سید سعید پورداد؛ مهدی جمشید مقدم
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، صفحه 1-16
چکیده
گلرنگ گیاهی دانه روغنی و سازگار با شرایط دیم کشورمان است. این گیاه بومی ایران بوده و به علت ویژگیهای مورفولوژیک و به خصوص وضعیت ریشهاش مقاومت مناسبی به تنش خشکی دارد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای گلرنگ در کشت پاییزه و در شرایط دیم تعداد 100 ژنوتیپ در یک طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار از نظر 9 صفت زراعی مورد ...
بیشتر
گلرنگ گیاهی دانه روغنی و سازگار با شرایط دیم کشورمان است. این گیاه بومی ایران بوده و به علت ویژگیهای مورفولوژیک و به خصوص وضعیت ریشهاش مقاومت مناسبی به تنش خشکی دارد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای گلرنگ در کشت پاییزه و در شرایط دیم تعداد 100 ژنوتیپ در یک طرح لاتیس ساده 10×10 با دو تکرار از نظر 9 صفت زراعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که برای صفات تعداد روز تا گلدهی و رسیدن فیزیولوژیک تنوع زیادی وجود نداشت و لذا گزینش برای صفت مهم زود رسی در ژنوتیپهای تحت بررسی موثر نبوده و میبایست از سایر روشهای اصلاحی برای افزایش تنوع ژنتیکی در این صفت سود جست. برای ارتفاع بوته تنوع نسبی و برای اجزاء عملکرد و عملکرد دانه و روغن تنوع بالایی مشاهده گردید. همچنین نتایج نشان داد که برای تمامی صفات به جز عملکرد دانه و روغن میزان واریانس محیطی بزرگتر از واریانس ژنتیکی بوده و ضریب تنوع ژنتیکی و نیز وراثت پذیری عمومی اکثر صفات پایین بود. بنابراین شرایط محیطی تاثیر بسزایی بر صفات تحت بررسی داشته و گزینش غیر مستقیم برای عملکرد از طریق این صفات چندان موثر نخواهد بود. در مقابل برآورد پارامترهای ژنتیکی در عملکرد دانه و روغن نشان داد که گزینش مستقیم برای عملکرد بالای دانه و روغن در ژرمپلاسم حاضر موثر است. تجزیه به عاملها منجر به شناسایی چهار عامل گردید که در مجموع 9/68 درصد تغییرات کل را توجیه کردند. عامل اول با توجیه 26 درصد تغییرات کل به عنوان عامل عملکرد، عامل دوم با توجیه 7/15 درصد از واریانس کل به عنوان عامل اجزای عملکرد، عامل سوم با توجیه 4/15 درصد تغییرات کل به نام عامل فنولوژیک و عامل چهارم با توجیه 8/11 درصد واریانس کل به عنوان عامل ارتفاع بوته نامگذاری شدند. گروهبندی ژنوتیپها از طریق تجزیه خوشهای ژنوتیپها را به چهار خوشه تقسیم نمود. خوشه دوم دارای کمترین میانگین عملکرد دانه و روغن و ارتفاع بوته و خوشه چهارم دارای بیشترین میانگین عملکرد دانه و روغن بود. این خوشه میتواند در برنامههای اصلاحی گلرنگ برای افزایش پتانسیل تولید دانه و روغن در نظر گرفته شود.
کورش نادرمحمودی
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، صفحه 17-31
چکیده
نظر به نقش بذور اصلاح شده در افزایش کمی و کیفی تولید، در سال های اخیر تقاضا برای آنها بالا رفته، اما بدلیل کمبود هستههای اولیة بذر و همچنین محدودیت در امکانات ایستگاههای تحقیقات کشاورزی، در عمل به میزان کافی از بذر پرورشی تولید نشده است.کمبود هستههای اولیة بذر بیشتر بدلیل عدم کارایی روش مرسوم تولید بذر غلات در مزارع "هزارخوشه" ...
بیشتر
نظر به نقش بذور اصلاح شده در افزایش کمی و کیفی تولید، در سال های اخیر تقاضا برای آنها بالا رفته، اما بدلیل کمبود هستههای اولیة بذر و همچنین محدودیت در امکانات ایستگاههای تحقیقات کشاورزی، در عمل به میزان کافی از بذر پرورشی تولید نشده است.کمبود هستههای اولیة بذر بیشتر بدلیل عدم کارایی روش مرسوم تولید بذر غلات در مزارع "هزارخوشه" است، زیرا در این روش عملکرد در واحد سطح بدلیل فاصلة زیاد خوشهها و تلف شدن سطح زیادی از مزرعه بسیار کم است. ضمنا" بازدهی این روش بدلیل عملیات کشت دستی پر هزینه و زمان بر است. روش جدید بر اساس کشت مزارع پرورش-1 بصورت کرتی طراحی شده و طی سال های زراعی 86-1385 ، 87-1386 و 88-1387 در معاونت مؤسسة تحقیقات کشاورزی دیم کشور با موفقیت به اجرا در آمده است. این روش در مقایسه با روش مرسوم مزرعة "هزارخوشه" از نظر میزان تولید با هزینه بسیار کمتر، برتری قابل ملاحظهای داشته و توانسته است در افزایش تولید بذور پرورشی با درجه خلوص استاندارد، بسیار مؤثر باشد. در این روش میزان تولید جو سرارود-1 در سال زراعی 88-1387 در مرحلة پرورش-1 به 3900 کیلوگرم در هکتار رسید که نسبت به حداکثر برداشت از مزرعه "هزارخوشه" (300 کیلوگرم در هکتار طی سالهای گذشته)، دارای افزایش چشمگیر بود.
فرهاد آهک پز؛ کوروش نادر محمودی؛ علی حسامی؛ کاظم سلیمانی؛ الیاس نیستانی
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، صفحه 33-52
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی پایداری عملکرد دانه و تعیین ژنوتیپ های پرمحصول و سازگار در قالب آزمایش های یکنواخت ناحیه ای جو در ایستگاه های تحقیقاتی مناطق سردسیر و معتدل دیم شامل مراغه، سرارود، اردیبل، ارومیه، کردستان(قاملو) و زنجان انجام گرفت. در این بررسی تعداد 10 رقم و لاین جو به همراه دو رقم شاهد (محلی وآبیدر) در قالب طرح بلوک های کامل ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی پایداری عملکرد دانه و تعیین ژنوتیپ های پرمحصول و سازگار در قالب آزمایش های یکنواخت ناحیه ای جو در ایستگاه های تحقیقاتی مناطق سردسیر و معتدل دیم شامل مراغه، سرارود، اردیبل، ارومیه، کردستان(قاملو) و زنجان انجام گرفت. در این بررسی تعداد 10 رقم و لاین جو به همراه دو رقم شاهد (محلی وآبیدر) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سه سال زراعی(88-1385) مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه مرکب(3 سال و 6 مکان) نشان دادکه اثرات ساده سال، مکان و ژنوتیپ، اثر متقابل مکان × ژنوتیپ و اثر سه جانبة سال × مکان × ژنوتیپ بر عملکرد دانه از نظر آماری معنیدار هستند. بیشترین وکمترین عملکرد دانه به ترتیب مربوط به ایستگاه سرارود (2549 کیلوگرم در هکتار) و ایستگاه زنجان (1578کیلوگرم در هکتار) بوده و لاین شماره 9 با متوسط عملکرد دانه2061 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را در بین ژنوتیپ های آزمایشی داشت. بر اساس روش های ابرهارت و راسل، پارامتر تیپ چهار لین و بینز، ضریب تغییرات محیطی، واریانس محیطی، اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا و روش های غیرپارامتری رتبه بندی و نسبت شاخص عملکرد، لاین های 2، 5 و 9 پایدارتر و پر محصول تر از بقیه ژنوتیپ ها بوده و لذا برای کشت در مناطق سردسیر دیم مناسب تشخیص داده شدند.
غلامرضا ولیزاده؛ بهزاد صادق زاده؛ محمود تیموریان
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، صفحه 53-62
چکیده
به منظور بررسی اثرات مدیریت های مختلف زراعی درتغییرات خواص فیزیکو- شیمیایی خاک ها و تغییر در میزان نیاز یا جذب، ظرفیت جذب، ظرفیت بافر فسفری خاک، از روش های رایج برای اندازه گیری میزان ماده آلی، در صد مواد خنثی شونده یا معادل در صد آهک ، فسفر ، پ هاش و بافت خاک برای نمونه های تهیه شده از مزارع با مدیریت های مختلف استفاده ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات مدیریت های مختلف زراعی درتغییرات خواص فیزیکو- شیمیایی خاک ها و تغییر در میزان نیاز یا جذب، ظرفیت جذب، ظرفیت بافر فسفری خاک، از روش های رایج برای اندازه گیری میزان ماده آلی، در صد مواد خنثی شونده یا معادل در صد آهک ، فسفر ، پ هاش و بافت خاک برای نمونه های تهیه شده از مزارع با مدیریت های مختلف استفاده شد. پس از تعیین اندازه گیری ها برای تغییر خواص فیزیکو- شیمیایی خاک.از معادله لانگمویر بر اساس روش استاندارد رایمنت و هیگینسون در سال 1992 که به غلظت های تعادلی و جذب فسفر خاک معروف است استفاده شد. نتایج نشان داد میزان مواد آلی، پ هاش، درصد مواد خنثی شونده و فسفر خاک ها در اثر مدیریت های مختلف تغییر می یابد. منحنی های غلظت تعادلی و جذب فسفر خاک ها در مدیریت های مختلف زراعی نشان داد با افزایش میزان غلظت تعادلی، میزان جذب فسفر بطور خطی افزایش یافت، معادلات جذب و ظرفیت جذب فسفر در مدیریت های مختلف زراعی متفاوت بودند. همچنین معادلات منحنی های نسبت غلظت تعادلی فسفر به میزان جذب فسفر نشان داد، میزا ن ظرفیت جذب فسفر از 800 تا 1500 میلیگرم در کیلوگرم خاک در مدیریت های مختلف متغیر بود. در مدیریت های زراعی میزان ظرفیت جذب فسفر یونجه-گندم(1428 میلی گرم در کیلو گرم خاک) و خاک دست نخورده (1111 میلی گرم در کیلوگرم خاک)، در مقایسه با سایر مدیریت ها بیشتر بوده و مدیریت زراعی یونجه-گندم کمترین میزان جذب یا نیاز (44میلی گرم در کیلو گرم خاک) را داشت. از نتایج این مطالعه استنباط می شود مدیریت های مختلف زراعی خواص فیزیکو- شیمیایی تغییر داده و مطابقاٌ میزان ظرفیت، جذب یا نیاز فسفر در مدیریت های مختلف زراعی تغییر می دهد. بعلاوه سیستم آیش-گندممیزانماده آلی، در صد آهک و ظرفیت جذب در مقایسه با مدیریت های دیگر کاهش می دهد. در مدیریت یونجه- گندم نیاز به مصرف فسفر در مقایسه با دیگر مدیریت های زراعی کمتر است.
عزت اله فرشادفر؛ فرزاد مرادی؛ رضا محمدی
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، صفحه 63-84
چکیده
به منظور بررسی خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک موثر در تحمل خشکی در 20 ژنوتیپ گندم نان، آزمایشی در دو شرایط تنش (دیم) و بدون تنش (آبیاری) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط مزرعه و در شرایط آزمایشگاه در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال زراعی 84-1383 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم سرارودکرمانشاه اجرا شد. ژنوتیپها بر اساس برخی ...
بیشتر
به منظور بررسی خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک موثر در تحمل خشکی در 20 ژنوتیپ گندم نان، آزمایشی در دو شرایط تنش (دیم) و بدون تنش (آبیاری) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط مزرعه و در شرایط آزمایشگاه در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال زراعی 84-1383 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم سرارودکرمانشاه اجرا شد. ژنوتیپها بر اساس برخی صفات زراعی و فیزیولوژیک در مزرعه و آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات نشان داد که بین ژنوتیپهای مورد بررسی اختلاف آماری معنی دار وجود دارد. ژنوتیپ شماره 17 (مرودشت) با بالاترین میزان عملکرد در شرایط بدون تنش از بالاترین میزان شاخص تحمل خشکی ( STI ) و شاخص تحمل (TOL ) برخوردار بود و ژنوتیپ شماره 20 (سرداری) با بیشترین پتانسیل عملکرد در شرایط تنش کمترین میزان شاخص TOL را داشته و از STI متوسطی برخوردار بود. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون، میزان پرولین، محتوای کلروفیل a، روز تا ظهور سنبله، طول پدانکل، ارتفاع بوته و وزن هزار دانه در مجموع 2/60% از تغییرات عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی را توجیه نمودند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه به مؤلفه های اصلی و بای پلات، ژنوتیپهای شماره 9، 10 و 11 با داشتن عملکرد نسبتا" بالا در هر دو شرایط تنش و بدون تنش دارای میزان پرولین و وزن هزار دانه بالا و میزان شاخص تنش جوانه زنی و سرعت جوانه زنی بالا بودند. ژنوتیپ شماره 17 با بیشترین عملکرد در شرایط نرمال دارای بیشترین میزان شاخص تحمل خشکی (STI) و بیشترین میزان کلروفیل فلورسنس، پایداری غشاء سلولی و بیشترین میزان کلروفیل های a و b بود. با توجه به همبستگی بالای شاخص STI با عملکرد دانه در دو شرایط دیم و آبیاری، می توان از این شاخص به عنوان معیار مناسب برای گزینش ژنوتیپهای متحمل به خشکی استفاده نمود.
علیرضا توکلی؛ عبدالمجید لیاقت؛ امین علیزاده
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، صفحه 85-99
چکیده
پایین بودن عملکرد و شاخص بهرهوری بارش محصولات دیم، ناشی از توزیع نامناسب بارش و عملیات مدیریت زراعی ضعیف در مزارع زارعین است. بهرهوری بارش و عملکرد اراضی جو دیم تا حدود زیادی با دو مولفه ارتفاع و عرض جغرافیایی قابل بررسی و ارزیابی است. بر این اساس آمار عملکرد، بارش، ارتفاع و عرض جغرافیایی 182 نقطه کشور طی سالهای 86-1382 مورد استفاده ...
بیشتر
پایین بودن عملکرد و شاخص بهرهوری بارش محصولات دیم، ناشی از توزیع نامناسب بارش و عملیات مدیریت زراعی ضعیف در مزارع زارعین است. بهرهوری بارش و عملکرد اراضی جو دیم تا حدود زیادی با دو مولفه ارتفاع و عرض جغرافیایی قابل بررسی و ارزیابی است. بر این اساس آمار عملکرد، بارش، ارتفاع و عرض جغرافیایی 182 نقطه کشور طی سالهای 86-1382 مورد استفاده قرار گرفت. کل اراضی دیم تحت بررسی 032/1 میلیون هکتار است و کل آب قابل مدیریت در این اراضی برابر 726/4 میلیارد متر مکعب است و متوسط عملکرد جو برابر 1019 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. متوسط شاخص بهرهوری بارش در تولید جو دیم کشور برابر 239/0 کیلوگرم بر متر مکعب است. از کل مناطق مورد بررسی، 4/32 درصد مناطق دارای شاخص بهرهوری بارش کمتر از 85 درصد میانگین کشور، 4/26 درصد مناطق دارای شاخص بهرهوری بارش بین 85 و 115 درصد میانگین و 2/41 درصد مناطق نیز دارای شاخص بهرهوری بارش بیشتر از 15 درصد میانگین کشور هستند. در حالی که 80 درصد مناطق دارای بهرهوری بارش کمتر از 33/0 کیلوگرم بر متر مکعب هستند، فقط 20 درصد مناطق دارای عملکرد بیشتر از 1303 کیلوگرم در هکتار میباشند و عملکرد در 60 درصد مناطق که دارای بهرهوری بارش کمتر از 28/0 کیلوگرم بر متر مکعب میباشد، کمتر از 1027 کیلوگرم در هکتار است. شاخص بهرهوری بارش از عرض جغرافیایی 32 رو به افزایش نهاده و این افزایش تا عرض جغرافیایی 5/37 ادامه دارد. رابطه بین ارتفاع و عملکرد جو یک رابطه خطی نزولی است و بیشترین فراوانی در محدوده ارتفاعی 1200 تا 1800 متر واقع است. با افزایش ارتفاع، شاخص بهرهوری بارش افزایش یافته و در ارتفاع 1800-1000 متری بیشترین فراوانی و تجمع نقاط مشاهده میشود و پس از آن به تدریج شاخص بهرهوری بارش کاهش نشان میدهد.
محسن مهدیه؛ حمید رحیمیان مشهد؛ خشنود علیزاده
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1392، صفحه 101-111
چکیده
به منظور مقایسه کارایی روشهای مختلف مدیریت علفهای هرز در کشت انتظاری و بهاره نخود دیم، این تحقیق در قالب اسپلیت پلات با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه در سال زراعی85-1384 اجرا شد. فاکتور اصلی تاریخ کاشت در دو سطح کشت انتظاری و کشت بهاره بود و فاکتور فرعی دارای 11 سطح که شامل2 ...
بیشتر
به منظور مقایسه کارایی روشهای مختلف مدیریت علفهای هرز در کشت انتظاری و بهاره نخود دیم، این تحقیق در قالب اسپلیت پلات با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه در سال زراعی85-1384 اجرا شد. فاکتور اصلی تاریخ کاشت در دو سطح کشت انتظاری و کشت بهاره بود و فاکتور فرعی دارای 11 سطح که شامل2 سطح کنترل دستی، 3 سطح کنترل مکانیکی، 5 سطح کنترل شیمیایی و شاهد بدون کنترل علفهای هرز بود. در هر دو تاریخ کاشت انتظاری و بهاره، تیمــارهایی که در آنها وجین دستی اعمال شده بود نسبت به تیمارهای کنترل شیمیایی و مکانیکی از لحاظ عملکرد دانه برتر بودند. در بین تیمارهای شیمیایی, کنترل شیمیایی با علفکش پرسوئیت به میزان 4/. لیتر در هکتار در کاشت انتظاری بهترین تیمار بود و در بین تیمارهای کنترل مکانیکی، تیمار کنترل مکانیکی بین ردیفهای کاشت بهمراه وجین دستی روی ردیفها در کشت بهاره از برتری نسبی برخوردار بود. بررسی اقتصادی روشهای مختلف کنترل علفهای هرز نشان داد که تیمار شیمیایی کنترل علفهای هرز با علفکش پرسوئیت با 124% افزایش درآمد خالص نسبت به تیمار شاهد بدون کنترل و 57% افزایش در آمد خالص نسبت به تیمار کنترل کامل دستی علفهای هرز، بهترین روش کنترل در کشت انتظاری بود و در کشت بهاره نیز تیمار کنترل کامل علفهای هرز با 126% و تیمار کنترل مکانیکی بین ردیفهای کاشت بهمراه کنترل دستی روی ردیفها، با 112% افزایش در آمد نسبت به بقیه تیمارها اقتصادیتر بودند.