بهنژادی
حمید حسنیان خوشرو؛ زهرا سادات شبر؛ حمیدرضا پورعلی بابا؛ جهاد سورنی؛ لیلا پورهنگ
دوره 12، شماره 2 (ویژه همایش ملی نخود) ، اسفند 1402، ، صفحه 175-188
چکیده
مقدمه: بیماری پژمردگی فوزاریومی (Fusarium oxysporum) از بیماریهای مهم نخود بوده که در اکثر مناطق کشت محصول در کشور حضور داشته و ضمن کاهش کیفیت، در مواردی باعث خسارت 100% مزارع نخود میشود. تکنیک تلاقی برگشتی پیوسته با نشانگر یکی از روشهای موثر و دقیق در انتقال ژنهای خاص مانند ژنهای مقاومت به بیماری در زمان کوتاه در گیاهان خودگشن میباشد. ...
بیشتر
مقدمه: بیماری پژمردگی فوزاریومی (Fusarium oxysporum) از بیماریهای مهم نخود بوده که در اکثر مناطق کشت محصول در کشور حضور داشته و ضمن کاهش کیفیت، در مواردی باعث خسارت 100% مزارع نخود میشود. تکنیک تلاقی برگشتی پیوسته با نشانگر یکی از روشهای موثر و دقیق در انتقال ژنهای خاص مانند ژنهای مقاومت به بیماری در زمان کوتاه در گیاهان خودگشن میباشد. رقم نخود هاشم از ارقام با عملکرد بالا، دارای تیپ ایستاده و پابلند بوده که به دلیل حساسیت به بیماری پژمردگی فوزاریوم، کشت آن با محدودیت مواجه شده است. لذا این تحقیق بهمنظور انتقال صفت مقاومت به فوزاریوم از رقم مقاوم آنا به رقم مطلوب نخود هاشم به روش تلاقی برگشتی مبتنی بر نشانگر انجام شد.
روششناسی: این تحقیق طی پنج سال زراعی (402-1397) انجام شد. بین والدین انتخابی رقم نخود آنا (بهعنوان والد بخشنده) و رقم نخود هاشم (بهعنوان والد گیرنده) تلاقی انجام شده و نتاجF1 جهت تولید نسل BC1F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شد. عملیات تلاقی برگشتی تا حصول نتاج BC3F1 (سه مرتبه تلاقی برگشتی) ادامه داشت. سپس نتاج حاصل یک مرتبه خودگشن و نتاج BC3F2 حاصل شد. برای تشخیص و غربال نمودن نتاج حاوی آللهای مقاومت به بیماری پژمردگی نخود در هر نسل از چهار آغازگر پیوسته با ژنهای مقاومت و برای شناسایی نتاج با بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده از 16 نشانگر SSR استفاده گردید. در نهایت لاینهای انتخابی نسل BC3F2 از لحاظ مقاومت به بیماری فوزاریوم ارزیابی فنوتیپی شدند. همچنین برای ترسیم QTLها روی نقشه مرجع و فراتحلیل QTLها از نرمافزار BioMercator استفاده شد.
یافتههای تحقیق: از تلاقی والدین، 20 هیبرید F1 واقعی بهدست آمد که جهت تولید نسل BC1F1 با والد هاشم اولین تلاقی برگشتی انجام شد. بر اساس نتایج پویش ژنومی نتاج BC1F1 بهوسیله چهار نشانگر پیوسته با ژنهای مقاومت به فوزاریوم (TA59, TA96, TR19, CaM1402)، 6 ژنوتیپ BC1F1 حاوی آللهای مقاوم بودند که جهت تولید نسل BC2F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شدند. از مجموع 52 نتاج BC2F1، 12 ژنوتیپ BC2F1 حاوی 4 آلل مقاوم بوده از بین آنها براساس نتایج پویش ژنومی بهوسیله 16 نشانگر SSR، 5 ژنوتیپ دارای بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده بود که جهت تولید نسل BC3F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شدند. 12 نتاج BC3F1 حاوی آللهای مقاوم و دارای بیشترین تشابه ژنتیکی به والد گیرنده، جهت تثبیت زمینه ژنتیکی و بهدست آوردن یک جمعیت هموزیگوت خودگشن شده و نتاج BC3F2 حاصل شد که ارزیابیهای فنوتیپی مقاومت به بیماری این نتاج، حاکی از وجود سه لاین مقاوم با خصوصیات زراعی مناسب و بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده بود. همچنین در این پژوهش به کمک فراتحلیل مطالعات QTL، نواحی مرتبط با مقاومت ژنتیکی به نژادهای مختلف این بیماری روی کروموزومهای 2، 4، 5 و 6 شناسایی شد.
مریم درانی نژاد؛ روح اله عبدالشاهی؛ علی کاظمیپور؛ علی اکبر مقصودی مود
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1398، ، صفحه 141-152
چکیده
گلدهی زودهنگام و فاز رویشی کوتاهتر در شرایط تنش خشکی انتهای فصل در گندم اهمیت فراوانی دارد و باعث فرار از تنش کمآبی در زمان گلدهی و پرشدن دانه میشود. در این پژوهش صفت زودسنبلهدهی از رقم استرالیایی اکسکلیبر به سه زمینه ژنتیکی روشن، مهدوی و کلحیدری با استفاده از روش تلاقی برگشتی منتقل شد. تلاقیها برای تولید نسل BC3F2، طی سالهای ...
بیشتر
گلدهی زودهنگام و فاز رویشی کوتاهتر در شرایط تنش خشکی انتهای فصل در گندم اهمیت فراوانی دارد و باعث فرار از تنش کمآبی در زمان گلدهی و پرشدن دانه میشود. در این پژوهش صفت زودسنبلهدهی از رقم استرالیایی اکسکلیبر به سه زمینه ژنتیکی روشن، مهدوی و کلحیدری با استفاده از روش تلاقی برگشتی منتقل شد. تلاقیها برای تولید نسل BC3F2، طی سالهای 1390 تا 1397 در مزرعه پژوهشی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. تمامی بوتههای نسل BC3F2 از هر تلاقی از لحاظ زمان سنبلهدهی مورد ارزیابی قرار گرفتند و از میان حدود 1000 بوته در هر جمعیت، 20 بوته زودسنبلهده و 20 بوته دیرسنبلهده گزینش شد. بوتههای انتخابشده از نظر صفات تعداد روز تا سنبلهدهی، تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه و وزن هزاردانه ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر متقابل زمان سنبلهدهی× زمینه ژنتیکی برای صفت تعداد روز تا سنبلهدهی معنیدار و برای صفات تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه و وزن هزاردانه معنیدار نبود. این یافته نقش ژنهای تعدیلکننده در زمینه ژنتیکی را روی ژنهای زودسنبلهدهی نشان میدهد. بیشترین پاسخ به گزینش برای زودسنبلهدهی در زمینه ژنتیکی رقم روشن و پسازآن بهترتیب در زمینههای ژنتیکی ارقام کلحیدری و مهدوی مشاهده شد. نتایج نشان داد زودسنبلهدهی باعث افزایش وزن هزاردانه میشود، این نتایج با همبستگی منفی و معنیدار بین تعداد روز تا سنبلهدهی و وزن هزاردانه (43/0-) نیز تایید شد. روشن، کلحیدری و مهدوی ارقام ایرانی متحمل به خشکی هستند. با این وجود، این ارقام نسبتا دیرسنبلهده هستند. در این پژوهش تعداد روز تا سنبلهدهی به طور معنیداری در هر سه زمینه ژنتیکی کاهش یافت. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که بهنژادی برای زودسنبلهدهی نهتنها باعث صرفهجویی در مصرف آب در بخش کشاورزی بلکه باعث افزایش وزن هزاردانه حتی در شرایط نرمال رطوبتی میشود.