گیاهان زراعی دیم
خشنود علیزاده؛ سیده سودابه شبیری؛ صادق شهبازی
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 283-294
چکیده
مقدمه: تغییر الگو و اصلاح روشهای کاشت گیاهان علوفهای چندساله در دیمزارها میتواند در کاهش عوارض کاشت متوالی غلات و نیز افزایش تولید علوفه با استفاده از اراضی کمبازده و شیبدار نقش بسیار مهمی ایفا نماید. با کاشت اسپرس در شرایط دیم میتوان ضمن تولید علوفه مرغوب، با ایجاد پوشش مناسب در سطح خاک و کنترل فرسایش، به افزایش مواد ...
بیشتر
مقدمه: تغییر الگو و اصلاح روشهای کاشت گیاهان علوفهای چندساله در دیمزارها میتواند در کاهش عوارض کاشت متوالی غلات و نیز افزایش تولید علوفه با استفاده از اراضی کمبازده و شیبدار نقش بسیار مهمی ایفا نماید. با کاشت اسپرس در شرایط دیم میتوان ضمن تولید علوفه مرغوب، با ایجاد پوشش مناسب در سطح خاک و کنترل فرسایش، به افزایش مواد آلی خاک و تولید پایدار غلات دیم نیز کمک نمود. یکی از کاستیهای کشت اسپرس آن است که در سال اول، عملکرد علوفه تولید شده، بسیار پایین است. روش شناسی پژوهش: این آزمایش برای ارزیابی کشت همراه اسپرس با برخی لگومهای یکساله و جو در شرایط دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در دو ایستگاه تحقیقات دیم مراغه و زنجان به مدت سه سال (97- 1394) اجرا گردید. تیمارهای آزمایش مشتمل بر چهار تیمار کشت خالص اسپرس، خلر، نخود علوفهای، جو و چهار نسبت کشت مخلوط افزایشی اسپرس با سه گیاه مذکور بود. تجزیه مرکب عملکرد علوفه تر و خشک، بصورت اسپلیت پلات در زمان در پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. یافتههای پژوهش: نتایج سال اول نشان داد که عملکرد علوفه تر و خشک اسپرس و گیاهان همراه و عملکرد پروتئین تحت تاثیر سطوح مختلف انواع مخلوط قرار گرفت. حداکثر عملکرد علوفه تر و خشک در سال اول به ترتیب با 3433 و 1717 کیلوگرم در هکتار، در کاشت جو خالص بدست آمد که اختلاف معنیداری با عملکرد علوفه در کشت همراه اسپرس با نخود علوفهای و اسپرس با جو نداشتند. کمترین عملکرد پروتئین (76 کیلوگرم در هکتار) مربوط به کشت اسپرس با ۳۰ درصد خلر بود. در سال دوم، تیمارهای کشت خالص مربوط به گیاه همراه، حذف شدند و اختلاف بسیار معنیدار (P<0.01) بین تیمارهای دیگر بدست آمد. بیشترین عملکرد علوفه خشک (2133 کیلوگرم در هکتار) و علوفه تر (5767 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار کشت خالص اسپرس بود ولی بین تیمارها از نظر عملکرد پروتئین، تفاوت معنیدار وجود نداشت. در سال سوم بین عملکرد علوفه تیمارها اختلاف معنیداری بدست نیامد. با اینحال، بیشترین عملکرد علوفه خشک (1414 کیلوگرم در هکتار) و علوفه تر (4213 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار کشت خالص اسپرس بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر سال بر عملکرد علوفه خشک و تر بسیار معنیدار بود. اثر متقابل سال و تیمار از لحاظ عملکرد علوفه تر و خشک نیز بسیار معنیدار بود و بیشترین عملکرد علوفه خشک (2133 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار اسپرس خالص در سال دوم بود. در مجموع چنین نتیجهگیری شد که کشت اسپرس در شرایط دیم مناطق نیمه خشک مراغه و زنجان امکانپذیر است و برای افزایش کمیت و کیفیت تولید علوفه در سال اول میتوان از جو یا خلر (با تراکم 3۰٪) به عنوان گیاه همراه اسپرس (با تراکم ۱۰۰٪) استفاده نمود.
صادق شهبازی؛ جلال جلیلیان؛ خشنود علیزاده؛ عبدالله جوانمرد
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 199-226
چکیده
کشت مخلوط سیستمی است که در آن دو (یا چند) گونه مختلف و یا ارقامی از یک گونه به منظور تنوع در اگرواکوسیستم، بهرهبرداری بهینه از عوامل محیطی و افزایش تولید، در یک محیط کاشته میشوند. این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و کیفی علوفه و تعیین بهترین الگوی کشت مخلوط ماشک و تریتیکاله تحت سیستمهای مختلف کاشت به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی ...
بیشتر
کشت مخلوط سیستمی است که در آن دو (یا چند) گونه مختلف و یا ارقامی از یک گونه به منظور تنوع در اگرواکوسیستم، بهرهبرداری بهینه از عوامل محیطی و افزایش تولید، در یک محیط کاشته میشوند. این پژوهش به منظور ارزیابی کمی و کیفی علوفه و تعیین بهترین الگوی کشت مخلوط ماشک و تریتیکاله تحت سیستمهای مختلف کاشت به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 1398-1397 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص تریتیکاله (ST)، کشت خالص ماشک (SV) و کشت مخلوط با نسبتهای 50:50(IP1) ، 25: 75(IP2) ، 75: 25(IP3) ،100: 20(IP4) ، 100: 40(IP5) ، 100: 60 (IP6)به ترتیب درصد تریتیکاله و ماشک بودند که در دو سیستم کودهای شیمیایی و آلی-زیستی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمار IP1 دارای بیشترین عملکرد علوفه خشک (8/8 تن در هکتار) بود.کمترین درصد الیاف نامحلوط در شوینده اسیدی (ADF) و الیاف نامحلوط در شوینده خنثی (NDF)، همچنین بیشترین درصد مصرف ماده خشک علوفه (DMI)، به تیمارهای ماشک خالص، IP2 و IP1 تعلق داشت. علاوه بر این، بالاترین مقادیر ارزش نسبی علوفه (RFV) و درصد پروتئین خام (CP) در الگوهای کاشت IP2 وIP1 و در سیستم کودی آلی –زیستی حاصل شد. همچنین بیشترین انرژی ویژه شیردهی (NEL)، درصد ماده خشک قابل هضم (DDM) و مجموع مواد معدنی قابل هضم (TDN) نیز در الگوهای کاشت خالص ماشک و IP2 مشاهده شد. بنابراین بر اساس کمیت تولید علوفه و شاخص برابری زمین، الگوی 50 درصد ماشک + 50 درصد تریتیکاله و بر اساس کیفیت، 25 درصد تریتیکاله+ 75 درصد ماشک دارای بالاترین مقادیر بودند. در نهایت بر اساس همه شاخصهای مورد مطالعه الگوی کاشت 50 درصد ماشک + 50 درصد تریتیکاله در هر دو سیستم کودی مناسبترین الگوی کشت جهت مناطق دیم سردسیری کشور ایران بود.