گیاهان زراعی دیم
سمیرا ولی زاده؛ محمود پوریوسف میاندوآب؛ خشنود علیزاده
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 235-248
چکیده
مقدمه: با وجود معرفی ارقام مناسب کشت پاییزه نخود در مناطق سرد کشور هنوز کشت دیم این محصول غالبا در اواخر زمستان یا اوایل بهار انجام میشود. از سوی دیگر با توجه به ویژگی اقلیم خشک و نیمه خشک که اکثر مناطق کشور را در بر میگیرد، فصل رشد برای محصولات بهاره بسیار کوتاه است که با جریان تغییر اقلیم نیز فصل مناسب رشد در بهار کوتاهتر شده است ...
بیشتر
مقدمه: با وجود معرفی ارقام مناسب کشت پاییزه نخود در مناطق سرد کشور هنوز کشت دیم این محصول غالبا در اواخر زمستان یا اوایل بهار انجام میشود. از سوی دیگر با توجه به ویژگی اقلیم خشک و نیمه خشک که اکثر مناطق کشور را در بر میگیرد، فصل رشد برای محصولات بهاره بسیار کوتاه است که با جریان تغییر اقلیم نیز فصل مناسب رشد در بهار کوتاهتر شده است و احتمال وقوع تنش در انتهای فصل رشد افزایش یافته است. از سوی دیگر، حضور علفهای هرز در مراحل مختلف رشد گیاه سبب افزایش رقابت برای جذب رطوبت خاک و در نتیجه کاهش عملکرد میشود. کوتاهی فصل رشد و مجموعه عوامل مدیریتی منجر به اقتصادی نبودن زراعت نخود در بسیاری از مناطق کشور میگردد. در این مقاله تاریخهای کاشت مختلف و کنترل علفهای هرز، برای دستیابی به بیشترین عملکرد در نخود، مورد بررسی قرار گرفت.
روش شناسی: این تحقیق در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار و تیمارهای تاریخ کاشت در سه سطح (پاییزه، انتظاری و بهاره) و علفهای هرز در دو سطح (کنترل مکانیکی علفهای هرز و عدم کنترل آنها) در شرایط دیم نقده به اجرا درآمد. هر کرت آزمایشی شامل 6 ردیف کاشت ۳ متری بوده و فاصله ردیفها از هم 25 سانتیمتر در نظر گرفته شد. تاریخ کاشت پاییزه در 15 مهر، تاریخ کاشت انتظاری در 29 آذر و تاریخ کاشت بهاره در 5 فروردین بود. 20 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره و ۴۰ کیلوگرم در هکتار فسفر از منبع سوپرفسفات بر اساس آزمون تجزیه خاک مزرعه در فصل پاییز جایگذاری شد. از برخی خصوصیات زراعی در طول فصل رشد و برداشت محصول یادداشت برداری انجام شد و تجزیه مرکب با احتساب زمان کاشت بعنوان فاکتور ثابت با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتههای پژوهش: بیشترین عملکرد دانه و شاخص بهرهوری آب، مربوط به اثرات متقابل تاریخ کاشت انتظاری در کنترل علفهایهرز بهترتیب با میانگین عملکرد 1334 کیلوگرم در هکتار و 64/3 بود. همچنین بیشترین انرژی عملکرد دانه نخود مربوط به اثرات متقابل تیمارهای تاریخ کاشت انتظاری در کنترل علفهای هرز با میانگین 2721 کیلوکالری در هکتار بود. نتایج نشان داد که کاشت انتظاری نخود رقم جم نسبت به کاشتهای بهاره و پاییزه از لحاظ شاخصهای اندازهگیری شده، از برتری نسبی برخوردار است.
مظفر روستایی؛ جعفر جعفرزاده؛ ایرج اسکندری؛ غلامرضا قهرمانیان؛ علیرضا جاویدان
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 245-259
چکیده
به منظور نمایش ظرفیت زراعی و پتانسیل عملکرد ارقام معرفی شده و لاینهایپیشرفته گندم دیم در مزرعه کشاورزان، تعداد 15 لاین و رقم گندم دیم در روستای جغول از توابع شهرستان هشترود طی دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398در پروژه ارتقای امنیت غذایی در دیمزارهای کشورتحت روشهای متفاوت خاکورزی شامل سه روشمرسوم، کمخاکورزی و بیخاکورزی مورد ...
بیشتر
به منظور نمایش ظرفیت زراعی و پتانسیل عملکرد ارقام معرفی شده و لاینهایپیشرفته گندم دیم در مزرعه کشاورزان، تعداد 15 لاین و رقم گندم دیم در روستای جغول از توابع شهرستان هشترود طی دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398در پروژه ارتقای امنیت غذایی در دیمزارهای کشورتحت روشهای متفاوت خاکورزی شامل سه روشمرسوم، کمخاکورزی و بیخاکورزی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس صفات زراعی در طی دوسال زراعی نشان داد که بین روشهایمختلف خاکورزیتفاوت معنی-داری وجود نداشت. اختلاف ژنوتیپهای مورد مطالعه برای صفات عملکرد دانه،تعداد سنبله بارور در مترمربع، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیک وشاخص بهره وری از بارش معنیدار بود. اثر متقابل خاک-ورزیبا ژنوتیپ برای صفات مذکور غیر معنی دار بود. میانگین عملکرد دانه ژنوتیپهای گندم تحت روش-هایمرسوم، کمخاکورزی و بیخاکورزی به ترتیب 1228، 1306 و 1482 کیلوگرم درهکتار بود. در تیمار خاکورزی مرسوم ارقام باران و جام به ترتیب با 1562 و 1404، در تیمار کم خاکورزی رقم جام و لاینهای شماره 12 و 13 به ترتیب با 1698، 1541 و1604 و در تیمار بدون خاکورزی (کشت مستقیم) ارقام هما، باران، جام و لاینهای 11 و 14 به ترتیب با 1742، 1698، 1622، 1681 و 1595 کیلوگرم در هکتار از عملکرد دانه بیشتری برخوردار بودند. در این بررسی رابطه (همبستگی) صفات ارتفاع بوته، تعداد سنبله بارور در مترمربع، وزن هزار دانه، شاخص بهره وری از بارش و عملکرد بیولوژیک با عملکرد دانه مثبت و معنی دار بود.
گیاهان زراعی دیم
سیدرضا امیر؛ سجاد رحیمی مقدم
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 249-260
چکیده
مقدمه: نخود یکی از حبوبات مهم در غرب آسیا و شمال آفریقاست. همچنین این محصول یکی از حبوبات مهم در نظامهای کشاورزی دیم این مناطق است. اگرچه ایران پنجمین کشور دنیا از نظر سطح زیرکشت خود است اما از نظر متوسط عملکرد در هکتار (400 کیلوگرم در هکتار) در جایگاه 47 قرار دارد. در مناطق دیم ایران عملکرد نخود به شدت وابسته به مقدار باران و توزیع فصلی ...
بیشتر
مقدمه: نخود یکی از حبوبات مهم در غرب آسیا و شمال آفریقاست. همچنین این محصول یکی از حبوبات مهم در نظامهای کشاورزی دیم این مناطق است. اگرچه ایران پنجمین کشور دنیا از نظر سطح زیرکشت خود است اما از نظر متوسط عملکرد در هکتار (400 کیلوگرم در هکتار) در جایگاه 47 قرار دارد. در مناطق دیم ایران عملکرد نخود به شدت وابسته به مقدار باران و توزیع فصلی آن است. به طوریکه تغییرات سالیانه بارندگی بکارگیری یک مدیریت زراعی واحد که باعث حصول حداکثر عملکرد محصول با روندی قابل پیشبینی در طی سالها باشد را دشوار میکند. در ایران نخود مهمترین گیاه از گروه حبوبات است و بیش از 50 درصد از سطح زیر کشت حبوبات را به خود اختصاص میدهد و عمده کشت آن به صورت دیم است. عملکرد نخود نسبت به سایر گیاهان زراعی بسیار کمتر است.
روش شناسی پژوهش: شبیهسازی عملکرد پتانسیل آب محدود با استفاده از مدل SSM-Chickpea انجام شد و عملکرد نخود حاصل از شیوههای مدیریت زراعی کشاورزان از جمله تاریخ کاشت، تراکم بوته و نیتروژن در 12 منطقه اصلی کشت نخود مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایشات شامل 9 آزمایش مزرعهای مستقل بودند. ارزیابی مدل بر اساس مقایسه مقادیر اندازهگیری شده و شبیهسازی شده عملکرد دانه انجام شد. در این مطالعه از شاخصهای آماری ضریب تعیین (R2) و ریشه نرمال شده میانگین مربعات خطا (nRMS) استفاده شد.
یافتههای پژوهش: بر اساس نتایج شبیهسازی با مدل SSM-Chickpea، متوسط عملکرد پتانسیل آب محدود برای نخود، 1200کیلوگرم در هکتار برآورد شد. تاریخ کاشت بهینه برای همه مناطق اواخر آذرماه در کشت انتظاری بود که منجر به افزایش عملکرد دانه حدود 10 درصد در ارومیه و 60 درصد در خرمآباد نسبت به تاریخ کاشت بهاره شد. تراکم بهینه برابر 20 بوته در مترمربع بود که منجر به افزایش عملکرد دانه حدود 27 درصد در اسلامآباد غرب شد. در خصوص تغذیه گیاه، استفاده از 20 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار بهعنوان کود آغازگر باعث افزایش عملکرد دانه تا 10 درصد در منطقه اقلید و خرمآباد شد. در تمامی مناطق مورد مطالعه، نتایج نشان داد که عملکرد نخود رقم زودرس بیونیج، 23 درصد بیشتر از رقم ILC482 بود و بطور کلی بخش بزرگی از عملکرد پتانسیل آب محدود نخود ناشی از عوامل مدیریت زراعی و به ویژه تاریخ کاشت بود.
بهنژادی
سمیه داداشی؛ عبدالهادی حسین زاده؛ ناصر محمدی؛ محمدرضا بی همتا؛ محمدرضا نقوی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 253-267
چکیده
مقدمه: زنگ زرد با عامل Puccinia striformis f. sp. tritici بهعنوان یکی از مخربترین بیماریهای گندم در جهان و ایران شناخته شده است و به طور چشمگیری سبب کاهش عملکرد دانه میشود. در این راستا، مقاومت میزبانی به عنوان یکی از مهمترین روشهای مدیریت زنگ زرد در نظر گرفته میشود. علاوه براین، شناسایی منابع مقاومت در مراحل گیاهچهای و گیاه کامل ...
بیشتر
مقدمه: زنگ زرد با عامل Puccinia striformis f. sp. tritici بهعنوان یکی از مخربترین بیماریهای گندم در جهان و ایران شناخته شده است و به طور چشمگیری سبب کاهش عملکرد دانه میشود. در این راستا، مقاومت میزبانی به عنوان یکی از مهمترین روشهای مدیریت زنگ زرد در نظر گرفته میشود. علاوه براین، شناسایی منابع مقاومت در مراحل گیاهچهای و گیاه کامل برای دستیابی به مقاومت پایدار امری ضروری میباشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی مقاومت مجموعهای از ژنوتیپهای امیدبخش گندم نان نسبت به جدایههای زنگ زرد در دو مرحله گیاهچهای و گیاه کامل تحت شرایط کنترل شده گلخانه و مزرعهای بود.روش شناسی پژوهش: مواد گیاهی این تحقیق 71 لاین امیدبخش گندم نان دیم به همراه 5 رقم (به عنوان شاهد بودند. ارزیابیهای گلخانهای با استفاده از جدایههای عامل بیماری شناسایی شده از مناطق زرقان (6E134A+, Yr27 و 6E130A+, Yr27)، مشهد (6E142A+, Yr27) و کرج (46E190A+, Yr27) انجام شد. آزمایشهای مزرعهای با استفاده از جمعیت نژادی زنگ زرد که دارای پرآزاری روی ژنهای مقاومت مشخصی بود، در زرقان و اردبیل طی دو سال زراعی (1403-1401) اجرا شد. به منظور بررسی مقاومت ژنوتیپها از برخی از پارامترهای مرتبط با مقاومت مانند واکنش به بیماری ضریب آلودگی و سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری استفاده شد.یافتههای پژوهش: نتایج این پژوهش نشان داد 33، 46، 49 و 53 درصد از ژنوتیپهای ارزیابی شده در مرحله گیاهچهای به ترتیب نسبت به جدایههای 6E134A+, Yr27، 6E142A+, Yr27، 46E190A+, Yr27 و 6E130A+, Yr27 مقاوم بودند. در مرحله گیاه کامل نیز در سال اول و دوم اجرای آزمایش در اردبیل تعداد 24 ژنوتیپ دارای واکنش مقاوم نسبت به بیماری بودند، در زرقان نیز تعداد ژنوتیپهای مقاوم به ترتیب برابر با 26 و 18 بود. بررسی ضرایب آلودگی در اردبیل و زرقان نشان داد به ترتیب 33 و 32 ژنوتیپ در هر دو سال زراعی در گروه مقاومت بالا قرار داشتند. دندروگرام تجزیه خوشهای نشان داد تمامی ژنوتیپهای دارای واکنش مقاومت در هر دو محل ارزیابی در زیر گروههای مجزا قرار گرفتند. نتایج نشان داد ژنوتیپهای شماره 12، 17، 21، 24، 25، 27، 28، 37 و 74 در هر دو مرحله ارزیابی گلخانهای و مزرعه نسبت به تمامی ایزولههای مورد استفاده دارای مقاومت بودند.
علی راحمی کاریزکی؛ کوروش ثنایی؛ نبی خلیلی اقدم
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 255-270
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تولید و عملکرد گیاه نخود (Cicer arietinum L.) در شهرستان گنبد در جهت سازگاری و بهبود عملکرد برای شرایط اقلیمی آینده است. در این مطالعه سناریوهای افزایش دما به میزان دو، چهار و شش درجه سانتیگراد، افزایش غلظت CO2 به میزان دوبرابر وضعیت کنونی(400 پیپیام) و کاهش بارندگی به میزان دو درصد (نسبت به ...
بیشتر
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تولید و عملکرد گیاه نخود (Cicer arietinum L.) در شهرستان گنبد در جهت سازگاری و بهبود عملکرد برای شرایط اقلیمی آینده است. در این مطالعه سناریوهای افزایش دما به میزان دو، چهار و شش درجه سانتیگراد، افزایش غلظت CO2 به میزان دوبرابر وضعیت کنونی(400 پیپیام) و کاهش بارندگی به میزان دو درصد (نسبت به دوره پایه سالهای 1993-2017) بهصورت تنها و ترکیب با همدیگر در سه تاریخ کاشت مختلف (15 آذر، 15 دیی و 15 بهمن) برای شرایط دیم و آبی با استفاده از مدل شبیهسازی SSM-iLegume-Chickpea مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد افزایش دما به تنهایی سبب زودرس شدن و عدم برخورد گیاه با تنش خشکی انتهای فصل شده و افزایش عملکرد را در شرایط دیم به میزان 23/9 درصد را به دنبال دارد. اما در شرایط آبی به علت کاهش طول دوره رشد در شرایط عدم محدودیت آب سبب کاهش محصول نخود میشود. افزایش غلظت CO2 به تنهایی به دلیل نقش مؤثر آن در فتوسنتز، کاهش تعرق و افزایش کارآیی مصرف آب تولید دانه را در شرایط دیم 23/9 درصد و در شرایط آبی 12/3 درصد افزایش میدهد اما تحت سناریوهای اثر ترکیبی در شرایط دیم، دما در ترکیب با سطوح مختلف دیکسیدکربن باعث افزایش تولید دانه شده ولی در شرایط آبی سبب خنثی شدن افزایش تولید ناشی از افزایش غلظت CO2 میشود. مقایسه تاریخهای کاشت نیز نشان داد که تاریخ کاشت آذرماه نسبت به تاریخهای دی و بهمنماه عملکرد بالاتری در هر دو شرایط دیم و آبی داشت.
گیاهان زراعی دیم
فرشید محمودی؛ جواد اشرفی؛ معصومه خیرگو
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 268-282
چکیده
مقدمه: نخود در بیشتر از 50 کشور کشت میگردد و در مقیاس جهانی، پس از لوبیا و نخودفرنگی، مقام سوم را از لحاظ تولید و سطح زیر کشت به خود اختصاص داده است. گیاه نخود توسط عوامل بیماریزای متعددی از قبیل قارچها، باکتریها، ویروسها و نماتدها مورد حمله قرار میگیرد که بیماری پژمردگی و بوته زردی با عامل Fusarium oxysporum f.sp. ...
بیشتر
مقدمه: نخود در بیشتر از 50 کشور کشت میگردد و در مقیاس جهانی، پس از لوبیا و نخودفرنگی، مقام سوم را از لحاظ تولید و سطح زیر کشت به خود اختصاص داده است. گیاه نخود توسط عوامل بیماریزای متعددی از قبیل قارچها، باکتریها، ویروسها و نماتدها مورد حمله قرار میگیرد که بیماری پژمردگی و بوته زردی با عامل Fusarium oxysporum f.sp. ciceris و پوسیدگی سیاه ریشه با عامل Fusarium solani از مهمترین بیماریهای قارچی این گیاه محسوب میشوند. گونههای فوزاریوم همراه ریشه و طوقه نخود هم بهعنوان ساپروفیت و غیر بیماریزا و هم به شکل مهاجم و بیماریزا روی نخود گزارش شدهاند. شناسایی و بررسی تنوع میان گونهها امکان برنامهریزی بهتر برای مدیریت بیماری و همچنین جایگاه درست طبقهبندی این قارچ را فراهم میسازد؛ لذا این تحقیق با هدف شناسایی گونههای قارچ فوزاریوم مرتبط با پژمردگی و پوسیدگی ریشه و طوقه نخود از مزارع کشت نخود در استانهای کرمانشاه، ایلام و گلستان انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش: نمونهبرداری از گیاهان دارای علایم بیماری پژمردگی و پوسیدگی ریشه و طوقه از مزارع نخود استانهای کرمانشاه، ایلام و گلستان صورت گرفت. قطعات بافتهای آلوده پس از ضدعفونی سطحی به مدت سه دقیقه با هیپوکلریت سدیم 5% ، با آب مقطر سترون شستشو شده و پس از خشککردن با حوله کاغذی سترون، روی محیط کشت (PDA) Potato Dexterous Agar کشت داده شدند و تشتکهای پتری برای مدت 10-5 روز در دمای 25 درجه سانتیگراد قرار داده شدند. پس از کشت و خالصسازی جدایهها، اثبات بیماریزایی جدایههای فوزاریوم روی رقم نخود حساس به بیماری (ILC 1929) انجام شد. استخراج DNA جدایهها به روش Cetyl Trimethyl Ammonium Bromide (CTAB) انجام شد. ترادف نوکلئوتیدی ناحیه ITS-rDNAدر پایگاه اطلاعاتی NCBI با نرمافزار BLAST با ترادفهای موجود در بانک ژن مقایسه و ثبت شد. فیلوگرام بر اساس تطابق ترادف نوکلئوتیدی با استفاده از روش حداکثر درستنمایی بهوسیله نرمافزار MEGA6.0 و بر اساس 1000 تکرار (bootstrap) رسم گردید.
یافتههای پژوهش: بر اساس ویژگیهای ریختشناختی و دادههای مولکولی حاصل از تکثیرITS-rDNA گونههای F. solani ، F. acuminatum ، F. equiseti ، F. oxysporum f. sp. ciceris و Fusarium spp. مورد شناسایی قرار گرفتند که در بین آنها F. oxysporum غالبترین و شایعترین گونه بوده و از بیشترین فراوانی برخوردار بود. گونههای F. acuminatum و F. equiseti بیشتر از گیاهان بالغ جداسازی شدند، درحالیکه گونههای F. oxysporum و F. solaniدر تمامی مراحل رشد، از گیاهچه تا غلافدهی قابلجداسازی بودند. درخت فیلوژنتیکی بر اساس مقایسه توالی نواحی ITS- rDNA، گونههای شناسایی شده فوزاریوم را در چهار گروه فیلوژنتیکی طبقهبندی کرد. نتایج نشان داد که استفاده از توالییابی ناحیه ITS-rDNA میتواند بهعنوان یک روش مکمل مناسب برای شناسایی گونههای مختلف فوزاریوم به کار گرفته شود.
گیاهان زراعی دیم
خشنود علیزاده؛ سیده سودابه شبیری؛ صادق شهبازی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 283-294
چکیده
مقدمه: تغییر الگو و اصلاح روشهای کاشت گیاهان علوفهای چندساله در دیمزارها میتواند در کاهش عوارض کاشت متوالی غلات و نیز افزایش تولید علوفه با استفاده از اراضی کمبازده و شیبدار نقش بسیار مهمی ایفا نماید. با کاشت اسپرس در شرایط دیم میتوان ضمن تولید علوفه مرغوب، با ایجاد پوشش مناسب در سطح خاک و کنترل فرسایش، به افزایش مواد ...
بیشتر
مقدمه: تغییر الگو و اصلاح روشهای کاشت گیاهان علوفهای چندساله در دیمزارها میتواند در کاهش عوارض کاشت متوالی غلات و نیز افزایش تولید علوفه با استفاده از اراضی کمبازده و شیبدار نقش بسیار مهمی ایفا نماید. با کاشت اسپرس در شرایط دیم میتوان ضمن تولید علوفه مرغوب، با ایجاد پوشش مناسب در سطح خاک و کنترل فرسایش، به افزایش مواد آلی خاک و تولید پایدار غلات دیم نیز کمک نمود. یکی از کاستیهای کشت اسپرس آن است که در سال اول، عملکرد علوفه تولید شده، بسیار پایین است. روش شناسی پژوهش: این آزمایش برای ارزیابی کشت همراه اسپرس با برخی لگومهای یکساله و جو در شرایط دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در دو ایستگاه تحقیقات دیم مراغه و زنجان به مدت سه سال (97- 1394) اجرا گردید. تیمارهای آزمایش مشتمل بر چهار تیمار کشت خالص اسپرس، خلر، نخود علوفهای، جو و چهار نسبت کشت مخلوط افزایشی اسپرس با سه گیاه مذکور بود. تجزیه مرکب عملکرد علوفه تر و خشک، بصورت اسپلیت پلات در زمان در پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. یافتههای پژوهش: نتایج سال اول نشان داد که عملکرد علوفه تر و خشک اسپرس و گیاهان همراه و عملکرد پروتئین تحت تاثیر سطوح مختلف انواع مخلوط قرار گرفت. حداکثر عملکرد علوفه تر و خشک در سال اول به ترتیب با 3433 و 1717 کیلوگرم در هکتار، در کاشت جو خالص بدست آمد که اختلاف معنیداری با عملکرد علوفه در کشت همراه اسپرس با نخود علوفهای و اسپرس با جو نداشتند. کمترین عملکرد پروتئین (76 کیلوگرم در هکتار) مربوط به کشت اسپرس با ۳۰ درصد خلر بود. در سال دوم، تیمارهای کشت خالص مربوط به گیاه همراه، حذف شدند و اختلاف بسیار معنیدار (P<0.01) بین تیمارهای دیگر بدست آمد. بیشترین عملکرد علوفه خشک (2133 کیلوگرم در هکتار) و علوفه تر (5767 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار کشت خالص اسپرس بود ولی بین تیمارها از نظر عملکرد پروتئین، تفاوت معنیدار وجود نداشت. در سال سوم بین عملکرد علوفه تیمارها اختلاف معنیداری بدست نیامد. با اینحال، بیشترین عملکرد علوفه خشک (1414 کیلوگرم در هکتار) و علوفه تر (4213 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار کشت خالص اسپرس بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر سال بر عملکرد علوفه خشک و تر بسیار معنیدار بود. اثر متقابل سال و تیمار از لحاظ عملکرد علوفه تر و خشک نیز بسیار معنیدار بود و بیشترین عملکرد علوفه خشک (2133 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار اسپرس خالص در سال دوم بود. در مجموع چنین نتیجهگیری شد که کشت اسپرس در شرایط دیم مناطق نیمه خشک مراغه و زنجان امکانپذیر است و برای افزایش کمیت و کیفیت تولید علوفه در سال اول میتوان از جو یا خلر (با تراکم 3۰٪) به عنوان گیاه همراه اسپرس (با تراکم ۱۰۰٪) استفاده نمود.
بهنژادی
حسین نظری؛ مرتضی اشراقی نژاد؛ مظفر روستایی؛ سید محمد علوی سینی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 295-311
چکیده
مقدمه: خشکی به عنوان یکی از مهمترین تنشهای محیطی، یک خطر جدی در تأمین امنیت غذایی جهان محسوب میشود. تولید گندم در مناطق دیم نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. با توجه به گسترش کشت گندم نان در مناطق دیم، معرفی و توسعه ارقام جدید با ویژگیهای پرمحصولی و مقاومت به تنش خشکی، اهمیت بالایی دارد. بررسی لاینهای جدید با خصوصیات مورفو-فیزیولوژیک ...
بیشتر
مقدمه: خشکی به عنوان یکی از مهمترین تنشهای محیطی، یک خطر جدی در تأمین امنیت غذایی جهان محسوب میشود. تولید گندم در مناطق دیم نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. با توجه به گسترش کشت گندم نان در مناطق دیم، معرفی و توسعه ارقام جدید با ویژگیهای پرمحصولی و مقاومت به تنش خشکی، اهمیت بالایی دارد. بررسی لاینهای جدید با خصوصیات مورفو-فیزیولوژیک و فنولوژیک مطلوب میتواند یکی از روشهای مناسب برای این منظور باشد. استفاده از یک صفت به تنهایی ممکن است به نتایج مطلوبی منجر نشود، به همین دلیل در این تحقیق، برای ارزیابی بهتر لاینهای گندم دیم و تنوع فنوتیپی آنها و تعیین برترین لاینها از لحاظ عملکرد و زودرسی با استفاده از روش گزینشی SIIG برای ادغام تعدادی از صفات مهم استفاده شد.
روششناسی پژوهش: تعداد 144 لاین گندم در شرایط دیم در ایستگاه تحقیقات دیم مرکز تحقیقات کشاورزی زنجان در شهرستان خدابنده طی سالهای (1399-1398) بر اساس طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو تکرار ارزیابی شدند. در این آزمایش از ارقام گندم دیم شامل سرداری، آذر2، صدرا، هما، اوحدی، باران، رصد، واران و هشترود به عنوان شاهد استفاده شد. صفات ارتفاع بوته، زمان از کاشت تا ظهور سنبله، رسیدگی فیزیولوژیکی دانهها همراه با زرد شدن پدانکل گیاهان، وزن هزار دانه، عملکرد دانه پس از رسیدگی فیزیولوژیک، دمای کانوپی، تعرق، دیاکسیدکربن زیر روزنه، هدایت روزنهای، هدایت مزوفیلی، شاخص کلروفیل و فتوسنتز اندازهگیری شد.
یافتههای پژوهش: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنوع کافی بین لاینها از لحاظ صفات مورد مطالعه وجود دارد. از لحاظ میزان عملکرد دانه در هکتار، لاینهای 65 و 22 به ترتیب دارای بیشترین (2625 کیلوگرم) و کمترین (984 کیلوگرم) مقدار بودند. میانگین عملکرد لاینهای گروه برتر در این آزمایش بین 1765 و 5/1911 متغیر بود. گروهبندی ژنوتیپها براساس شاخص SIIG نشان داد که هیچ لاینی در گروه یک، دو و هشت قرار نگرفت ولی در گروههای 3، 4، 5 و 6 و 7 بهترتیب 2، 15، 71، 54 و 2 لاین قرار گرفتند. لاینهای گروههای 3، 4 و 5 را بعلت داشتن شاخص SIIG بالای 5/0 میتوان بعنوان ژنوتیپهای برتر انتخاب نمود. اما برترین ژنوتیپها بعلت دارا بودن سنبلهدهی سریعتر، فتوسنتز بیشتر و در نهایت عملکرد دانه بالاتر در گروه 3 قرار دارند. براساس شاخص SIIG، ژنوتیپهای شماره 42 و 104 در گروه برتر شماره 3 و همچنین 15 ژنوتیپ دیگر در گروه شماره 4 قرار گرفتند. ارقام شاهد مورد مطالعه در هیچیک از این دو گروه برتر قرار نگرفتند و در گروههای 5 و 6 جای گرفتند. ژنوتیپهای گروه 3 و 4 به طور کلی دارای مقادیر میانگین بیشتر در صفاتی مانند هدایت روزنهای، هدایت مزوفیلی، فتوسنتز و عملکرد بودند و از نظر تعداد روز تا ظهور سنبله و رسیدگی میانگینهای کمتری در این ژنوتیپها مشاهده شد. بنابراین، ضمن توصیه به گزینش لاینها بر اساس روش SIIG، لاینهای انتخاب شده با این شاخص به عنوان بهترین لاینها برای استفاده در برنامههای اصلاحی تحت شرایط دیم پیشنهاد میشوند.
گیاهان زراعی دیم
رویا فردوسی؛ عادل نعمتی؛ نورمحمد آبیار؛ علی بهرامی؛ علیرضا رابط؛ موسی سلگی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 312-328
چکیده
مقدمه: در گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی، انتقال دانش فنی از مؤسسات تحقیقاتی به عرصههای تولید و بهرهبرداری امری اجتنابناپذیر است و بایستی به طوری جدی در رأس برنامههای توسعه و ترویج وزارت کشاورزی قرار گیرد. با وجود تلاشهایی که برای افزایش استفاده از پژوهش در عمل شده است، انتقال دستاوردهای پژوهشی، هنوز با چالش روبه رو ...
بیشتر
مقدمه: در گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی، انتقال دانش فنی از مؤسسات تحقیقاتی به عرصههای تولید و بهرهبرداری امری اجتنابناپذیر است و بایستی به طوری جدی در رأس برنامههای توسعه و ترویج وزارت کشاورزی قرار گیرد. با وجود تلاشهایی که برای افزایش استفاده از پژوهش در عمل شده است، انتقال دستاوردهای پژوهشی، هنوز با چالش روبه رو است. لذا هدف این مطالعه، بررسی وضعیت نشر ارقام جدید گندم دیم به عرصههای تولیدی و نگرشسنجی کشاورزان نسبت به این ارقام است.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق در سال زراعی 1402-1401 به شیوه پیمایش انجام یافت. جامعه آماری شامل بهرهبرداران، کارشناسان مسئول پهنه و مدیران جهاد کشاورزی بود. مکان اجرای تحقیق بر اساس نوع اقلیم و سطح زیر کشت شامل استانهای آذربایجان شرقی، کردستان، کرمانشاه، زنجان، گلستان و همدان بودند. نحوه نمونهگیری طبقهای تصادفی با انتساب متناسب در استانها بود. ابزار مورد استفاده برای این منظور، پرسشنامه بود که توسط بهرهبرداران تکمیل شد. عوامل مؤثر در میزان پذیرش بهرهبرداران به سه دسته (عوامل مربوط به کشاورزان، عوامل مربوط به ارقام، و عوامل مربوط به نحوه نشر ارقام) تقسیم شدند که در هر دسته، یکسری متغیر مد نظر قرار گرفت. متغیرهای مورد نظر از طریق پرسشنامه محقق ساخته، اندازهگیری شدند. در نهایت مدل مفهومی که برای بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش ارقام توسط بهرهبرداران استفاده شد دارای سه سازه اصلی بود که یکی از سازهها ویژگیهای فناوری شامل مزیت نسبی، سازگاری، سادگی، آزمون پذیری و قابلیت رویت نتایج بود. یکی دیگر از سازهها ترویج و رشد فناوری بود که شامل اطلاعرسانی در خصوص فناوری، آموزش استفاده از فناوری و در دسترس بودن فناوری است. سازه سوم هم ویژگیهای فردی و حرفهای بود که شامل وضعیت اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و ویژگیهای فردی بهرهبردار است.
یافتههای پژوهش: در استانهای گلستان و کرمانشاه حدود 85 درصد، در استان آذربایجانشرقی 80 درصد و در استانهای زنجان، کردستان و همدان به ترتیب 75، 70 و 67 درصد از کشاورزان دیمکار از ارقام جدید گندم دیم اطلاع دارند. کشاورزان اغلب از طریق ارتباط مستقیم با مراکز جهاد کشاورزی و دورههای آموزشی در مورد ارقام جدید اطلاع کسب میکنند. در استان کرمانشاه 90 درصد کشاورزان و در استان آذربایجان شرقی 75 درصد کشاورزان به بذر جدید دسترسی دارند که وضعیت مناسبی است. اما در استانهای همدان، گلستان، کردستان و زنجان وضعیت دسترسی به بذر جدید گندم مناسب نیست. 75 تا 100 درصد کشاورزان در استانهای مورد مطالعه، از بذر گندم اصلاح شده استفاده مینمایند. از نظر کشاورزان، متغیرهای سازگاری با آب و هوا، بازدید از مزارع کشاورزان پیشرو، تعیین قیمت تضمینی بالاتر برای محصولی که از بذر رقم جدید تولیده شده است وکشت در مزارع نمایشی عواملی هستند که میتوانند تأثیر زیادی در پذیرش ارقام جدید معرفی شده داشته باشند.