از گلدهی اثر افزایشی بر وزن دانه در بوته، وزن صد دانه، قند محلول، نیتروژن دانه و پروتئین دانه داشت. بیشترین عملکرد دانه با 1489 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار عدم مصرف روی و کاربرد همزمان گلایسین بتائین و بور در مرحله بعد از گلدهی بود. بیشترین درصد جذب روی دانه (17/54 درصد) مربوط به مصرف گلایسین بتائین بعد از گلدهی و عدم مصرف روی و بور بود. در این پژوهش اثر بور بر افزایش قند محلول جهت تعدیل شرایط خشک دیم مؤثرتر از گلایسین بتائین بود. بر اساس نتایج کلی با کاربرد بهینه عنصر بور و در حالت ترکیبی با گلایسین بتائین میتوان تا حدودی اثر تنش خشکی را در مرحله زایشی در مناطق دیم تعدیل نمود.
گیاهان زراعی دیم
غلامرضا قهرمانیان؛ آرش محمدزاده
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 173-184
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین چالشها در نظام تولید محصول گندم در کشور، تلفات زیاد محصول در مرحله برداشت میباشد. بیش از 75 درصد از تلفات برداشت با کمباین مربوط به تلفات پلاتفرم کمباین میباشد که عوامل مختلفی نظیر معیوب بودن تیغه برش، ناهماهنگی سرعت چرخ فلک نسبت به تراکم محصول و سرعت پیشروی کمباین بر آن تاثیرگذار است. کارایی کم کمباین برداشت ...
بیشتر
مقدمه: یکی از مهمترین چالشها در نظام تولید محصول گندم در کشور، تلفات زیاد محصول در مرحله برداشت میباشد. بیش از 75 درصد از تلفات برداشت با کمباین مربوط به تلفات پلاتفرم کمباین میباشد که عوامل مختلفی نظیر معیوب بودن تیغه برش، ناهماهنگی سرعت چرخ فلک نسبت به تراکم محصول و سرعت پیشروی کمباین بر آن تاثیرگذار است. کارایی کم کمباین برداشت گندم همواره مطرح بوده که با افزایش تلفات برداشت سبب کاهش درآمد کشاورزان میشود. بنابراین، برآورد مقدار ضایعات و شناسایی عوامل مؤثر بر آن نقش اساسی در کاهش تلفات محصول خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر سرعت نسبی چرخ فلک - پیشروی کمباین بر تلفات محصول گندم انجام گرفت. روششناسی پژوهش: مطالعه حاضر در سال زراعی 1400-1399 در 18 قطعه زیر کشت گندم در اراضی ایستگاه تحقیقاتی موسسه تحقیقات کشاورزی دیم واقع در مراغه برای ارزیابی تلفات برداشت محصول انجام گرفت. سیستم کشت محصول به صورت کمخاکورزی با کارنده کشت مستقیم با تراکم 380 دانه در متر مربع بود. به منظور کاهش تلفات برداشت کمباین گندم، تلفات برداشت در قسمتهای مختلف کمباین شامل: تلفات شانه برش، بوجاری، تلفات کوبنده، تلفات کل و عملکرد اندزهگیری شد. از کمباینهای جاندیر 1055 مدل 1394 و 955 مدل 1369 در این پژوهش استفاده شد. سرویسهای فصلی کمباین قبل از شروع آزمایش انجام گرفت و از سلامت فنی آن اطمینان حاصل شد. ابعاد کرتهای آزمایشی 4×30 متر بود. تلفات شانه برش و کیلگیری عملکرد در نصف کرت (60 متر مربع) و اندازهگیری تلفات بوجاری و کوبنده در نصف دیگر کرت در ابعاد 4×15 متر اندازهگیری شد. برای تحلیل عوامل موثر در میزان تلفات واحدهای مختلف سرعت پیشروی، سرعت خطی چرخ فلک، تراکم سنبله در واحد سطح، عملکرد و رطوبت دانه در زمان برداشت اندازهگیری شد.یافتههای پژوهش: نتایج تحقیق نشان داد به طور میانگین تلفات شانه برش با سهم 90 درصد از تلفات کل بیشترین سهم تلفات برداشت را داشت. با اجرای تنظمیات صحیح سیستم کوبش و جدایش شامل سرعت کوبنده، فاصله کوبنده و ضد کوبنده در قسمت جلو و عقب، سرعت فن و میزان بازبودن الکهای بالا و پایین و انتخاب زمان مناسب برداشت شامل رطوبت مناسب برداشت 12-10 درصد و درو در زمان رطوبت نسبی پایین هوا و همچنین انتخاب سرعت خطی چرخ فلک متناسب با سرعت پیشروی (6/8-1/1 V2/V1=)، تلفات شانه برش به میزان 0/45 درصد و تلفات کل به مقدار 0/51 درصد کاهش یافت. نقطه اساسی در کاهش تلفات برداشت؛ کاهش سرعت چرخ فلک با کاهش سرعت پیشروی و افزایش سرعت چرخفلک با افزایش سرعت پیشروی با حفظ نسبت 8/1-6/1= V2/V1 میباشد. با کاهش نسبت سرعت خطی چرخ فلک به سرعت پیشروی (V2/V1) به مقدار 1/36 تلفات شانه برش به 3/21 درصد و تلفات کل به 3/73 درصد افزایش یافت و در سرعت نسبی (V2/V1) 6/8-1/1 کمترین تلفات چرخ فلک به میزان 0/45 درصد حاصل شد. با کاهش سرعت پیشروی به 2 کیلومتر در ساعت و افزایش سرعت نسبی (V2/V1) به مقادیر بیش از 2 و همچنین با کاهش سرعت نسبی به 1/36، تلفات چرخ فلک به شدت افزایش یافت. بهعبارت دیگر با تنظیم سرعت پیشروی متناسب با تراکم محصول و تثبیت سرعت نسبی (V2/V1) در محدود 6/8-1/1 درصد و همچنین انجام تنظمیات صحیح سیستم بوجاری و کوبنده، تلفات کمباین به کمتر از 1 درصد کاهش یافت. برای کاهش تلفات شانه برش، طراحی و نصب سامانه تثبیت سرعت نسبی در محدوده ذکر شده برای کمباینهای برداشت غلات ضروری است.
فردین رنجبر؛ مختار داشادی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 175-190
چکیده
بهمنظور انتخاب کارنده مناسب جهت کشت مستقیم نخود در تناوب گندم، تعداد هشت کارنده متعلق به شرکتهای مختلف در قالب طرح آماری بلوکهای کاملا تصادفی با در پنج تکرار به مدت یک سال زراعی با هم مقایسه شدند. عملیات کشت در اواسط آبان ماه در زمینی که سال قبل زیر کشت گندم بوده اجرا شد. به منظور مقایسه کارایی کارندهها، صفاتی مانند میزان جابجایی ...
بیشتر
بهمنظور انتخاب کارنده مناسب جهت کشت مستقیم نخود در تناوب گندم، تعداد هشت کارنده متعلق به شرکتهای مختلف در قالب طرح آماری بلوکهای کاملا تصادفی با در پنج تکرار به مدت یک سال زراعی با هم مقایسه شدند. عملیات کشت در اواسط آبان ماه در زمینی که سال قبل زیر کشت گندم بوده اجرا شد. به منظور مقایسه کارایی کارندهها، صفاتی مانند میزان جابجایی خاک توسط شیار بازکن، حداکثر عمق اثر شیار بازکن، یکنواختی عمق کاشت، یکنواختی فاصله افقی بذرها، کیفیت عبور بقایای زراعی از لابلای شیار باز کنها و میزان پرتاب خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که تیمار (نوع کارندهها) بر صفات یکنواختی توزیع افقی بذر، عمق خاکورزی زیر بذر، میزان جابجایی خاک شیار و عملکرد در سطح آماری احتمال 5 درصد و بر صفات یکنواختی عمق کاشت و کیفیت عبور بقایا در سطح آماری 1 درصد اثر معنیدار داشتهاست. از نظر فاکتور یکنواختی ضریب توزیع افقی بذر مشاهده شد که کارنده PARS2211/13 با 92 درصد و کارنده NT/GM225 با 90 درصد برتر از سایر کارندهها بودند. از نظر یکنواختی عمق کاشت بهترین نتیجه در کارنده SINA II با ضریب یکنواختی 93 درصد مشاهده شد. از نظر عبور بقایای گیاهی،کارندههای HOSAINI 15 و PARS2211/13 با عبور روان بقایا برتر از سایر کارندهها بودند. میزان پرتاب خاک شیار در کارنده DIAMOND به مقدار 7/4 سانتیمتر کمترین مقدار جابجایی بود. از نظر عملکرد دانه PARS2211/13 با 1009 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد را داشت.
بهنژادی
حمید حسنیان خوشرو؛ زهرا سادات شبر؛ حمیدرضا پورعلی بابا؛ جهاد سورنی؛ لیلا پورهنگ
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 175-188
چکیده
مقدمه: بیماری پژمردگی فوزاریومی (Fusarium oxysporum) از بیماریهای مهم نخود بوده که در اکثر مناطق کشت محصول در کشور حضور داشته و ضمن کاهش کیفیت، در مواردی باعث خسارت 100% مزارع نخود میشود. تکنیک تلاقی برگشتی پیوسته با نشانگر یکی از روشهای موثر و دقیق در انتقال ژنهای خاص مانند ژنهای مقاومت به بیماری در زمان کوتاه در گیاهان خودگشن میباشد. ...
بیشتر
مقدمه: بیماری پژمردگی فوزاریومی (Fusarium oxysporum) از بیماریهای مهم نخود بوده که در اکثر مناطق کشت محصول در کشور حضور داشته و ضمن کاهش کیفیت، در مواردی باعث خسارت 100% مزارع نخود میشود. تکنیک تلاقی برگشتی پیوسته با نشانگر یکی از روشهای موثر و دقیق در انتقال ژنهای خاص مانند ژنهای مقاومت به بیماری در زمان کوتاه در گیاهان خودگشن میباشد. رقم نخود هاشم از ارقام با عملکرد بالا، دارای تیپ ایستاده و پابلند بوده که به دلیل حساسیت به بیماری پژمردگی فوزاریوم، کشت آن با محدودیت مواجه شده است. لذا این تحقیق بهمنظور انتقال صفت مقاومت به فوزاریوم از رقم مقاوم آنا به رقم مطلوب نخود هاشم به روش تلاقی برگشتی مبتنی بر نشانگر انجام شد.
روششناسی: این تحقیق طی پنج سال زراعی (402-1397) انجام شد. بین والدین انتخابی رقم نخود آنا (بهعنوان والد بخشنده) و رقم نخود هاشم (بهعنوان والد گیرنده) تلاقی انجام شده و نتاجF1 جهت تولید نسل BC1F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شد. عملیات تلاقی برگشتی تا حصول نتاج BC3F1 (سه مرتبه تلاقی برگشتی) ادامه داشت. سپس نتاج حاصل یک مرتبه خودگشن و نتاج BC3F2 حاصل شد. برای تشخیص و غربال نمودن نتاج حاوی آللهای مقاومت به بیماری پژمردگی نخود در هر نسل از چهار آغازگر پیوسته با ژنهای مقاومت و برای شناسایی نتاج با بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده از 16 نشانگر SSR استفاده گردید. در نهایت لاینهای انتخابی نسل BC3F2 از لحاظ مقاومت به بیماری فوزاریوم ارزیابی فنوتیپی شدند. همچنین برای ترسیم QTLها روی نقشه مرجع و فراتحلیل QTLها از نرمافزار BioMercator استفاده شد.
یافتههای تحقیق: از تلاقی والدین، 20 هیبرید F1 واقعی بهدست آمد که جهت تولید نسل BC1F1 با والد هاشم اولین تلاقی برگشتی انجام شد. بر اساس نتایج پویش ژنومی نتاج BC1F1 بهوسیله چهار نشانگر پیوسته با ژنهای مقاومت به فوزاریوم (TA59, TA96, TR19, CaM1402)، 6 ژنوتیپ BC1F1 حاوی آللهای مقاوم بودند که جهت تولید نسل BC2F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شدند. از مجموع 52 نتاج BC2F1، 12 ژنوتیپ BC2F1 حاوی 4 آلل مقاوم بوده از بین آنها براساس نتایج پویش ژنومی بهوسیله 16 نشانگر SSR، 5 ژنوتیپ دارای بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده بود که جهت تولید نسل BC3F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شدند. 12 نتاج BC3F1 حاوی آللهای مقاوم و دارای بیشترین تشابه ژنتیکی به والد گیرنده، جهت تثبیت زمینه ژنتیکی و بهدست آوردن یک جمعیت هموزیگوت خودگشن شده و نتاج BC3F2 حاصل شد که ارزیابیهای فنوتیپی مقاومت به بیماری این نتاج، حاکی از وجود سه لاین مقاوم با خصوصیات زراعی مناسب و بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده بود. همچنین در این پژوهش به کمک فراتحلیل مطالعات QTL، نواحی مرتبط با مقاومت ژنتیکی به نژادهای مختلف این بیماری روی کروموزومهای 2، 4، 5 و 6 شناسایی شد.
حسین نظری؛ صابر گلکاری؛ سید محمد علوی سینی؛ امین نامداری
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 183-198
چکیده
به منظور بررسی ارتباط بین خصوصیات زراعی و فیزیولوژیکی ژنوتیپهای گندم پژوهشی با 24 ژنوتیپ در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سالهای زراعی 98 -1397 و 99-1398 تحت شرایط دیم انجام شد. صفات سرعت فتوسنتز، سرعت تعرق، هدایت روزنه ای، Co2 زیر روزنه ای، هدایت مزوفیلی، روز تا سنبله دهی، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع گیاه، وزن هزار ...
بیشتر
به منظور بررسی ارتباط بین خصوصیات زراعی و فیزیولوژیکی ژنوتیپهای گندم پژوهشی با 24 ژنوتیپ در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سالهای زراعی 98 -1397 و 99-1398 تحت شرایط دیم انجام شد. صفات سرعت فتوسنتز، سرعت تعرق، هدایت روزنه ای، Co2 زیر روزنه ای، هدایت مزوفیلی، روز تا سنبله دهی، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع گیاه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در طول فصل رشد اندازه گیری شدند. تجزیه همبستگی ساده ارتباط معنیداری بین عملکرد و صفات فیزیولوژیک در طی دو سال آزمایش نشان داد. تجزیه همبستگی کانونی نیز بین متغیرهای صفات فیزیولوژیک و صفات زراعی یک همبستگی کانونی معنی دار در سال اول (r=0.64) و سال دوم (r=0.64) آزمایش نشان داد. همبستگی صفات با متغیرهای کانونی خود و متغیرهای کانونی مقابل در طی دو سال آزمایش نشان داد، تمامی صفات فیزیولوژیک رابطه مثبت و معنیداری با یکدیگر و متغیرهای کانونی مقابلشان دارند. رابطه روز تا سنبلهدهی با صفات زراعی و فیزیولوژیک در هر دوسال آزمایش منفی و معنیدار بود ولی نتایج نشان دهنده رابطه مثبت و معنیدار عملکرد دانه با صفات زراعی و فیزیولوژیک طی دوسال آزمایش بود. همچنین در سال دوم آزمایش، رابطه صفت ارتفاع بوته با صفات زراعی و فیزیولوژیک مثبت و معنی دار ارزیابی شد. از این رو می-توان ژنوتیپهایی با دوره رشدی کوتاهتر و دوره پرشدن طولانیتر دانه را برای حصول حداکثر عملکرد تحت شرایط دیم توصیه کرد.
گیاهان زراعی دیم
رضا رحیم زاده؛ آرش محمدزاده؛ رویا فردوسی؛ رامین لطفی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 185-201
چکیده
مقدمه: کشاورزی حفاظتی یکی از راهکارهای بلندمدت در حفاظت از منابع تولید با مدیریت صحیح محصول و خاک میباشد. با وجود منافع گسترده کشاورزی حفاظتی، هنوز سطح اراضی تحت پوشش کشاورزی حفاظتی در سطح جهانی در مقایسه با نظام کشاورزی مرسوم بسیار اندک میباشد. همچنین، پس از دههها تلاش برای توسعه کشاورزی حفاظتی در ایران، مورد استقبال بسیاری ...
بیشتر
مقدمه: کشاورزی حفاظتی یکی از راهکارهای بلندمدت در حفاظت از منابع تولید با مدیریت صحیح محصول و خاک میباشد. با وجود منافع گسترده کشاورزی حفاظتی، هنوز سطح اراضی تحت پوشش کشاورزی حفاظتی در سطح جهانی در مقایسه با نظام کشاورزی مرسوم بسیار اندک میباشد. همچنین، پس از دههها تلاش برای توسعه کشاورزی حفاظتی در ایران، مورد استقبال بسیاری از کشاورزان قرار نگرفته است. این موضوع میتواند تحت تاثیر عوامل مختلف فنی (مانند دسترسی به ادوات مخصوص کشاورزی حفاظتی)، اجتماعی (نظیر دانش و آگاهی کشاورزان) و اقتصادی (انواع سیاستهای حمایتی) قرار بگیرد. بنابراین، با توجه به جایگاه ویژه کشاورزی، پژوهش حاضر به منظور شناسایی موانع توسعه کشاورزی حفاظتی در اراضی دیم و نگرش کشاورزان به این موضوع پرداخته شد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش در سال زراعی 1402-1401 در استان آذربایجانشرقی انجام گرفت. جامعه آماری کشاورزان مناطق دیم شهرستانهای مراغه، هشترود، میانه، چاراویماق و اهر بودند. گردآوری دادهها و اطلاعات از طریق مصاحبه حضوری با کشاورزان و تکمیل پرسشنامهای حاوی سوالات مرتبط با کشاورزی حفاظتی انجام گرفت. شناسایی کشاورزان قابل دسترس برای مصاحبه حضوری به کمک کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستانهای مورد مطالعه انجام گرفت که به 53 نفر رسید. برای اطمینان از روایی محتوای گویههای منتخب، پرسشنامه توسط گروهی از اعضای هیأت علمی و متخصصان کشاورزی دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از اکسل 2016 انجام گرفت. همچنین، همبستگی بین متغیرها با روش اسپیرمن و با استفاده از نرم افزار اوریژن پرو نسخه 22 انجام گرفت.یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد که با توجه به سهم بالای گندم و جو در الگوی کشت منطقه، تناوب زراعی به درستی رعایت نمیشود. قسمت عمده بقایای گیاهی به ویژه در غلات به عنوان محصول فرعی و به دلیل بالا بودن قیمت کاه و کلش در منطقه برداشت میشود. بیشتر کشاورزان عملیات آمادهسازی و کشت محصول را به روش خاکورزی مرسوم انجام میدهند. کمبود ماشینآلات و ادوات مناسب کشاورزی، پایین بودن دانش و آگاهی برخی کشاورزان در خصوص کشاورزی حفاظتی و کاهش عملکرد محصول در سالهای ابتدایی شروع سامانه کشاورزی حفاظتی، از موانع اصلی توسعه آن به شمار میرود. ارائه تسهیلات کم بهره به منظور خرید ماشینآلات و ادوات کشاورزی حفاظتی، تحقیقات مشارکتی با همکاری کشاورزان، محققان و مروجان و ایجاد مزارع الگویی در مزارع کشاورزان و وجود سیاستهای حمایتی نظیر مشوقهای مالی و یارانهها میتواند راهکارهای مناسبی در توسعه آن باشد.
گیاهان زراعی دیم
مهدی گراوندی؛ رضا حق پرست؛ فرشید محمودی؛ حمید حسنیان خوشرو
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 189-202
چکیده
مقدمه: نخود یکی از مهمترین محصولات مزارع دیم کشور است که نقش مهمی در پایداری تولید ایفا میکند. این محصول در مراحل اولیه رشد از سرعت رشد پایین و سطح برگ کم برخوردار میباشد بنابراین قدرت رقابت کمی با علفهای هرز دارد. بهطوریکه علفهای هرز در شرایط کشت پاییزه به مشکلی جدی در زراعت نخود تبدیل میشوند. با توجه به اینکه تعداد علفکشهای ...
بیشتر
مقدمه: نخود یکی از مهمترین محصولات مزارع دیم کشور است که نقش مهمی در پایداری تولید ایفا میکند. این محصول در مراحل اولیه رشد از سرعت رشد پایین و سطح برگ کم برخوردار میباشد بنابراین قدرت رقابت کمی با علفهای هرز دارد. بهطوریکه علفهای هرز در شرایط کشت پاییزه به مشکلی جدی در زراعت نخود تبدیل میشوند. با توجه به اینکه تعداد علفکشهای پسرویشی خصوصاً علفکشهای پهن برگ کش بسیار محدود است، ایجاد ارقام متحمل به علفکش گزینههای شیمیایی بیشتری را در اختیار تولید کنندگان قرار میدهد. شناسایی منابع ژنتیکی متحمل به علفکش و انتقال این ویژگی به ارقام پر محصول بهعنوان راهکاری مناسب در راستای مدیریت تلفیقی علفهای هرز مزارع نخود در نظر گرفته میشود. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام و لاینهای نخود کابلی از نظر واکنش به علفکشهای متریبوزین و ایمازتاپیر انجام گرفت.
روششناسی: در سال اول اجرای آزمایش (1399-1398) 50 ژنوتیپ و در سال دوم (1400-1399) 150 ژنوتیپ بهصورت سه آزمایش جداگانه (شاهد، سمپاشی با متریبوزین، سمپاشی با ایمازتاپیر) در قالب طرح آلفالاتیس با دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم (سرارود) ارزیابی شدند.
یافتههای پژوهش: طبق نتایج این پژوهش تنوع معنیداری بین ژنوتیپهای مورد بررسی از لحاظ تحمل علفکشهای مذکور مشاهده شد. ژنوتیپهای نخود به متریبوزین نسبت به ایمازتاپیر حساسیت بیشتری داشتند بهطوری که این علفکشها بهطور متوسط عملکرد دانه را بهترتیب 27 و 15 درصد کاهش دادند. از میان ارقام مورد بررسی عادل، گوکسو، آکسو و آرمان تحمل بیشتری به ایمازتاپیر داشتند. ژنوتیپهای برتر شناسایی شده در این مطالعه پس از بررسیهای بیشتر جهت توسعه ارقام متحمل به علفکش استفاده میشوند و همچنین بعنوان منابع مفیدی در برنامههای به نژادی میباشند.
سیدعرفان مومن پور؛ معصومه مقبل؛ سعید بازگیر؛ عطاءاله عبدالهی کاکرودی؛ حسین محمدی؛ سیدموسی حسینی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 191-214
چکیده
احصای تفاوتهای مکانی و زمانی و شناسایی موثرترین شاخص تاثیرگذار بر عملکرد نخود دیم در مناطق عمده کشت آن در استان کرمانشاه، از ویژگیهای مهم این تحقیق است. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از اطلاعات موجود، نقشه مناطق کشت عمده نخود دیم در استان کرمانشاه ترسیم شد. در مرحله بعد، با داشتن لایه نقشه رقومی مزارع نخود، مزارع این محصول ...
بیشتر
احصای تفاوتهای مکانی و زمانی و شناسایی موثرترین شاخص تاثیرگذار بر عملکرد نخود دیم در مناطق عمده کشت آن در استان کرمانشاه، از ویژگیهای مهم این تحقیق است. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از اطلاعات موجود، نقشه مناطق کشت عمده نخود دیم در استان کرمانشاه ترسیم شد. در مرحله بعد، با داشتن لایه نقشه رقومی مزارع نخود، مزارع این محصول بر روی تصاویر دریافتی سنجنده مادیس در سالهای زراعی 1379-1378 تا 1400-1399 استخراج گردید. در گام بعدی 9 شاخص طیفی گیاهی در مرحله گلدهی این گیاه برای چهار منطقه اقلیمی کشت عمده آن، در بازه زمانی 22 سال محاسبه گردید. این 9 شاخص طیفی همراه با متغیر مجموع بارش دوره، بهعنوان متغیر مستقل و دادههای عملکرد بهعنوان متغیر وابسته، وارد مدل رگرسیونی گام به گام گردید. نتایج نشان دادکه در دوره گلدهی نخود، موثرترین شاخصها بر تغییرپذیری عملکرد آن در شهرستان کرمانشاه، دو شاخص NDVI و بارش و در شهرستانهای اسلامآباد غرب، دالاهو و سنقر نیز بهترتیب، شاخصهای NDVI، PVI و SAVI میباشند. نتایج اعتبارسنجی نیز نشان داد که میزان صحت مدل آماری شهرکرمانشاه درمقایسه با سایر شهرستانها بیشتر بود. ضریب همبستگی مدل آماری تخمین عملکرد نخود در این شهرستان 0/69 با خطای معیار 84 کیلوگرم در هکتار بود. همچنین مقادیر انحراف نسبی مدل آماری این شهرستان نسبت به سایر مدل ها کمتر بود.
صادق شهبازی؛ جلال جلیلیان؛ خشنود علیزاده؛ عبدالله جوانمرد
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 199-226
چکیده
کشت مخلوط سیستمی است که در آن دو (یا چند) گونه مختلف و یا ارقامی از یک گونه به منظور تنوع در اگرواکوسیستم، بهرهبرداری بهینه از عوامل محیطی و افزایش تولید، در یک محیط کاشته میشوند. این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و کیفی علوفه و تعیین بهترین الگوی کشت مخلوط ماشک و تریتیکاله تحت سیستمهای مختلف کاشت به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی ...
بیشتر
کشت مخلوط سیستمی است که در آن دو (یا چند) گونه مختلف و یا ارقامی از یک گونه به منظور تنوع در اگرواکوسیستم، بهرهبرداری بهینه از عوامل محیطی و افزایش تولید، در یک محیط کاشته میشوند. این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و کیفی علوفه و تعیین بهترین الگوی کشت مخلوط ماشک و تریتیکاله تحت سیستمهای مختلف کاشت به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 1398-1397 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص تریتیکاله (ST)، کشت خالص ماشک (SV) و کشت مخلوط با نسبتهای 50:50(IP1) ، 25: 75(IP2) ، 75: 25(IP3) ،100: 20(IP4) ، 100: 40(IP5) ، 100: 60 (IP6)به ترتیب درصد تریتیکاله و ماشک بودند که در دو سیستم کودهای شیمیایی و آلی-زیستی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمار IP1 دارای بیشترین عملکرد علوفه خشک (8/8 تن در هکتار) بود.کمترین درصد الیاف نامحلوط در شوینده اسیدی (ADF) و الیاف نامحلوط در شوینده خنثی (NDF)، همچنین بیشترین درصد مصرف ماده خشک علوفه (DMI)، به تیمارهای ماشک خالص، IP2 و IP1 تعلق داشت. علاوه بر این، بالاترین مقادیر ارزش نسبی علوفه (RFV) و درصد پروتئین خام (CP) در الگوهای کاشت IP2 وIP1 و در سیستم کودی آلی –زیستی حاصل شد. همچنین بیشترین انرژی ویژه شیردهی (NEL)، درصد ماده خشک قابل هضم (DDM) و مجموع مواد معدنی قابل هضم (TDN) نیز در الگوهای کاشت خالص ماشک و IP2 مشاهده شد. بنابراین بر اساس کمیت تولید علوفه و شاخص برابری زمین، الگوی 50 درصد ماشک + 50 درصد تریتیکاله و بر اساس کیفیت، 25 درصد تریتیکاله+ 75 درصد ماشک دارای بالاترین مقادیر بودند. در نهایت بر اساس همه شاخصهای مورد مطالعه الگوی کاشت 50 درصد ماشک + 50 درصد تریتیکاله در هر دو سیستم کودی مناسبترین الگوی کشت جهت مناطق دیم سردسیری کشور ایران بود.
بهنژادی
حسن منیری فر؛ خشنود علیزاده؛ آرمین واحدرضائی؛ فردانه اوسطی؛ فرامرز سلطانی؛ طاها آذری نژاد؛ صادق شهبازی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 202-216
چکیده
مقدمه: یونجه از مهمترین گیاهان علوفهای چندساله میباشد که به علت داشتن مواد مغذی مهم شامل پروتئین، مواد معدنی، انواع ویتامینها و خوش خوراکی، برتری خاصی نسبت به سایر گیاهان علوفهای دارد و سازگاری زیادی به آب و هوای سرد و معتدل دارد و همچنین به دلیل تثبیت نیتروژن، توانایی افزایش حاصلخیزی خاک را داراست. تحقیقات نشان داده است ...
بیشتر
مقدمه: یونجه از مهمترین گیاهان علوفهای چندساله میباشد که به علت داشتن مواد مغذی مهم شامل پروتئین، مواد معدنی، انواع ویتامینها و خوش خوراکی، برتری خاصی نسبت به سایر گیاهان علوفهای دارد و سازگاری زیادی به آب و هوای سرد و معتدل دارد و همچنین به دلیل تثبیت نیتروژن، توانایی افزایش حاصلخیزی خاک را داراست. تحقیقات نشان داده است که از نظر صفات مختلف بین اکوتیپهای یونجه در شرایط کمآبی، تنوع کافی وجود دارد و امکان معرفی ارقام مناسب یونجه جهت کشت دیم در شرایط نیمه خشک کشور وجود دارد. روششناسی پژوهش: بهمنظور ارزیابی عملکرد و کیفیت 25 اکوتیپ یونجه به همراه دو رقم شاهد در شرایط دیم و معرفی مناسبترین آنها، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاههای تحقیقاتی تیکمهداش و دیم مراغه از سال زراعی 1400- 1399 به مدت سه سال اجرا شد و ضمن ارزیابی عملکرد علوفهتر و عملکرد خشک، سایر صفات زراعی شامل ارتفاع بوته در زمان برداشت، سرعت رشد مجدد پس از هر برداشت و امتیاز خواب پاییزی، اندازهگیری شد. پس از اندازهگیری صفات در هر دو ایستگاه، تجزیه واریانس مرکب با طرح پایه بلوکهایکامل تصادفی انجام شد.یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد که بین ارقام مورد بررسی از نظر صفات اندازهگیری شده اختلاف معنیدار وجود دارد. میانگین عملکرد علوفه تر همه اکوتیپهای مورد بررسی در ایستگاه تیکمهداش و مراغه به ترتیب 4148 و 2469 کیلوگرم در هکتار بود و میانگین عملکرد ماده خشک نیز به ترتیب 2469 و 1550 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. بیشترین و کمترین عملکرد علوفه تر را اکوتیپهای شماره 2 و 12 نشان دادند. در مجموع عملکرد علوفه تر و خشک طی سه سال بررسی، اکوتیپهای شماره 2، 8، 21، 24 و 4 به عنوان اکوتیپهای برتر در شرایط دیم، شناسایی و انتخاب شدند.
بهنژادی
حمیدرضا پورعلی بابا؛ مژگان تبریزی وند طاهری؛ فرشید محمودی؛ عباسعلی روانلو؛ سامان بهرامی کمانگر؛ صبا کوکب؛ محمد کوهستانی چوان
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 203-219
چکیده
مقدمه: نخود (Cicer arietinum L.) با دارا بودن مقادیر بالای پروتئین و مواد معدنی ارزشمند از اقلام مهم در سبد غذایی مردم ایران محسوب میگردد. این محصول به دلیل سازگار بودن با شرایط سخت اقلیمی دیمزارهای کشور، در بیش از پانصد هزار هکتار از اراضی دیم ایران کشت میشود. نخود، مهمترین محصول حبوبات دیم کشور بوده و به دلیل در تناوب قرار گرفتن ...
بیشتر
مقدمه: نخود (Cicer arietinum L.) با دارا بودن مقادیر بالای پروتئین و مواد معدنی ارزشمند از اقلام مهم در سبد غذایی مردم ایران محسوب میگردد. این محصول به دلیل سازگار بودن با شرایط سخت اقلیمی دیمزارهای کشور، در بیش از پانصد هزار هکتار از اراضی دیم ایران کشت میشود. نخود، مهمترین محصول حبوبات دیم کشور بوده و به دلیل در تناوب قرار گرفتن با غلات نقش مهمی در پایداری کشاورزی این مناطق دارد. بیماری زردی و پژمردگی نخود با عامل Fusarium oxysporum f.sp. ciceris از مهم ترین بیماریهای این گیاه بوده و باعث کاهش کمّی و کیفی تولید در کلیه مناطق تحت کشت این محصول در ایران میشود. مؤثرترین و اقتصادیترین شیوه مدیریت و کنترل این بیماری، تولید و استفاده از ارقام مقاوم است.
روششناسی: در این بررسی تعداد 92 مزرعه مشکوک به بیماری که علایم زردی و پژمردگی را نشان میدادند بازدید شد و تعدادی نمونه آلوده با ثبت مشخصات از مناطق مختلف غرب و شمالغرب کشور جمعآوری گردید. نمونه ها پس از انتقال به آزمایشگاه اقدام به جداسازی و خالصسازی بیمارگر از آنها شده و اثبات بیماریزایی بر روی رقم حساس انجام گرفت . برای شناسایی جدایهها، در گام نخست از روشهای کلاسیک مبتنی بر مشخصههای ریخت شناسی و با استفاده از کلیدهای تاکسونومیکی و در گام دوم از روشهای مبتنی بر تکنیکهای مولکولی استفاده شد.
یافتههای پژوهش: بر مبنای روشهای کلاسیک، تعلق تمام نمونهها بهعنوان گونههایی از جنس فوزاریوم (Fusarium spp.) نشان دادهشد. بر اساس کلیدهای تاکسونومیک و ریختشناسی، 39 جدایه به عنوان F.oxysporum شناسایی شدند. متعاقباً و با استفاده از یک نشانگر مولکولی تعلق 32 جدایه به فرم مخصوص (forma specialis) نخود تأیید گردید. در گام نهایی، با استفاده از نشانگرهای اختصاصی، تعداد 15 جدایه به عنوان نژادهای 1B/C، 2، 4 و 6 شناسایی شدند. این نتایج نشانگر وجود نژادهای 2 و 4 در بین نمونههای جمع آوری شده است که اولین گزارش از حضور آنها در ایران به شمار میرود. این یافته میتواند در تولید ارقام مقاوم به بیماری برای مناطق آلوده کشور کاربرد داشته باشد.
گیاهان زراعی دیم
علی اکبر باغستانی؛ ماندانا طوسی
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 204-215
چکیده
مقدمه: حدود 98 درصد کشت نخود در ایران به صورت دیم انجام میشود که نشاندهنده اهمیت تولید این محصول به لحاظ مطابقت با محدودیتهای آبی کشور است. در سال 1400، 8/172هزار تن نخود در کشور تولید شده است، 107 هزار تن نخود به ارزش 8/95 میلیون دلار نیز به کشور وارد شده است. میزان واردات نخود در این سال نسبت به سال 1399، 5/66 درصد و ارزش واردات نیز 5/88 درصد رشد ...
بیشتر
مقدمه: حدود 98 درصد کشت نخود در ایران به صورت دیم انجام میشود که نشاندهنده اهمیت تولید این محصول به لحاظ مطابقت با محدودیتهای آبی کشور است. در سال 1400، 8/172هزار تن نخود در کشور تولید شده است، 107 هزار تن نخود به ارزش 8/95 میلیون دلار نیز به کشور وارد شده است. میزان واردات نخود در این سال نسبت به سال 1399، 5/66 درصد و ارزش واردات نیز 5/88 درصد رشد داشته است. به عبارت دیگر تراز تجاری نخود در سال 1400 منفی بوده است. در شرایط محدودیت منابع ارزی، ارزبری محصولات کشاورزی به یک چالش تبدیل میشود. شناسایی کشورهای رقیب و یا کشورهای عمده صادرکننده میتواند هم به صادرکنندگان و هم به واردکنندگان نخود کمک نماید تا برای حضور در بازارهای جهانی برنامهریزی نمایند. از سوی دیگر شناسایی ساختار جهانی بازار کمک مینماید تا استراتژیهای تجاری با هزینه کمتری طراحی و پیادهسازی شوند.روش شناسی: روش این مطالعه از نوع کتابخانهای و اسنادی بوده و دادههای و اطلاعات مورد نیاز از پایگاه دادههای آماری فائو، پایگاه دادههای مرکز بینالمللی تجارت (ITC)، برداشت شده است. به منظور تحلیل دادهها و بررسی روند آنها دوره زمانی 2021-2017 میلادی در نظر گرفته شده است. به منظور شناسایی ساختار و تعیین قدرت بازار از شاخصهای نسبت تمرکز و شاخص هرفیندال استفاده شده است. این شاخصها کمک مینمایند تا قدرت بازاری نیز شناسایی شود. هرگاه یک گروه از طرفهای بازار در مقایسه با گروههای دیگر از قدرت چانهزنی بالاتری برخوردار باشند، قدرت بازار ایجاد میشود.یافتههای پژوهشی: در سال 2021 میلادی، بیش از 3/2 میلیون تن نخود به ارزش 45/1 میلیارد دلار در جهان داد و ستد شده است. بیش از 15 درصد واردات جهانی مربوط به کشور بنگلادش بوده است. پس از آن کشورهای هند، ترکیه و ایران، در رتبههای بعدی واردات قرار داشتهاند. میزان واردات نخود توسط ایران با 107 هزار تن در سال 2021 میلادی، 89 درصد نسبت به سال 2020 میلادی افزایش یافته است. همچنین سهم ایران از واردات جهانی نخود در سال 2021 میلادی، 6/6 درصد بوده است. در حالی که در سال 2017 میلادی، ساختار بازار صادرات جهانی نخود از نوع انحصار با کشور مسلط (استرالیا)، بوده است، این ساختار در سال 2021 میلادی به انحصار چند جانبه بسته شامل استرالیا، روسیه، ترکیه و کانادا تغییر یافته است. قرار داشتن دو کشور ترکیه و روسیه به عنوان کشورهای عمده صادرکننده نخود، این فرصت را در اختیار واردکنندگان قرار میدهد تا به کمک پیمانهای تجاری مشترک مانند اوراسیا بتوانند نخود مورد نیاز را با قیمت ارزانتر وارد نمایند.
سهیلا پورحیدر غفاربی؛ علی رسایی؛ جعفر جعفر زاده؛ عبدالوهاب عبدالهی؛ غلام رضا قهرمانیان؛ رویا فردوسی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 215-234
چکیده
برای بررسی کارایی چند علفکش پیشوپس رویشی جهت کنترل علفهای هرز در کشت پاییزه نخود دیم، آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در منطقه سرارود کرمانشاه در سال زراعی 1400-1399 اجرا شد. کرتهای اصلی شامل دو نظام خاکورزی (خاکورزی مرسوم و عدم خاکورزی) و کرتهای فرعی شامل 12 تیمار ...
بیشتر
برای بررسی کارایی چند علفکش پیشوپس رویشی جهت کنترل علفهای هرز در کشت پاییزه نخود دیم، آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در منطقه سرارود کرمانشاه در سال زراعی 1400-1399 اجرا شد. کرتهای اصلی شامل دو نظام خاکورزی (خاکورزی مرسوم و عدم خاکورزی) و کرتهای فرعی شامل 12 تیمار علفکشی (تریفلورالین، تریفلورالین + بتانال پروگرس، ایزوکسافلوتل، ایزوکسافلوتل + بتانال پروگرس، اکسی فلورفن، اکسی فلورفن + بتانال پروگرس، ایمازاتاپیر، ایمازاتاپیر + بتانال پروگرس، فلوروکلریدون، فلوروکلریدون + بتانال پروگرس، متری بیوزین، متری بیوزین + بتانال پروگرس) و دو تیمار شاهد آلوده به علفهرز و عاری از علفهرز بود. بیشترین کاهش وزن خشک علفهرز در تیمارهای خاکورزی+ فلوروکلریدون، خاکورزی + ایزوکسافلوتل، خاکورزی + اکسی فلورفن و عدم خاکورزی + فلوروکلریدون به ترتیب با 51، 48، 46 و 45 درصد مشاهده شد. بیشترین افت تراکم علفهای هرز مربوط به تیمارهای خاکورزی + فلوروکلریدون، خاکورزی + اکسی فلورفن + بتانال پروگرس، خاکورزی + متری بیوزین + بتنال پروگرس و خاکورزی + فلوروکلریدون + بتانال و به ترتیب با 47، 47، 43 و 40 درصد بود. خاکورزی تراکم و وزن خشک علفهای هرز را کاهش داد، اما این کاهش فقط برای وزن خشک علفهای هرز از نظر آماری معنیدار بود. بیشترین عملکرد دانهی نخود در تیمارهای خاکورزی + وجین، وجین، خاکورزی + تری فلورالین+ بتانال پروگرس، خاکورزی + اکسی فلورفن و عدم خاکورزی + تری فلورالین + بتانل پروگرس به ترتیب 846، 664، 528، 502 و 498 کیلو گرم در هکتار ثبت شد. موثرترین علفکشها در کنترل علفهای هرز شامل فلوروکلریدون، ایزوکسافلوتل و اکسی فلورفن بودند و بیشترین عملکرد نخود نیز برای اکسی فلورفن ثبت شد.
گیاهان زراعی دیم
رضا حق پرست؛ مظفر روستائی؛ عادل جهانگیری؛ عبدالوهاب عبدالهی؛ موسی صالحی؛ رضا محمدی؛ مهدی گراوندی؛ علی رسائی؛ خشنود علیزاده
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 216-234
چکیده
مقدمه: نخود در رتبه سوم حبوبات مهم جهان بعد از لوبیا و سویا قرار دارد ولی چون تولید آن در شرایط دیم در اقلیم نیمه خشک کشور امکان پذیر است، بنابراین با رتبه نخست حبوبات ایران، محصولی بسیار مهم تر از لوبیا و سویا در کشور به شمار میرود. تغییرات اقلیمی و گرمایش غیر طبیعی کرۀ زمین یکی از بزرگترین چالشهایی است که امروزه همه کشورها با آن ...
بیشتر
مقدمه: نخود در رتبه سوم حبوبات مهم جهان بعد از لوبیا و سویا قرار دارد ولی چون تولید آن در شرایط دیم در اقلیم نیمه خشک کشور امکان پذیر است، بنابراین با رتبه نخست حبوبات ایران، محصولی بسیار مهم تر از لوبیا و سویا در کشور به شمار میرود. تغییرات اقلیمی و گرمایش غیر طبیعی کرۀ زمین یکی از بزرگترین چالشهایی است که امروزه همه کشورها با آن مواجه هستند. این چالش نه تنها پیامدهای زیست محیطی، بلکه اقتصادی و اجتماعی نیز به دنبال دارد و خطر بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا را افزایش داده است که معیشت، امنیت غذایی، منابع آب و شرایط بهداشتی را به مخاطره انداخته است. در این شرایط بحرانی از کمبود منابع آب، تولید و مصرف بیش از حد محصولات پرآببر نظیر نان، گوشت، قند و برنج، مشکلات را سختتر میکند و نیاز به یک الگوی کشت سازگار به اقلیم خشک و نیمه خشک کشور است که در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد.روش شناسی: در این مقاله تحلیلی- مروری بر اساس منابع معتبر علمی و تجربیات موجود و آمار تولید محصول و سرانه مصرف سالیانه محصولات کشاورزی، الگوی رایج کشت توسط کشاورزان و الگوی رایج مصرف غذا توسط مردم ایران با تاکید بر محصول نخود، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و توصیههای راهبردی ارائه میگردد.یافتههای پژوهش: مصرف بیش از حد تولیدات با ارزش غذایی کم و پر آببر مانند نان و عدم توجه کافی به محصولات ارزشمندی نظیر نخود باعث شده است که در الگوی کشت رایج در زراعت دیم در ایران تناسب اصولی سطح زیر کشت محصولات رعایت نگردد. مشارکت مردم برای پذیرش عادت غذایی سازگار با شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک ایران و اصلاح الگوی کشت و مصرف بر اساس آن، برای حفظ امنیت غذایی و ارتقا سلامت جامعه بسیار ضروری است. برای این منظور، لازم است یک ستاد مشترک توسط وزارتخانهها و نهادهای مرتبط تشکیل و برنامههای آموزشی و ترویجی اصلاح عادت غذایی سازگار با شرایط کشور عملیاتی گردد.
بهنژادی
مهرداد رمضان پور توپکانلو؛ حسین حاتمزاده؛ فرج ا... شهریاری
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 217-232
چکیده
مقدمه: غلات جزء مهمترین منابع تأمین انرژی بشر محسوب میشوند، که در بین آنها گندم نان بهعنوان یک محصول مهم و استراتژیک در جهان شناختهشده است. تنش خشکی یکی از عوامل مهم کاهش تولید گندم نان به شمار میآید. در حال حاضر توسعه ارقام متحمل به خشکی بهعنوان یک چالش بزرگ برای بهنژادگران محسوب میشود. روشهای مختلفی برای ارزیابی ...
بیشتر
مقدمه: غلات جزء مهمترین منابع تأمین انرژی بشر محسوب میشوند، که در بین آنها گندم نان بهعنوان یک محصول مهم و استراتژیک در جهان شناختهشده است. تنش خشکی یکی از عوامل مهم کاهش تولید گندم نان به شمار میآید. در حال حاضر توسعه ارقام متحمل به خشکی بهعنوان یک چالش بزرگ برای بهنژادگران محسوب میشود. روشهای مختلفی برای ارزیابی تنوع در گونههای گیاهی وجود دارد که یکی از روشها، روشهای آماری چند متغیره میباشد. این تحقیق باهدف بررسی تنوع و گزینش بهترین لاین یا لاینها جهت برنامههای اصلاحی در شرایط دیم انجام شد.روش شناسی پژوهش: آزمایش در سال زراعی 02-1401 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم شیروان-خراسان شمالی انجام شد. این پژوهش با 193 لاین و هفت رقم گندم دیم در قالب طرح آلفا لاتیس با دو تکرار انجام شد. در طول فصل رشد و پس از برداشت، دادههای مربوط به صفات فنولوژیکی و مورفولوژیکی ثبت و اندازهگیری شدند. محاسبات آماری شامل تجزیه واریانس توسط نرمافزار SAS نسخه 4-9، تجزیه همبستگی، تجزیه رگرسیون و تجزیه به مؤلفههای اصلی توسط نرمافزار Version 4.2.1)) R انجام شدند. جهت گزینش لاینهای برتر از شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل توسط نرمافزار Excel استفاده شد.یافتههای پژوهش: تجزیه واریانس اختلاف معنیداری را در بین ژنوتیپها برای تمام صفات مورد مطالعه نشان داد (p<0.01). عملکرد دانه بیشترین همبستگی مثبت و معنیداری را با عملکرد بیولوژیک 0/82، شاخص برداشت 0/81، ارتفاع بوته 0/39، وزن سنبله 0/24 و وزن هزار دانه 0/22 داشت (p<0.01). از طرفی بین صفات فنولوژیکی نظیر روز تا رسیدن، روز تا سنبله دهی، روز تا پرچم دهی با صفات شاخص برداشت و وزن هزار دانه رابطه معکوس معنیداری وجود داشت که بیانگر وزن دانه کمتر و عملکرد دانه کمتر در ژنوتیپهای دیررس میباشد. نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی نشان داد که سه مؤلفه اصلی اول در مجموع 69 درصد از تنوع صفات را توجیه کردند. شاخص انتخاب گزینش ژنوتیپ ایدهآل (SIIG)، لاینهای شماره 25، 73، 90، 84 و190 به ترتیب با مقادیر 0/91، 0/83، 0/83، 0/81و 0/88 جزو ایدهآلترین ژنوتیپها شناسایی نمود. همبستگی بین شاخص SIIG و صفات مورد ارزیابی نشان داد که عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت همبستگی بالایی را با شاخص SIIG داشتند. بنابراین ژنوتیپهای 25، 73، 90، 84 و 190 با داشتن شاخص SIIG بالا و نیز دارا بودن پتانسیل عملکرد بالا میتوانند در برنامههای بهنژادی آتی بهره گرفته شوند.
مژگان تبریزیوندطاهری
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 225-242
چکیده
حبوبات بعد از غلات، دومین منبع غذایی مهم برای انسان بوده و به عنوان یک مکمل غذایی با ارزش پروتئینی بالا محسوب میشوند. نخود در بین حبوبات هم از نظر سطح زیر کشت و هم از نظر تولید در درجه اول اهمیت قرار دارد. با این وجود عملکرد آن پایین است و یک شکاف بین عملکرد بالقوه و عملکرد واقعی آن وجود دارد. بنابراین، به منظور دستیابی به ژنوتیپهای ...
بیشتر
حبوبات بعد از غلات، دومین منبع غذایی مهم برای انسان بوده و به عنوان یک مکمل غذایی با ارزش پروتئینی بالا محسوب میشوند. نخود در بین حبوبات هم از نظر سطح زیر کشت و هم از نظر تولید در درجه اول اهمیت قرار دارد. با این وجود عملکرد آن پایین است و یک شکاف بین عملکرد بالقوه و عملکرد واقعی آن وجود دارد. بنابراین، به منظور دستیابی به ژنوتیپهای نخود پر محصولتر و دارای صفات مطلوب زراعی، تنوع ژنتیکی 40 ژنوتیپ نخود دسی (از منشاء ایکریسات) همراه با شاهدهای کاکا و پیروز به مدت دو سال زراعی 1398-1397 و 1399-1398 در ایستگاه تحقیقاتی موسسه تحقیقاتی دیم مراغه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج واریانس مرکب نشان داد که بین اختلاف ژنوتیپهای مورد بررسی از نظر صفات عملکرد، وزن صد دانه، تعداد غلاف در بوته و تعداد شاخه اصلی در سطح 1 درصد و از نظر صفات ارتفاع بوته در سطح 5 درصد معنیدار بود. وراثت پذیری بالایی برای صفات تعداد غلاف در بوته (90/0) و تعداد شاخه اصلی (85/0) مشاهده شد. تجزیه خوشهای ژنوتیپها را در چهار گروه طبقهبندی کرد. از نظر صفات عملکرد، وزن صد دانه، بیوماس و تعداد شاخه اصلی، گروه 4 و برای تعداد غلاف در بوته و ارتفاع بوته گروه 2 از ویژگیهای مطلوب برخوردار بودند. با توجه به نتایج تجزیه به عاملها، چهار عامل اول مجموعا 22/71 درصد از کل تغییرات را توجیه کردند. میتوان عامل اول را عملکرد و عامل دوم را اجزای عملکرد نام گذاری کرد. با توجه به نتایج، ژنوتیپهای ICCV 16116، ICCV 08102، ICCV 13107، ICCX-110054-F3-BP-P30-BP، ICCX-110050-F3-BP-P1-BP و ICCX-110050-F3-P28-BP برتر بوده و میتوانند در جهت نیل به حداکثر عملکرد و سایر صفات مطلوب زراعی در برنامههای اصلاحی نخود را مورد استفاده قرار گیرند.
گیاهان زراعی دیم
رضا سلیمانی؛ کریم شهبازی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 233-252
چکیده
مقدمه: تولید بهینه گیاهان زراعی دیم با مدیریت صحیح حفظ بقایا به منظور پایداری تولید و ارتقای کمی و کیفی عملکرد محصول، ضرورتی انکار ناپذیر است. در شرایط دیم، یکی از تغییرات مهم در فیزیولوژی گیاهی ناشی از تنش خشکی، افزایش بیوسنتز اتیلن و رسیدن غلظت آن در حد کاهش دهنده رشد گیاهی یا همان اتیلن تنشی است. اتیلن تنشی باعث کاهش دوره رویشی و ...
بیشتر
مقدمه: تولید بهینه گیاهان زراعی دیم با مدیریت صحیح حفظ بقایا به منظور پایداری تولید و ارتقای کمی و کیفی عملکرد محصول، ضرورتی انکار ناپذیر است. در شرایط دیم، یکی از تغییرات مهم در فیزیولوژی گیاهی ناشی از تنش خشکی، افزایش بیوسنتز اتیلن و رسیدن غلظت آن در حد کاهش دهنده رشد گیاهی یا همان اتیلن تنشی است. اتیلن تنشی باعث کاهش دوره رویشی و در نهایت کاهش عملکرد میگردد. میکوریزا و باکتریهای مولد آنزیم ACC-دآمیناز سبب کاهش اثرات سوء تنش خشکی در شرایط دیم میشوند.روش شناسی پژوهش: به منظور بررسی اثربخشی حفظ بقایا و کاربرد قارچ گونه Funneliformis mosseae و باکتریهای مولد آنزیم ACC- دآمیناز در کاهش اثرات تنش کمآبی حاکم در شرایط دیم، این تحقیق به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی چرداول از سال 1398 به مدت دو سال زراعی اجرا گردید. کرتهای اصلی شامل سه تیمار مختلف حفظ بقایا شامل حذف بقایا، حفظ نیمی از بقایا و حفظ کل بقایا و کرتهای فرعی در چهار سطح شامل 1- شاهد (عدم کاربرد قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC-دآمیناز)، 2- کاربرد قارچ Funneliformis mosseae (مصرف در کنار بذر) 3- مایهزنی باکتری مولد آنزیم ACC– دآمیناز (تهیه مایه تلقیح باکتری Bacillus simplex UT1 با جمعیت CFU ml-1 107 یا واحد کلونی تشکیل شده در میلیلیتر و روش مصرف پوشش بذری) 4- کاربرد توأم قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC-دآمیناز بود. صفات کمی نخود مانند عملکرد دانه و زیستی، وزن صد دانه و تعداد دانه در متر مربع و از صفات فیزیولوژیکی، محتوای نسبی آب برگ (RWC) غلظت و جذب کل پتاسیم و روی به عنوان دو عنصر مهم در روابط آبی در گیاه اندازهگیری شدند. تجزیه آماری دادهها توسط نرم افزار SAS v.9.2 و مقایسه میانگینها با آزمون LSD انجام گرفت.یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که اثر اصلی حفظ بقایا بر عملکرد دانه، عملکرد زیستی و شاخص برداشت به ترتیب در سطح یک، یک و پنج درصد معنیداری بود. با حفظ نیمی از بقایا، عملکرد دانه برابر با 1224 کیلوگرم در هکتار حاصل شد که نشان دهنده افزایش 81/7 درصدی نسبت به شاهد بود. نتایج این پژوهش نشان داد که عملکرد دانه نخود در تیمار بدون مصرف قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC- دآمیناز برابر 1097 کیلوگرم در هکتار بود، در حالی که بیشترین عملکرد دانه نخود در تیمار مصرف توأم قارچ Funneliformis mosseae و باکتری مولد آنزیم ACC- دآمیناز به مقدار 1294 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که این افزایش 9/17 درصدی نسبت به شاهد، از نظر آماری معنیدار بود. به طور کلی، کاربرد توأم قارچ Funneliformis mosseae و باکتریهای مولد آنزیم ACC- دآمیناز باعث افزایش عملکرد، اجزای عملکرد و بهبود غلظت عناصر غذایی در نخود شد. بر اساس نتایج این پژوهش، در شرایط حفظ بقایا، کاربرد قارچ Funneliformis mosseae به ویژه همراه با مایه زنی باکتریهای مولد آنزیم ACC- دآمیناز به منظور پایداری در تولید نخود توصیه میگردد.
ابراهیم مرشدی؛ محمد حسین قرینه؛ احمد کوچک زاده؛ عبدالمهدی بخشنده
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 235-254
چکیده
آزمایشی جهت بررسی تأثیر باکتریهای محرک رشد و کود شیمیایی بر عملکرد دانه و بازده تولید مالت ارقام مختلف جو در شرایط دیم در سالهای زراعی 97-1396 و 98-1397 اجرا گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در ایلام اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی ارقام جو در سه سطح شامل بهرخ، گریس و سرارود1 بهعنوان ...
بیشتر
آزمایشی جهت بررسی تأثیر باکتریهای محرک رشد و کود شیمیایی بر عملکرد دانه و بازده تولید مالت ارقام مختلف جو در شرایط دیم در سالهای زراعی 97-1396 و 98-1397 اجرا گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در ایلام اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی ارقام جو در سه سطح شامل بهرخ، گریس و سرارود1 بهعنوان فاکتور اول و تلقیح بذر با سویه باکتریهای محرک رشد و کود شیمیایی در 8 سطح، (1- شاهد، 2- کود کامل، 3- باکتری سودوموناس، 4- باکتری باسیلوس، 5- ترکیب دو باکتری سودوموناس و باسیلوس، 6- باکتری سودوموناس + نصف کود، 7- باکتری باسیلوس + نصف کود، 8- ترکیب دو باکتری سودوموناس و باسیلوس + نصف کود) بهعنوان فاکتور دوم بودند. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که همهی صفات مورد بررسی (به جزء بازده تولید مالت) تحتتأثیر اثرات اصلی و برهمکنش سال * رقم * باکتری محرک رشد؛ قرار گرفتند. این در حالی بود که بازده تولید مالت تحت تأثیر اثر متقابل رقم در باکتری محرک رشد قرار گرفت. تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در واحد سطح و عملکرد دانه در تیمار ترکیب باکتریها + نصف کود در رقم گریس در هر دو سال، بالاترین میانگین را داشتند. همچنین بالاترین بازده تولید مالت (95/5 درصد) در ترکیب تیماری باکتریها در رقم بهرخ مشاهده شد. بالاترین میزان شاخص کلباچ در تیمار باکتری سودوموناس + نصف کود در هر دو سال در رقم گریس مشاهده شد. بالاترین میزان پروتئین دانه در سال اول در ترکیب تیماری باکتریها + نصف کود در رقم سراورد (14/6 درصد) و در سال دوم در تیمار باکتری سودوموناس + نصف کود در رقم سراورد (14/3 درصد) مشاهده شد؛ بنابراین خصوصیات کمی و کیفی جو مالت در سیستم تلفیقی نسبت به زمانی که بهتنهایی استفاده میشوند نتیجه بهتری داشته است.