رحمتالله کریمیزاده؛ طهماسب حسین پور؛ جبار آلتجعفربای؛ کمال شهبازی هومونلو؛ محمد آرمیون؛ پیمان شریفی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، ، صفحه 217-235
چکیده
روشهای متعددی برای تحلیل اثر متقابل ژنوتیپ در محیط پیشنهاد شده است که هر کدام از آنها مبتنی بر روشهای آماری خاصی میباشند. در این تحقیق 16 لاین گندم دوروم بههمراه ارقام دهدشت و سیمره به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در چهار منطقه گچساران، گنبد، مغان و خرمآباد طی سه سال زراعی 1395-1392 بررسی شدند. تجزیه ...
بیشتر
روشهای متعددی برای تحلیل اثر متقابل ژنوتیپ در محیط پیشنهاد شده است که هر کدام از آنها مبتنی بر روشهای آماری خاصی میباشند. در این تحقیق 16 لاین گندم دوروم بههمراه ارقام دهدشت و سیمره به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در چهار منطقه گچساران، گنبد، مغان و خرمآباد طی سه سال زراعی 1395-1392 بررسی شدند. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات اصلی ژنوتیپ، سال و مکان و برهمکنشهای سال×مکان و ژنوتیپ×سال×مکان برای عملکرد دانه در سطح احتمال یکدرصد معنیدار بود. آزمون اسکریت سهم بالای چهار مؤلفه اصلی اول در توجیه برهمکنش ژنوتیپ در محیط را نشان داد، بهطوریکه دو مؤلفه اصلی اول بهترتیب 60/26% و 33/15% از تغییرات GEI را توجیه میکردند. نمودار موزائیکی نشان داد که 76/20% از مجموع مربعات کل ناشی از مجموع مربعات ژنوتیپ و 24/79% ناشی از مجموع مربعات برهمکنش ژنوتیپ در محیط بود. نمودار گرمایی نشان داد که ژنوتیپهای G1، G3، G6، G15 و G16 دارای عملکرد بالا در بسیاری از محیطها بودند. چندضلعی بایپلات براساس نزدیکی ژنوتیپهای G1، G5، G6، G7 و G4 به مبدأ بایپلات، آنها را ژنوتیپهایی با پایداری عمومی بالا به محیطهای آزمایشی شناسایی نمودند، در حالیکه ژنوتیپهای G8 و G12 به هیچکدام از محیطها سازگار نبودند. مطالعه همزمان اثر ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط با نمای محور تستر متوسط (ATC) نشان داد که ژنوتیپهای G15، G13 و G6 در نزدیکی محور ATC، علاوه بر پایداری نسبت به ژنوتیپهای دیگر دارای عملکرد بالاتر از متوسط کل نیز بودند و میتوانند بهعنوان ژنوتیپهای پایدار و پرمحصول در نظر گرفته شوند. نمای بایپلات ژنوتیپ ایدهآل نشان داد که ژنوتیپهای G15، G13، G16، G2 و G6 واقع در نزدیکی ژنوتیپ ایدهآل، ژنوتیپهای مطلوب بودند. در مجموع، ژنوتیپهای G15، G13، G3 و G6 با نماهای مختلف بایپلات، علاوه بر پایداری، عملکرد بالاتری داشتند و کاندیدای پروسهی توصیه رقم باشند.
گیاهان زراعی دیم
طهماسب حسین پور؛ مهناز رحمتی؛ علی احمدی؛ جهانبخش دولتشاه
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 15-31
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثرات میزانهای مختلف مصرف کود نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر خصوصیات زراعی و عملکرد دانه ارقام گندم دیم در شهرستان کوهدشت اجرا شد. بههمین منظور، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و به مدت دو سال زراعی (94-1392) انجام شد. تیمار آبیاری در کرتهای اصلی (شرایط دیم ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثرات میزانهای مختلف مصرف کود نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر خصوصیات زراعی و عملکرد دانه ارقام گندم دیم در شهرستان کوهدشت اجرا شد. بههمین منظور، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و به مدت دو سال زراعی (94-1392) انجام شد. تیمار آبیاری در کرتهای اصلی (شرایط دیم (شاهد)، آبیاری تکمیلی در زمان کاشت، آبیاری تکمیلی در زمان کاشت + گلدهی در هر مرحله به میزان 50 میلیمتر) و دو رقم گندم نان کریم و کوهدشت در کرتهای فرعی و مقادیر مختلف نیتروژن (0، 60 و 120 کیلوگرم در هکتار) در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و تعداد سنبله در واحد سطح با مصرف نیتروژن بهطور معنیدار افزایش یافت اما بین دو سطح مصرف نیتروژن تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بنابراین مناسبترین مدیریت مصرف نیتروژن با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی مصرف 60 کیلوگرم در هکتار نیتروژن میباشد. همچنین آبیاری تکمیلی باعث افزایش معنیدار عملکرد دانه شد اما بین تیمارهای آبیاری تکمیلی اختلاف معنیداری وجود نداشت. با لحاظ مسائل اقتصادی میتوان نتیجه گرفت که آبیاری تکمیلی به میزان 50 میلیمتر در زمان کاشت نسبت به تیمار شاهد (شرایط دیم) و آبیاری در زمان کاشت + گلدهی برتر بود. اگرچه اثر اصلی رقم در صفات مورد بررسی معنیدار نبود اما با توجه به اثرات متقابل فاکتورها، رقم کریم در شرایط آبیاری تکمیلی در زمان کاشت با مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین عملکرد دانه را تولید نمود. در نهایت استنباط میشود با استفاده از مدیریت آبیاری تکمیلی و مصرف نیتروژن بتوان عملکرد دانه گندم را در شرایط دیم بهبود بخشید.
طهماسب حسین پور؛ مظفر روستایی؛ علی احمدی؛ محمد بهاری؛ رضا دریکوند؛ فرشاد بازوند
دوره 1، شماره 2 ، مهر 1391، ، صفحه 26-39
چکیده
تنش های محیطی از جمله سرما از عوامل مهم کاهش تولید گندم در مناطق سردسیر کوهستانی دیم میباشند. به منظور ارزیابی خصوصیات زراعی، عملکرد دانه و اجزای آن 20 ژنوتیپ گندم دیم در سال زراعی 85-1384 در منطقه ازنا و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط دیم مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین مقاومت سرمای این ژنوتیپ ها ...
بیشتر
تنش های محیطی از جمله سرما از عوامل مهم کاهش تولید گندم در مناطق سردسیر کوهستانی دیم میباشند. به منظور ارزیابی خصوصیات زراعی، عملکرد دانه و اجزای آن 20 ژنوتیپ گندم دیم در سال زراعی 85-1384 در منطقه ازنا و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط دیم مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین مقاومت سرمای این ژنوتیپ ها در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه به روش آزمون انجماد طوقه (تعیینLT50) تعیین شد. در منطقه ازنا ژنوتیپها از نظر اغلب صفات زراعی دارای اختلاف معنیداری بودند. براساس نتایج آزمون انجماد طوقه (LT50)، میزان تحمل به سرما در ژنوتیپها در سریهای مختلف زمانی، متفاوت و بیشترین میزان تحمل در نهایت خوگرفتن به سرما بود به طوریکه میانگین بالاترین درجه مقاومت به سرمای ژنوتیپها در زمان نهایت خوگرفتن به سرما برابر با 17- درجه سانتیگراد بود. عموما ژنوتیپهایی با عملکرد دانه بیشتر، از مقاومت به سرمای بیشتری نیز در مراحل مختلف انجماد طوقه برخوردار بودند. بعلاوه صفاتی نظیر وزن سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و عملکرد کاه همبستگی مثبت و معنیداری با عملکرد داشتند. بر اساس نتایج تجزیه علیت صفات وزن هزار دانه (**52/0= r) و شاخص برداشت (**48/0= r) بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر عملکرد دانه داشتند. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، صفات وزن هزاردانه، شاخص برداشت و تعداد دانه در سنبله مؤثرترین صفات تعیین کننده عملکرد دانه بودند. برای پایداری تولید گندم در منطقه سرد و خشک مانند ازنا صفاتی نظیر تحمل به سرما، وزن هزار دانهی بیشتر، شاخص برداشت و تعداد دانه در سنبله مورد استفاده قرار گیرند.