صادق شهبازی؛ جلال جلیلیان؛ خشنود علیزاده؛ عبدالله جوانمرد
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 199-226
چکیده
کشت مخلوط سیستمی است که در آن دو (یا چند) گونه مختلف و یا ارقامی از یک گونه به منظور تنوع در اگرواکوسیستم، بهرهبرداری بهینه از عوامل محیطی و افزایش تولید، در یک محیط کاشته میشوند. این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و کیفی علوفه و تعیین بهترین الگوی کشت مخلوط ماشک و تریتیکاله تحت سیستمهای مختلف کاشت به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی ...
بیشتر
کشت مخلوط سیستمی است که در آن دو (یا چند) گونه مختلف و یا ارقامی از یک گونه به منظور تنوع در اگرواکوسیستم، بهرهبرداری بهینه از عوامل محیطی و افزایش تولید، در یک محیط کاشته میشوند. این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و کیفی علوفه و تعیین بهترین الگوی کشت مخلوط ماشک و تریتیکاله تحت سیستمهای مختلف کاشت به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 1398-1397 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص تریتیکاله (ST)، کشت خالص ماشک (SV) و کشت مخلوط با نسبتهای 50:50(IP1) ، 25: 75(IP2) ، 75: 25(IP3) ،100: 20(IP4) ، 100: 40(IP5) ، 100: 60 (IP6)به ترتیب درصد تریتیکاله و ماشک بودند که در دو سیستم کودهای شیمیایی و آلی-زیستی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمار IP1 دارای بیشترین عملکرد علوفه خشک (8/8 تن در هکتار) بود.کمترین درصد الیاف نامحلوط در شوینده اسیدی (ADF) و الیاف نامحلوط در شوینده خنثی (NDF)، همچنین بیشترین درصد مصرف ماده خشک علوفه (DMI)، به تیمارهای ماشک خالص، IP2 و IP1 تعلق داشت. علاوه بر این، بالاترین مقادیر ارزش نسبی علوفه (RFV) و درصد پروتئین خام (CP) در الگوهای کاشت IP2 وIP1 و در سیستم کودی آلی –زیستی حاصل شد. همچنین بیشترین انرژی ویژه شیردهی (NEL)، درصد ماده خشک قابل هضم (DDM) و مجموع مواد معدنی قابل هضم (TDN) نیز در الگوهای کاشت خالص ماشک و IP2 مشاهده شد. بنابراین بر اساس کمیت تولید علوفه و شاخص برابری زمین، الگوی 50 درصد ماشک + 50 درصد تریتیکاله و بر اساس کیفیت، 25 درصد تریتیکاله+ 75 درصد ماشک دارای بالاترین مقادیر بودند. در نهایت بر اساس همه شاخصهای مورد مطالعه الگوی کاشت 50 درصد ماشک + 50 درصد تریتیکاله در هر دو سیستم کودی مناسبترین الگوی کشت جهت مناطق دیم سردسیری کشور ایران بود.
گیاهان زراعی دیم
روناک مصطفوی؛ جلال جلیلیان
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 1-19
چکیده
به منظور بررسی تاثیر دفعات آبیاری و کودهای شیمیایی و آلی بر خصوصیات فیزیولوژیک، عملکرد و کیفیت بالنگوی شهری، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل دفعات آبیاری در سه سطح (دو بارآبیاری، یکبار آبیاری و بدون آبیاری) به عنوان کرت اصلی و تیمار کود ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر دفعات آبیاری و کودهای شیمیایی و آلی بر خصوصیات فیزیولوژیک، عملکرد و کیفیت بالنگوی شهری، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل دفعات آبیاری در سه سطح (دو بارآبیاری، یکبار آبیاری و بدون آبیاری) به عنوان کرت اصلی و تیمار کود شیمیایی شامل (کودهای اوره و سوپرفسفات تریپل) و زیستی-آلی شامل کودهای نیتروکسین، فسفات بارور2 و بیوسولفور به عنوان کرت فرعی بودند. بیشترین مقدار کلروفیل a (96/4 میلیگرم در گرم وزن تر)، کلروفیل b (45/1 میلیگرم در گرم وزن تر)، کلروفیل کل (40/6 میلیگرم در گرم وزن تر)، عملکرد دانه (33/608 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (29/1922 کیلوگرم در هکتار)، ماده خشک قابل هضم (46/55 درصد) و فیبر خام (66/43 درصد)، در شرایط دو بار آبیاری و بالاترین میزان پروتئین خام (95/9 درصد)، کربوهیدراتهای محلول در آب (68/21 درصد) و درصد خاکستر (58/6) در شرایط بدون آبیاری حاصل شد. تیمار کود شیمیایی با افزایش رنگیزههای فتوسنتزی، پرولین و وزن هزار دانه منجر به افزایش 31 و 24 درصدی عملکرد دانه و بیولوژیک بالنگوی شهری در مقایسه با تیمار کودی زیستی-آلی گردید. همچنین بالاترین میزان پروتئین خام (66/9 درصد)، کربوهیدراتهای محلول در آب (20 درصد) و خاکستر (25/6 درصد) در تیمار کود شیمیایی حاصل شد. بنابراین به منظور حصول حداکثر عملکرد کمی و کیفی در بالنگوی شهری، دوبار آبیاری تکمیلی و کاربرد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر قابل توصیه میباشد.
گیاهان زراعی دیم
ناصر خدایار یگانه؛ علیرضا پیرزاد؛ جلال جلیلیان؛ ناصر جعفرزاده
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 47-62
چکیده
به منظور بررسی تاثیر رقابت علفهای هرز و کود زیستی مایکوریزا (Funneliformis mosseae) بر صفات کمی و کیفی نخود دیم، آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در ایستگاه تحقیقاتی دیم، مرکز تحقیقات کشاورزی آذربایجان غربی انجام شد. تیمارها شامل مایکوریزا در دو سطح (کاربرد مایکوریزا و بدون کاربرد مایکوریزا) و رقابت علفهای هرز در چهار سطح (شاهد بدون علفهرز، ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر رقابت علفهای هرز و کود زیستی مایکوریزا (Funneliformis mosseae) بر صفات کمی و کیفی نخود دیم، آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در ایستگاه تحقیقاتی دیم، مرکز تحقیقات کشاورزی آذربایجان غربی انجام شد. تیمارها شامل مایکوریزا در دو سطح (کاربرد مایکوریزا و بدون کاربرد مایکوریزا) و رقابت علفهای هرز در چهار سطح (شاهد بدون علفهرز، خلر، کاسنی و خلر+کاسنی) بودند که به صورت فاکتوریل با طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مرتب شدند. صفات مورد مطالعه در نخود شامل تعداد گره تثبیت کننده نیتروژن، دمای برگ، پروتئین دانه، درصد کلونیزاسیون، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه بودند و در علفهای هرز خلر و کاسنی، تجمع ماده خشک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر متقابل مایکوریزا و رقابت علفهای هرز بیشترین تاثیر افزایشی را روی صفات گره ریشه و عملکرد دانه نخود بر جای گذاشت. اثر متقابل رقابت و کود زیستی مایکوریزا بیشترین تاثیر را بر تجمع ماده خشک علفهای هرز خلر (مرحله رسیدگی نخود) و کاسنی (مرحله شروع گلدهی و رسیدگی نخود) بوجود آورد. بیشترین تعداد گره ریشه(41/24) در تیمار کاربرد مایکوریزا و در حضور علفهای هرز خلر و کاسنی مشاهده شد و کمترین تعداد گره ریشه(91/12) به تیمار بدون کاربرد مایکوریزا و حضور علفهای فوق تعلق داشت که بین آنها اختلاف 89 درصدی مشاهده شد. نتایج این بررسی نشان داد بیشترین عملکرد دانه با 6/915 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار شاهد (بدون علفهرز و با کاربرد کود زیستی مایکوریزا) و کمترین عملکرد مربوط به تیمار بدون کاربرد میکوریزا و علفهرز خلر با 6/395 کیلوگرم در هکتار بود که بین آنها اختلاف 131 درصدی وجود داشت. در مجموع میتوان چنین بیان داشت که استفاده از قارچهای مایکوریزا در افزایش توان رقابتی نخود با علفهای هرز مورد مطالعه و افزایش تعداد گره ریشه و عملکرد دانه نخود در شرایط دیم موثر است.
گیاهان زراعی دیم
فهیمه شکرانی؛ جلال جلیلیان؛ علیرضا پیرزاد؛ اسماعیل رضائی چیانه
دوره 6، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 209-228
چکیده
کشت مخلوط گیاهان و بهرهگیری از کودهای زیستی جهت بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاهان از دیدگاه کشاورزی پایدار مهم محسوب میگردند. اثر باکتریهای حل کننده فسفات بر عملکرد و اجزای عملکرد بالنگوی شهری و نخود در کشت خالص و مخلوط، با آزمایشی دو ساله (1394-1393) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی ...
بیشتر
کشت مخلوط گیاهان و بهرهگیری از کودهای زیستی جهت بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاهان از دیدگاه کشاورزی پایدار مهم محسوب میگردند. اثر باکتریهای حل کننده فسفات بر عملکرد و اجزای عملکرد بالنگوی شهری و نخود در کشت خالص و مخلوط، با آزمایشی دو ساله (1394-1393) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی نقده بررسی گردید. تیمارهای آزمایشی شامل کاشت نخود با تراکم (30 و 40 بوته در مترمربع) و بالنگو (160 بوته در متر مربع) در شرایط مایهزنی با کود زیستی فسفاته شامل دو باکتری (Bacillus lentus وPseudomonas putida) و بدون مایهزنی بودند. در نخود بیشترین تعداد دانه در نیام (3/1 عدد)، عملکرد دانه (1/674 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (9/49 درصد) ازکشت خالص نخود با تراکم 30 بوته در متر مربع در سال اول کاشت و در شرایط کاربرد کود زیستی حاصل شد و کمترین میزان آنها از کشت مخلوط 40 بوته نخود+ بالنگو در سال دوم و تحت تیمار شاهد (بدون کاربرد کود زیستی) بدست آمد. در گیاه بالنگو بالاترین تعداد دانه در بوته (5/106 عدد)، عملکرد دانه (5/489 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (1/22 درصد) از تیمار کشت خالص بالنگو و کاربرد کود زیستی در سال اول کاشت بهدست آمد و کمترین مقدار آنها مربوط به تیمار کشت مخلوط نخود40 + بالنگو در تیمار بدون مایهزنی (بدون کود) در سال اول کاشت حاصل شد .نسبت برابری زمین در شرایط کشت مخلوط 30 بوته نخود+ بالنگو با تیمار کاربرد کود زیستی (74/1) بود که نشان دهنده 74 درصد افزایش سودمند زراعی نسبت به کشت خالص دو گونه دارد و این تیمار میتواند برای ایجاد پایداری تولید و بهرهوری استفاده از زمینهای کشاورزی به طور قابل ملاحظهای موثر باشد.
گیاهان زراعی دیم
جلال جلیلیان؛ سعید حیدرزاده
دوره 6، شماره 1 ، شهریور 1396، ، صفحه 67-85
چکیده
این آزمایش در سال زراعی 93-1392 در دانشگاه ارومیه بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دیم (I1) و یکبار آبیاری تکمیلی (I2) به عنوان کرت اصلی و الگوهای مختلف کاشت با 10 سطح شامل T1= کرت بدون کاشت نخود تحت آبیاری معمولی-هر 10 روز یکبار، T2=کرت بدون کاشت نخود، T3= کاشت نخود بدون ردیف ...
بیشتر
این آزمایش در سال زراعی 93-1392 در دانشگاه ارومیه بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دیم (I1) و یکبار آبیاری تکمیلی (I2) به عنوان کرت اصلی و الگوهای مختلف کاشت با 10 سطح شامل T1= کرت بدون کاشت نخود تحت آبیاری معمولی-هر 10 روز یکبار، T2=کرت بدون کاشت نخود، T3= کاشت نخود بدون ردیف خالی همراه با وجین دستی علفهای هرز، T4=کاشت نخود بدون ردیف خالی و بدون وجین علفهرز، T5=کاشت یک ردیف نخود و یک ردیف خالی، T6، T7 و T8= کاشت دو ردیف نخود و دو، سه و چهار ردیف خالی، T9= کاشت سه ردیف نخود و دو ردیف خالی، T10= کاشت چهار ردیف نخود و دو ردیف خالی به عنوان کرت فرعی بودند. نتایج نشان داد کاشت نخود بدون ردیف خالی بدون وجین (T3) تحت شرایط دیم ماده خشک توق، سلمهتره و ترب وحشی را به ترتیب 17/92، 18/92 و 33/90 درصد در مقایسه با شرایط آبیاری تکمیلی کاهش داد. در کرت بدون نخود (T2)، اعمال آبیاری سبب افزایش 41 درصدی بیوماس کل علفهای هرز نسبت به شرایط دیم شد. بیشترین مقادیر اجزای عملکرد نخود در شرایط آبیاری تکمیلی مشاهده شد که منجر به افزایش 40 و 37 درصدی عملکرد دانه و بیولوژیک نسبت به شرایط دیم گردید. در مقایسه تیمارهای T3 و T4 نتایج نشان داد که وجود علفهرز در کنار نخود سبب کاهش 55/35 و 57/29 درصدی در عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک نخود شد. به طور کلی، گیاه کم توقع نخود از طریق پر کردن آشیانه اکولوژیکی، علاوه بر کاهش مصرف نهادهها، میتوان سبب کنترل علفهای هرز مزارع فاریاب شد و موجبات پایداری اکوسیستم را فراهم ساخت.
گیاهان زراعی دیم
محمود مظلومی ممیندی؛ علیرضا پیرزاد؛ جلال جلیلیان
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1395، ، صفحه 203-224
چکیده
تاثیر آبیاری تکمیلی بر همزیستی میکوریزایی گندم دیم رقم آذر2 در زمانهای متغیر آخرین بارندگی بهاره در یک آزمایش دوساله بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1393و 1394 در مرکز تحقیقات کشاورزی آذربایجانغربی بررسی شد. تیمارهای آزمایش شامل زمان پایان بارندگی (20 اردیبهشت، 3 خرداد و 17 خرداد)، ...
بیشتر
تاثیر آبیاری تکمیلی بر همزیستی میکوریزایی گندم دیم رقم آذر2 در زمانهای متغیر آخرین بارندگی بهاره در یک آزمایش دوساله بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1393و 1394 در مرکز تحقیقات کشاورزی آذربایجانغربی بررسی شد. تیمارهای آزمایش شامل زمان پایان بارندگی (20 اردیبهشت، 3 خرداد و 17 خرداد)، همزیستی قارچ (شاهد و قارچ گونهGlomus intraradices) و آبیاری (دیم و یک نوبت آبیاری تکمیلی) بودند. نتایج نشان داد که همزیستی میکوریزایی تحت شرایط آبیاری تکمیلی باعث افزایش معنیدار کیفیت علوفه (فسفر و کلسیم) و دانه (فسفر) گندم نسبت به کشت دیم شد. بیشترین درصد پروتئین (98/21 درصد) و عملکرد دانه (55/1326 کیلوگرم در هکتار) مربوط به آبیاری تکمیلی گیاهانی میکوریزایی بوده که آخرین بارندگی را به ترتیب در 20 اردیبهشت و 17 خرداد داشتند. به طور کلی کیفیت علوفه و دانه گندم در کشت دیم با یک نوبت آبیاری تکمیلی بهبود مییابد و رابطه میکوریزایی صرفنظر از زمان پایان بارندگی در میزان بهبود کیفیت و عملکرد دانه (در آبیاری تکمیلی تا 15 درصد و در کشت دیم تا 10 درصد) موثر بود. در نتیجه در شرایط کمآبی با مدیریت صحیح منابع آب و کاربرد کودهای بیولوژیک علاوه بر کاهش میزان آب مصرفی و تقویت گیاه، میتوان ضمن غنیسازی محصولات زراعی گامی مؤثر در راستای کشاورزی پایدار برداشت.