رامین لطفی؛ امین عباسی؛ ایرج اسکندری؛ وحید صدقیه؛ هادی خرسندی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، صفحه 137-151
چکیده
پتاسیم به عنوان عنصر کلیدی در شرایط تنشهای محیطی، نقش اساسی در رشد و نمو گیاهان دارد. جذب این عنصر در شرایط کمبود آب خاک کاهش مییابد. با توجه به اهمیت عنصر پتاسیم در گذر گیاهان از شرایط تنش رطوبتی این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر سولفات پتاسیم (شاهد، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) بر تغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام مختلف گندم (باران، ...
بیشتر
پتاسیم به عنوان عنصر کلیدی در شرایط تنشهای محیطی، نقش اساسی در رشد و نمو گیاهان دارد. جذب این عنصر در شرایط کمبود آب خاک کاهش مییابد. با توجه به اهمیت عنصر پتاسیم در گذر گیاهان از شرایط تنش رطوبتی این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر سولفات پتاسیم (شاهد، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) بر تغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام مختلف گندم (باران، هما و هشترود) در شرایط دیم سردسیر بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار طی سالهای 97-96 و 98-97 انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان چنین اذعان نمود که با کاربرد سولفات پتاسیم تجمع عنصر پتاسیم در همه ارقام مورد بررسی به صورت معنیداری افزایش یافت و بیشترین میزان تجمع این عنصر در رقم هشترود ثبت گردید. محتوای رطوبت نسبی، میزان کلروفیل و شاخص نرمال شده سبزینگی رقم هشترود از ارقام دیگر مورد بررسی بیشتر بود. از طرفی، با کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم محتوای رطوبت نسبی و شاخص کلروفیل برگ و تبادلات روزنه برگ، حداکثر کارایی فتوشیمیایی PSII و کارایی فتوسنتزی برگ افزایش معنیداری نشان دادند. بیشترین میزان وزن هزار دانه در رقم هما و بیشترین تعداد دانه در متر مربع در رقم هشترود مشاهده شد. به عنوان نتیجه نهایی میتوان چنین اظهار نمود که علیرغم حد کفایت عنصر پتاسیم در خاکهای مورد مطالعه، تیمار کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم سبب افزایش میزان تجمع عنصر پتاسیم برگ و به دنبال آن بهبود برخی از صفات مورد مطالعه و نهایتا افزایش عملکرد دانه گردید.
مختار داشادی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، صفحه 153-172
چکیده
به منظور بررسی نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد گندم دیم، آزمایشی در معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود به مدت دو سال و دو الگوی کشت گندم–گندم و نخود-گندم بصورت فاکتوریل درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل مصرف کود نیتروژنی در چهار سطح شاملN1: عدم مصرف نیتروژن، N2: 80 کیلوگرم در هکتار اوره در زمان ...
بیشتر
به منظور بررسی نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد گندم دیم، آزمایشی در معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود به مدت دو سال و دو الگوی کشت گندم–گندم و نخود-گندم بصورت فاکتوریل درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل مصرف کود نیتروژنی در چهار سطح شاملN1: عدم مصرف نیتروژن، N2: 80 کیلوگرم در هکتار اوره در زمان کاشت+ محلول پاشی اوره با غلظت 3 درصد، N3:80 کیلوگرم در هکتار اوره در زمان کاشت+ محلول پاشی کود رویالآمین به میزان یک لیتر در هکتار وN4 : 80 کیلوگرم در هکتاراوره در زمان کاشت+40 کیلوگرم در هکتار بهصورت سرک و مصرف پتاسیم در چهار سطح شامل :K1عدم مصرف پتاسیم، K2: محلول پاشی کلرورپتاسیم با غلظت 1درصد، K3: محلول پاشی کود رویال پتاسیم به میزان یک لیتر در هکتار و K4: مصرف 50 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم بودند. نتایج نشان داد که در هر دو تناوب گندم-گندم و نخود- گندم، بیشترین عملکرد دانه به ترتیب با میزان 5/1554 و 5/1670 کیلوگرم در هکتار از مصرف کود رویال آمین بدست آمد که نسبت به شاهد به ترتیب 3/17 و 53/14 درصد افزایش داشتند ولی نسبت به مصرف کود سرک نیتروژن افزایش چشمگیری نشان نداد. بیشترین عملکرد بیولوژیک نیز با میزان 7105 کیلوگرم در هکتار از تیمارکودهای رویالآمین و رویال پتاسیم بدست آمد. بنابراین مصرف کودهای نیتروژنی و پتاسیمی با قابلیت محلول پاشی نظیرکودهای رویال آمین و رویال پتاسیم به میزان یک لیتر در هکتار در اواخر ساقه دهی گندم در شرایط دیم معتدل سرد کشور، ضمن جلوگیری از مخاطرات زیست محیطی، میتواند در افزایش تولید گندم دیم موثر باشند.
مهدی جمشیدمقدم؛ عزت اله فرشادفر؛ عبداله نجفی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، صفحه 173-194
چکیده
انتخاب یک روش اصلاحی مؤثر برای بهبود صفات کمی تا حد زیادی بستگی به وراثتپذیری و چگونگی عمل ژن دارد. بهمنظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مهم زراعی و فیزیولوژیکی کلزا، نسلهای دوطرفه هیبرید (1F و 1RF) و در حال تفکیک (2F، 2RF، 1BC، 1RBC، 2BC و 2RBC) حاصل از تلاقی ارقام دلگان×اوپرا (تلاقی اول)، دلگان×پاراد (تلاقی دوم) و آر جیاس 003×لیکورد (تلاقی ...
بیشتر
انتخاب یک روش اصلاحی مؤثر برای بهبود صفات کمی تا حد زیادی بستگی به وراثتپذیری و چگونگی عمل ژن دارد. بهمنظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مهم زراعی و فیزیولوژیکی کلزا، نسلهای دوطرفه هیبرید (1F و 1RF) و در حال تفکیک (2F، 2RF، 1BC، 1RBC، 2BC و 2RBC) حاصل از تلاقی ارقام دلگان×اوپرا (تلاقی اول)، دلگان×پاراد (تلاقی دوم) و آر جیاس 003×لیکورد (تلاقی سوم) تهیه و همراه با والدین در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مؤسسه تحقیقات کشاورزی دیم (سرارود) در سال زراعی 1396-1395 در شرایط تنش خشکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس تلاقیها اختلاف معنیداری بین ده نسل برای صفات روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، خورجین در بوته، طول خورجین، دانه در خورجین، وزن هزاردانه، محتوای آب برگ، میزان کلروفیل، نشت یونی، دمای برگ، عملکرد بوته، میزان روغن دانه و شاخص برداشت وجود داشت که نشاندهنده تفاوت ژنتیکی بین والدین بود. بیشترین میزان هتروزیس والد برتر و میانگین والدین مربوط به عملکرد بوته نسلهای (بهترتیب 229 و300%) و (بهترتیب 255 و322%) تلاقی سوم بود. تجزیه میانگین نسل و آزمون مقیاس مشترک تلاقیها نشان داد که برای همه ویژگیها بهجز طول خورجین علاوه بر اثرات افزایشی و غالبیت، اثرات اپیستازی نیز نقش دارد. وراثتپذیری عمومی و خصوصی صفات در تلاقیها بهترتیب از 26/0 تا 98/0 و از 08/0 تا 67/0 برآورد شد. این تحقیق نشان داد که واریانس غالبیت بیشترین نقش را در تمامی صفات مورد مطالعه به جز روز تا رسیدگی و طول خورجین در هر سه تلاقی، ارتفاع بوته در تلاقی اول و دوم و میزان روغن دانه در تلاقی دوم و سوم داشت.
فردین مومنی؛ سید عطااله سیادت؛ علیرضا ابدالی مشهدی؛ بابک پاکدامن سردرود؛ مختار قبادی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، صفحه 195-215
چکیده
کودهایزیستی نقشی بنیادین در کشاورزی پایدار دارند و اسیدسالیسیلیک بهعنوان یک فیتوهورمون اثرات زیانبار تنش را کاهش میدهد. زراعت دیم نخود در غرب ایران اغلب با تنش خشکی مواجه میشود. بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی اسیدسالیسیلیک (غلظت صفر، نیم و یک میلیمولار) و کودهای زیستی (عدم کاربرد، بیوسوپرفسفات، بیوسولفور، باکتری ...
بیشتر
کودهایزیستی نقشی بنیادین در کشاورزی پایدار دارند و اسیدسالیسیلیک بهعنوان یک فیتوهورمون اثرات زیانبار تنش را کاهش میدهد. زراعت دیم نخود در غرب ایران اغلب با تنش خشکی مواجه میشود. بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی اسیدسالیسیلیک (غلظت صفر، نیم و یک میلیمولار) و کودهای زیستی (عدم کاربرد، بیوسوپرفسفات، بیوسولفور، باکتری ریزوبیوم و قارچ میکوریز) برعملکرد گیاه نخود (رقم آزاد و توده محلی بیوه نیج) در شرایط دیم آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی (96-1395 و 97-1396) در کرمانشاه اجرا شد. نتایج نشان داد که تعداد غلاف در بوته، تعداد غلاف پوک در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صددانه، درصد غلاف بارور، عملکرد دانه، عملکرد ماده خشک و شاخص برداشت بطور معنیداری تحت تاثیر رقم × اسیدسالیسیلیک × کودهایزیستی قرار گرفتند. بالاترین عملکرد دانه (در سال اول و دوم به ترتیب 1821 و 1875 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد ماده خشک (در سال اول و دوم به ترتیب 4076 و 4414 کیلوگرم در هکتار) و تعداد دانه در بوته (8/18) از توده محلی بیوه نیج و با کاربرد اسیدسالیسیلیک (نیم میلیمولار) و باکتری ریزوبیوم بدست آمد. با توجه به نتایج تحقیق کاربرد سالیسیلیک اسید و کودهای زیستی به ویژه باکتریهای ریزوبیوم در راستای حرکت به سمت کشاورزی پایدار و کاهش مصرف کودهای شیمیایی و افزایش تحمل گیاهان به خشکی و بهبود عملکرد دانه در نخود دیم توصیه میشود.
رحمتالله کریمیزاده؛ طهماسب حسین پور؛ جبار آلتجعفربای؛ کمال شهبازی هومونلو؛ محمد آرمیون؛ پیمان شریفی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، صفحه 217-235
چکیده
روشهای متعددی برای تحلیل اثر متقابل ژنوتیپ در محیط پیشنهاد شده است که هر کدام از آنها مبتنی بر روشهای آماری خاصی میباشند. در این تحقیق 16 لاین گندم دوروم بههمراه ارقام دهدشت و سیمره به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در چهار منطقه گچساران، گنبد، مغان و خرمآباد طی سه سال زراعی 1395-1392 بررسی شدند. تجزیه ...
بیشتر
روشهای متعددی برای تحلیل اثر متقابل ژنوتیپ در محیط پیشنهاد شده است که هر کدام از آنها مبتنی بر روشهای آماری خاصی میباشند. در این تحقیق 16 لاین گندم دوروم بههمراه ارقام دهدشت و سیمره به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در چهار منطقه گچساران، گنبد، مغان و خرمآباد طی سه سال زراعی 1395-1392 بررسی شدند. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات اصلی ژنوتیپ، سال و مکان و برهمکنشهای سال×مکان و ژنوتیپ×سال×مکان برای عملکرد دانه در سطح احتمال یکدرصد معنیدار بود. آزمون اسکریت سهم بالای چهار مؤلفه اصلی اول در توجیه برهمکنش ژنوتیپ در محیط را نشان داد، بهطوریکه دو مؤلفه اصلی اول بهترتیب 60/26% و 33/15% از تغییرات GEI را توجیه میکردند. نمودار موزائیکی نشان داد که 76/20% از مجموع مربعات کل ناشی از مجموع مربعات ژنوتیپ و 24/79% ناشی از مجموع مربعات برهمکنش ژنوتیپ در محیط بود. نمودار گرمایی نشان داد که ژنوتیپهای G1، G3، G6، G15 و G16 دارای عملکرد بالا در بسیاری از محیطها بودند. چندضلعی بایپلات براساس نزدیکی ژنوتیپهای G1، G5، G6، G7 و G4 به مبدأ بایپلات، آنها را ژنوتیپهایی با پایداری عمومی بالا به محیطهای آزمایشی شناسایی نمودند، در حالیکه ژنوتیپهای G8 و G12 به هیچکدام از محیطها سازگار نبودند. مطالعه همزمان اثر ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط با نمای محور تستر متوسط (ATC) نشان داد که ژنوتیپهای G15، G13 و G6 در نزدیکی محور ATC، علاوه بر پایداری نسبت به ژنوتیپهای دیگر دارای عملکرد بالاتر از متوسط کل نیز بودند و میتوانند بهعنوان ژنوتیپهای پایدار و پرمحصول در نظر گرفته شوند. نمای بایپلات ژنوتیپ ایدهآل نشان داد که ژنوتیپهای G15، G13، G16، G2 و G6 واقع در نزدیکی ژنوتیپ ایدهآل، ژنوتیپهای مطلوب بودند. در مجموع، ژنوتیپهای G15، G13، G3 و G6 با نماهای مختلف بایپلات، علاوه بر پایداری، عملکرد بالاتری داشتند و کاندیدای پروسهی توصیه رقم باشند.
امین عباسی؛ زهرا صیادی آذر؛ رامین لطفی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، صفحه 237-258
چکیده
بروز تنش خشکی و کمبود عناصر کممصرف بهویژه روی و آهن در خاکهای ایران بسیار شایع میباشد به گونهای که کیفیت و کمیت عملکرد گیاهان زراعی را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی تأثیر محلولپاشی نانو ذرات روی و آهن در شرایط کم آبیاری بر صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گلرنگ (رقم سینا)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده بر پایه ...
بیشتر
بروز تنش خشکی و کمبود عناصر کممصرف بهویژه روی و آهن در خاکهای ایران بسیار شایع میباشد به گونهای که کیفیت و کمیت عملکرد گیاهان زراعی را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی تأثیر محلولپاشی نانو ذرات روی و آهن در شرایط کم آبیاری بر صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گلرنگ (رقم سینا)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار طی سال زراعی95-1394 در دانشگاه مراغه انجام شد. سطوح آبیاری در90 (بدون تنش)، 75 و 50 درصد ظرفیت زراعی به عنوان عامل اصلی و محلولپاشی عدم کاربرد و کاربرد نانو ذرات آهن و روی با مقادیر 30 و 60 میلیمولار به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. با توجه به نتایج تجزیه واریانس، اثرات سادهی اعمال تیمار کم آبیاری و کاربرد نانو ذرات و برهمکنش آنها برای اکثر صفات تحت مطالعه معنیدار بود. بیشترین میزان هورمون ایندول استیک اسید با مقدار 7/454 و بیشترین میزان هورمون سیتوکنین با مقدار 7/355 نانوگرم بر گرم وزنتر در تیمار کاربرد 60 میلیمولار نانو روی با آبیاری در 90 درصد ظرفیت زراعی ثبت شد. بیشترین میزان هورمون جیبرلین نیز به ترتیب با مقادیر 6/146 و 8/154 نانو گرم بر گرم وزنتر در تیمارکاربرد 60 میلیمولار نانو روی و آبیاری در 90 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد. بیشترین میزان پروتئین دانه با مقدار 11/24 درصد در تیمار عدم محلولپاشی تحت آبیاری 50 درصد ظرفیت زراعی بدست آمد. همچنین بالاترین مقدار عملکرد دانه گلرنگ نیز با 1366 کیلوگرم در هکتار در تیمار کاربرد 60 میلیمولار نانو روی با آبیاری در 90 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد. با توجه به نتایج این تحقیق کاربرد 60 میلیمولار روی توانست سبب تعدیل رشدی و بهبود عملکرد گلرنگ در شرایط تنش شود که نشان از نقش انکارناپذیر عنصر روی در افزایش مقاومت گیاهان زراعی به تنشهای محیطی دارد.
کیانوش صفری؛ یوسف سهرابی؛ عادل سی و سه مرده؛ شهریار ساسانی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، صفحه 259-278
چکیده
به منظور بررسی اثر تیمارهای پرایمینگبذر بر عملکرد و اجزای آن در سه رقم گندم نان ریژاو، سرداری و کریم آزمایشی دو ساله در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی (کرمانشاه) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در سالهای 95-1394 و 96-1395 انجام شد. تیمار پرایمینگبذر شامل، پرایمینگ هورمونی (جیبرلیک اسید 100 میلیگرم بر لیتر، ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تیمارهای پرایمینگبذر بر عملکرد و اجزای آن در سه رقم گندم نان ریژاو، سرداری و کریم آزمایشی دو ساله در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی (کرمانشاه) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در سالهای 95-1394 و 96-1395 انجام شد. تیمار پرایمینگبذر شامل، پرایمینگ هورمونی (جیبرلیک اسید 100 میلیگرم بر لیتر، 24- اپی براسینولید 1 میلیگرم بر لیتر)، اسموپرایمینگ (کلرید پتاسیم 100 میلیمول در لیتر و پلیاتیلن گلیکول (PEG4000) با پتانسیلهای 3/2- و 9/2- بار)، پرایمینگغذایی (سولفات روی آبدار با 1/0 و 3/0 درصد وزنی- حجمی، اوره 2 و 4 گرم در لیتر، آسکوربیک اسید 100 میلیگرم بر لیتر) و یک سطح هیدروپرایمینگبذر با آب مقطر یکبار تقطیر شده و شاهد بدون پرایمینگ مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تجزیه خوشهای، تیمارهای پرایمینگ با اوره 4 گرم در لیتر، سولفات روی آبدار 3/0 درصد، آسکوربیک اسید 100 میلیگرم بر لیتر و کلرید پتاسیم 100 میلیمولار دارای بیشترین میانگین عملکرد دانه بودند. نتایج دو ساله نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد دانه از رقم ریژاو و تیمار پرایمینگبذر با اوره 4 گرم در لیتر بدست آمد که برابر 4/2801 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین عملکرد زیستی مربوط به ترکیب تیماری رقم سرداری × اوره 4 گرم در لیتر (7/8206 کیلوگرم در هکتار) بود. بیشترین وزن هزاردانه (5/39 گرم) در رقم سرداری × سولفات روی 3/0 درصد حاصل شد. همبستگی مثبت و معنیداری بین عملکرد دانه با سولفات روی آبدار3/0 درصد، اوره 4 گرم در لیتر و کلرید پتاسیم 100 میلیمولار، آسکوربیک اسید 100 میلیگرم بر لیتر، اوره 2 گرم در لیتر وجود داشت. بر اساس نتایج بدست آمده، تیمارهای اوره 4 گرم در لیتر، سولفات روی 3/0 درصد و آسکوربیک اسید 100 میلیگرم بر لیتر و کلرید پتاسیم 100 میلیمولار بهعنوان تیمارهای مناسب پرایمینگبذر قابل توصیه شرایط استان کرمانشاه هستند.