زراعت
تیمور دولت پناه؛ شهریار دشتی؛ امین عباسی؛ ناصر احمدی ثانی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 133-155
چکیده
مقدمه: استفاده درست و بهینه از اراضی نیازمند ارزیابی دقیق منابع بوم شناختی کشاورزی میباشد. در عصر حاضر محدودیت منابع و افزایش روز افزون جمعیت و در نتیجه افزایش تقاضا برای محصولات غذایی، ایجاب میکند که از منابع محدود به نحو بهینه استفاده شود. یکی از مهمترین تواناییهای سامانه اطلاعات جغرافیایی توانایی همپوشانی نقشههای ...
بیشتر
مقدمه: استفاده درست و بهینه از اراضی نیازمند ارزیابی دقیق منابع بوم شناختی کشاورزی میباشد. در عصر حاضر محدودیت منابع و افزایش روز افزون جمعیت و در نتیجه افزایش تقاضا برای محصولات غذایی، ایجاب میکند که از منابع محدود به نحو بهینه استفاده شود. یکی از مهمترین تواناییهای سامانه اطلاعات جغرافیایی توانایی همپوشانی نقشههای مختلف یک منطقه برای رسیدن به یک نقشه کامل قابل استفاده برای کاربردهای مورد نظر است. با توجه به اهمیت گندم به عنوان یک محصول راهبردی در تأمین غذای انسانها و همچنین استفاده بهینه از منابع موجود و ارزیابی مزارع کشت گندم در راستای تولید پایدار، این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنهبندی اراضی مستعد کشت گندم دیم در بخشی از دیمزارهای شهرستان هشترود، واقع در استان آذربایجانشرقی انجام شد.روششناسی پژوهش: این مطالعه در بخشی از شهرستان هشترود (شامل مناطق ذوالبین، فتح، نظرکهریزی و آتش بیگ) انجام گرفت. ابتدا نیازهای بومشناختی گندم دیم با استفاده از منابع علمی موجود تعیین و درجهبندی شد. سپس نقشههای موضوعی مورد نیاز تهیه و طبقهبندی گردید. متغیرهای محیطی مورد مطالعه شامل دادههای بلند مدت هواشناسی و دادههای خاک از مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان هشترود اخذ گردید. از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین وزن معیارها استفاده شد. پس از تحلیل و حصول وزنها، لایهها وزندهی و با روی همگذاری، در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) با هم تلفیق شدند. طبقهبندی هر لایه بر اساس نیازهای بومشناختی گندم، در چهار طبقه انجام پذیرفت.یافتههای پژوهش: نتایج مشخص کرد که بین عوامل اقلیمی، توپوگرافی و خاک مؤثر بر کشت گندم در منطقه مورد مطالعه، نقش عوامل اقلیمی تأثیر بیشتری داشت، بطوریکه وزن عوامل اقلیمی مؤثر بر کشت گندم معادل 0/693، وزن عوامل خاک معادل 0/22 و وزن عوامل توپوگرافی معادل 0/087 تعیین گردید. نتایج پهنهبندی نشان داد که منطقه برای کشت گندم در چهار پهنه (بسیار مستعد، مستعد، نیمهمستعد و غیرمستعد) از نظر تناسب اراضی تقسیمبندی میشود. از مجموع 130819 هکتار از مساحت کل اراضی، 22 درصد در پهنه بسیار مستعد، 26 درصد در پهنه مستعد، 27 درصد در پهنه نیمهمستعد و 25 درصد در پهنه غیرمستعد جهت کشت گندم دیم تشخیص داده شد. از عوامل محدودکننده رشد و تولید گندم دیم در منطقه میتوان به پایین بودن میزان فسفر (کمتر از 10 میلیگرم در کیلوگرم)، پایین بودن دمای کمینه (حدود 5 درجه سانتیگراد)، پایین بودن متوسط دما (کمتر از 12 درجه سانتیگراد)، ارتفاع بیشتر از 2000 متر و شیب بالای 12 درصد اشاره نمود.
گیاهان زراعی دیم
رویا فردوسی؛ غلامرضا قهرمانیان؛ مظفر روستایی
دوره 12، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 45-62
چکیده
در این پژوهش سعی شد عوامل مؤثر بر ضایعات گندم دیم با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی شناسایی و رتبهبندی شده و براساس آن میزان تلفات گندم دیم طی فرآیند تولید اندازهگیری و زیان اقتصادی ناشی از آن ارزیابی گردد. در نهایت بر اساس عوامل شناسایی شده، راهکارهایی جهت کاهش ضایعات ارائه شود. بدین منظور در سالهای زراعی 1400-1399 و 1401-1400 در ...
بیشتر
در این پژوهش سعی شد عوامل مؤثر بر ضایعات گندم دیم با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی شناسایی و رتبهبندی شده و براساس آن میزان تلفات گندم دیم طی فرآیند تولید اندازهگیری و زیان اقتصادی ناشی از آن ارزیابی گردد. در نهایت بر اساس عوامل شناسایی شده، راهکارهایی جهت کاهش ضایعات ارائه شود. بدین منظور در سالهای زراعی 1400-1399 و 1401-1400 در ایستگاه تحقیقاتی مراغه از مزارع تکثیر بذر گندم در مراحل مختلف تولید به صورت تصادفی نمونهگیری شد و ارزش اقتصادی آنها محاسبه گردید. برای تعیین عوامل مهم و مؤثر بر ضایعات، از پرسشنامه مقایسات زوجی که توسط کارشناسان و افراد خبره در این زمینه تکمیل گردید، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای Excel و Expert Choice بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که سالانه، در هر هکتار به طور متوسط 12/1 درصد گندم به صورت ریزش طبیعی، 46/2 درصد در مرحله برداشت به واسطه دستگاه کمباین و 32/1 درصد به صورت مواد خارجی جامد و علف هرز و کاه از چرخه مصرف خوراک انسانی خارج شده و 95/8 درصد نیز به صورت دانه شکسته به مصرف خوراک دام و طیور میرسد. در کل، 84/13 درصد معادل 233 کیلوگرم در هکتار گندم به صورت ضایعات از چرخه مصرف انسانی خارج میشود. این حجم از ضایعات، معادل محصول تولید شده در سطحی حدود 1387 مترمربع است. اگر هر کیلوگرم از این میزان ضایعات حدود 160000 ریال ارزش داشته باشد، خسارت ناشی از آن سالانه 37280 هزار ریال در هر هکتار خواهد بود. همچنین نتایج فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد عوامل فنی به ترتیب شامل واحد جداکننده، واحد کوبنده، سکوی برش کمباین و بستر نامناسب بذر به عنوان مهمترین عوامل ایجاد تلفات هستند. در نهایت، براساس روش تصمیمگیری چندمعیاره، آموزش تنظیمات درست کمباین به عنوان راهکار اصلی برای کاهش میزان ضایعات شناسایی گردید.