خاکشناسی
یاسر عظیم زاده؛ آرش محمدزاده؛ مهدی کوسه لو؛ علیرضا جاویدان
دوره 14، شماره 1 ، شهریور 1404، ، صفحه 113-130
چکیده
مقدمه: رشد و نمو گیاه در خاکهای آهکی و همچنین در لکههای آهکی خاکها با محدودیتهای متعددی مواجه است. گوگرد بهعنوان یک عنصر غذایی ضروری، علاوهبر نقش تغذیهای، با کاهشpH ، اثرات مثبتی بر ویژگی خاکهای آهکی دارد؛ بههمین علت بهعنوان یکی از مهمترین مواد اسیدزا برای اصلاح خاکهای آهکی و بهبود تغذیه گیاهان مورد استفاده قرار ...
بیشتر
مقدمه: رشد و نمو گیاه در خاکهای آهکی و همچنین در لکههای آهکی خاکها با محدودیتهای متعددی مواجه است. گوگرد بهعنوان یک عنصر غذایی ضروری، علاوهبر نقش تغذیهای، با کاهشpH ، اثرات مثبتی بر ویژگی خاکهای آهکی دارد؛ بههمین علت بهعنوان یکی از مهمترین مواد اسیدزا برای اصلاح خاکهای آهکی و بهبود تغذیه گیاهان مورد استفاده قرار میگیرد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر گوگرد معدنی و باکتری اکسیدکننده گوگرد (تیوباسیلوس با جمعیت بیشتر از 107 سلول در هر گرم) در ترکیب با کود دامی پوسیده بر خصوصیات دو نوع خاک آهکی و عملکرد گندم دیم انجام شد.
روش شناسی پژوهش: آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در یکی از مزارع دیم شهرستان هشترود در سال زراعی 1403-1402 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو نوع خاک شامل خاک کمآهک (22 درصد) و خاک پرآهک (39 درصد) بهعنوان فاکتور اصلی و پنج سطح اصلاحکننده خاک شامل گوگرد + تیوباسیلوس (S+TB)، گوگرد + تیوباسیلوس + کود دامی (S+TB+FM)، گوگرد + کود دامی (S+FM)، کود دامی (FM) و تیمار شاهد (C) بهعنوان فاکتور فرعی بودند. کود دامی به میزان 4 تن در هکتار، گوگرد به میزان 1 تن در هکتار و باکتری تیوباسیلوس به میزان 2 درصد وزن گوگرد مصرفی استفاده شد و شاخصهای رشد شامل ارتفاع بوته، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در هکتار تعیین شد. همچنین، ویژگیهای شیمیایی خاک مانند pH، هدایت الکتریکی (EC)، میزان کربنات کلسیم، کربن آلی و فسفر و پتاسیم قابل جذب در عمق ۰ تا ۲۵ سانتیمتری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتههای پژوهش: تمامی تیمارهای اصلاحی موجب بهبود معنیدار عملکرد دانه و عملکرد زیستی گندم در هر دو نوع خاک شدند. در خاک کمآهک، تیمار ترکیبی S+TB+FM با کاهش معنیدار محتوای آهک از 21 به 17 درصد و pH از 6/7 به 2/7 و افزایش معنیدار کربن آلی از 27/0 به 40/0 درصد و فسفر قابل جذب از 5/3 به 8/4 میلیگرم بر کیلوگرم، مؤثرترین تیمار شناخته شد. این تغییرات منجر به بهبود معنیدار شاخصهای رشد گندم شامل افزایش ارتفاع بوته از 76 به 100 سانتیمتر، عملکرد دانه از 1854 به 4355 کیلوگرم در هکتار، عملکرد زیستی از 5984 به 10393 کیلوگرم در هکتار و شاخص برداشت از 31 به 42 درصد شد. اگرچه تیمارهای حاوی گوگرد در هر دو خاک مؤثر بودند، اما اثر کود دامی در خاک کمآهک بارزتر از خاک پرآهک بود. بر اساس این یافتهها، در خاکهای کمآهک، تیمار ترکیبی S+TB+FM (شامل 1 تن گوگرد، 4 تن کود دامی و 2% باکتری تیوباسیلوس) به عنوان راهکار بهینه برای اصلاح خاک و بهبود عملکرد گندم توصیه میشود.
رامین لطفی؛ هادی خرسندی؛ غلامرضا ولیزاده؛ نسرین صادقیان
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 145-164
چکیده
به منظور بررسی میزان بهرهوری بارش و عملکرد گندم دیم تحت مدیریتهای مختلف تناوب و خاکورزی، آزمایشی در قالب طرح دوبارخرد شده برپایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به مدت چهار سال زراعی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. سه تیمار تناوبی (علوفه-گندم، نخود-گندم و گلرنگ-گندم) در کرتهای اصلی، سه سطح خاک ورزی (مرسوم، کم خاکورزی ...
بیشتر
به منظور بررسی میزان بهرهوری بارش و عملکرد گندم دیم تحت مدیریتهای مختلف تناوب و خاکورزی، آزمایشی در قالب طرح دوبارخرد شده برپایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به مدت چهار سال زراعی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. سه تیمار تناوبی (علوفه-گندم، نخود-گندم و گلرنگ-گندم) در کرتهای اصلی، سه سطح خاک ورزی (مرسوم، کم خاکورزی و بی خاکورزی) در کرتهای فرعی و دو رقم گندم دیم (باران و آذر2) در کرتهای فرعی-فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تناوب، خاکورزی و رقم اثر معنیداری روی بهرهوری بارش داشتند. رقم باران در هر دو تیمار کم خاکورزی و بی خاکورزی به ترتیب با مقادیر 71/0 و 70/0 کیلوگرم در متر مکعب بیشترین بهرهوری بارش را داشت. با گذشت سالهای اجرای آزمایش، میزان بهرهوری بارش در تیمار بی خاکورزی (کشت مستقیم) به میزان 32 درصد بهبود پیدا کرد. بیشترین محتوای نسبی آب برگ، تبادلات گازی برگ و شاخص برداشت از رقم باران در تناوب علوفه و تحت سیستم بدون خاکورزی حاصل شد. حداکثر عملکرد دانه در تناوب ماشک-گندم، نخود-گندم و گلرنگ-گندم به ترتیب به میزان 2231، 2105 و 1991 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. با افزایش ذخیره رطوبت در خاک و بهبود بهرهوری بارش در شرایط کشت حفاظتی، عملکرد دانه گندم در کم خاکورزی 5 درصد و در کشت مستقیم 8 درصد نسبت به خاکورزی مرسوم برتر بود. بنابراین، در اقلیم سردسیر دیم توسعه کشت حفاظتی گندم در تناوب علوفه و نخود پاییزی و در شرایط بدون خاکورزی توصیه میشود.
رامین لطفی؛ امین عباسی؛ ایرج اسکندری؛ وحید صدقیه؛ هادی خرسندی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، ، صفحه 137-151
چکیده
پتاسیم به عنوان عنصر کلیدی در شرایط تنشهای محیطی، نقش اساسی در رشد و نمو گیاهان دارد. جذب این عنصر در شرایط کمبود آب خاک کاهش مییابد. با توجه به اهمیت عنصر پتاسیم در گذر گیاهان از شرایط تنش رطوبتی این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر سولفات پتاسیم (شاهد، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) بر تغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام مختلف گندم (باران، ...
بیشتر
پتاسیم به عنوان عنصر کلیدی در شرایط تنشهای محیطی، نقش اساسی در رشد و نمو گیاهان دارد. جذب این عنصر در شرایط کمبود آب خاک کاهش مییابد. با توجه به اهمیت عنصر پتاسیم در گذر گیاهان از شرایط تنش رطوبتی این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر سولفات پتاسیم (شاهد، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) بر تغییرات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام مختلف گندم (باران، هما و هشترود) در شرایط دیم سردسیر بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار طی سالهای 97-96 و 98-97 انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان چنین اذعان نمود که با کاربرد سولفات پتاسیم تجمع عنصر پتاسیم در همه ارقام مورد بررسی به صورت معنیداری افزایش یافت و بیشترین میزان تجمع این عنصر در رقم هشترود ثبت گردید. محتوای رطوبت نسبی، میزان کلروفیل و شاخص نرمال شده سبزینگی رقم هشترود از ارقام دیگر مورد بررسی بیشتر بود. از طرفی، با کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم محتوای رطوبت نسبی و شاخص کلروفیل برگ و تبادلات روزنه برگ، حداکثر کارایی فتوشیمیایی PSII و کارایی فتوسنتزی برگ افزایش معنیداری نشان دادند. بیشترین میزان وزن هزار دانه در رقم هما و بیشترین تعداد دانه در متر مربع در رقم هشترود مشاهده شد. به عنوان نتیجه نهایی میتوان چنین اظهار نمود که علیرغم حد کفایت عنصر پتاسیم در خاکهای مورد مطالعه، تیمار کاربرد 75 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم سبب افزایش میزان تجمع عنصر پتاسیم برگ و به دنبال آن بهبود برخی از صفات مورد مطالعه و نهایتا افزایش عملکرد دانه گردید.
مختار داشادی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1399، ، صفحه 153-172
چکیده
به منظور بررسی نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد گندم دیم، آزمایشی در معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود به مدت دو سال و دو الگوی کشت گندم–گندم و نخود-گندم بصورت فاکتوریل درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل مصرف کود نیتروژنی در چهار سطح شاملN1: عدم مصرف نیتروژن، N2: 80 کیلوگرم در هکتار اوره در زمان ...
بیشتر
به منظور بررسی نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد گندم دیم، آزمایشی در معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود به مدت دو سال و دو الگوی کشت گندم–گندم و نخود-گندم بصورت فاکتوریل درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل مصرف کود نیتروژنی در چهار سطح شاملN1: عدم مصرف نیتروژن، N2: 80 کیلوگرم در هکتار اوره در زمان کاشت+ محلول پاشی اوره با غلظت 3 درصد، N3:80 کیلوگرم در هکتار اوره در زمان کاشت+ محلول پاشی کود رویالآمین به میزان یک لیتر در هکتار وN4 : 80 کیلوگرم در هکتاراوره در زمان کاشت+40 کیلوگرم در هکتار بهصورت سرک و مصرف پتاسیم در چهار سطح شامل :K1عدم مصرف پتاسیم، K2: محلول پاشی کلرورپتاسیم با غلظت 1درصد، K3: محلول پاشی کود رویال پتاسیم به میزان یک لیتر در هکتار و K4: مصرف 50 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم بودند. نتایج نشان داد که در هر دو تناوب گندم-گندم و نخود- گندم، بیشترین عملکرد دانه به ترتیب با میزان 5/1554 و 5/1670 کیلوگرم در هکتار از مصرف کود رویال آمین بدست آمد که نسبت به شاهد به ترتیب 3/17 و 53/14 درصد افزایش داشتند ولی نسبت به مصرف کود سرک نیتروژن افزایش چشمگیری نشان نداد. بیشترین عملکرد بیولوژیک نیز با میزان 7105 کیلوگرم در هکتار از تیمارکودهای رویالآمین و رویال پتاسیم بدست آمد. بنابراین مصرف کودهای نیتروژنی و پتاسیمی با قابلیت محلول پاشی نظیرکودهای رویال آمین و رویال پتاسیم به میزان یک لیتر در هکتار در اواخر ساقه دهی گندم در شرایط دیم معتدل سرد کشور، ضمن جلوگیری از مخاطرات زیست محیطی، میتواند در افزایش تولید گندم دیم موثر باشند.
گیاهان زراعی دیم
عبدالمحمد محنت کش؛ شمس الله ایوبی؛ احمد جلالیان؛ امیر احمد دهقانی
دوره 5، شماره 2 ، آذر 1395، ، صفحه 119-133
چکیده
با توجه به اهمیت گندم در تغذیه انسان و سطح زیر کشت وسیع این محصول به صورت دیم در ایران، این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی مدلهای رگرسیون چند متغیره خطی و شبکههای عصبی مصنوعی برای پیشبینی عملکرد دانه و زیستتوده گندم دیم (رقم سرداری)، در یک بررسی دو ساله اجرا شد. در دو منطقه از زاگرس مرکزی، 202 نقطه نمونهبرداری تحت کشت گندم دیم ...
بیشتر
با توجه به اهمیت گندم در تغذیه انسان و سطح زیر کشت وسیع این محصول به صورت دیم در ایران، این پژوهش با هدف ارزیابی کارایی مدلهای رگرسیون چند متغیره خطی و شبکههای عصبی مصنوعی برای پیشبینی عملکرد دانه و زیستتوده گندم دیم (رقم سرداری)، در یک بررسی دو ساله اجرا شد. در دو منطقه از زاگرس مرکزی، 202 نقطه نمونهبرداری تحت کشت گندم دیم و در اجزای مختلف شیب شامل قله شیب، شانه شیب، شیب پشتی، پای شیب و انتهای شیب انتخاب شد. در زمان برداشت گندم، از این نقاط نمونه خاک و نمونه عملکرد گندم جمعآوری شد. ویژگیهای اولیه و ثانویه پستی و بلندی در هر نقطه، از مدلهای رقومی ارتفاع استخراج و از دادههای هواشناسی دو منطقه استفاده شد. 54 خصوصیت مختلف خاک، پستی و بلندی، بارندگی و مدیریت به عنوان ورودیهای هر مدل و عملکرد دانه و زیستتوده گندم به عنوان خروجیهای هر دو مدل در نظر گرفته شد. ضرایب تبیین مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره خطی به ترتیب برای پیشبینی عملکرد دانه برابر 84 و 15درصد و برای پیشبینی زیستتوده هوایی برابر 76 و 6 درصد بود. ریشه دوم میانگین مربعات خطای (RMSE) این مدلها نیز به ترتیب در پیشبینی عملکرد دانه برابر 033/0 و 092/0 و در پیشبینی زیستتوده برای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره خطی به ترتیب برابر 037/0 و 102/0 بود. نتایج نشان از توانایی بهتر شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به رگرسیون چند متغیره خطی در برآورد عملکرد دانه و زیستتوده گندم دیم در مناطق مورد مطالعه داشت.