موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
زراعت دیم ایران
2345-203X
1
1
2012
05
21
Agroecological Zones of Karkheh River Basin
پهنهبندی اگرواکولوژی حوضه آبریز رودخانه کرخه
1
16
100093
10.22092/idaj.2012.100093
FA
عبدالعلی
غفاری
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
ادی
دپائو
مرکز بینالمللی تحقیقات کشاورزی در مناطق خشک- ایکاردا
سید ابوالفضل
میرقاسمی
سازمان جنگلها. مراتع و آبخیزداری کشور
Journal Article
2011
07
12
An agroecological zones (AEZ) map is an essential tool for agricultural planning. By integrating the key components of the agricultural environments, it offers a bird's-eye view of internal diversity, agricultural potential and constraints that decision-makers find easier to understand than a pile of single-theme maps. In this study, AEZ map of the Karkheh River basin has been prepared using the climate data covering the period 1973-1998, land use, land cover, and landforms/soils implemented in GIS. A total of 46 unique units have been differentiated, of which only five units including, 1- semi arid-cool winter-warm to very warm summer- rainfed cultivation- non limiting soils by 18.26% area, 2- semi arid-cool winter-warm to very warm summer- forest- rock outcrops or very shallow soils by 17.04% area, 3- semi arid-cold winter-very warm summer- rainfed cultivation- non limiting soils by 10.26% area, 4- semi arid-cold winter-warm summer-range- rock outcrops or very shallow soils by 9.20% area, 5-semi arid-cool winter-warm to very warm summer- irrigated cultivation- non limiting soils and terrain by 4.86% area, occupy nearly 60% of Karkheh river basin
پهنهبندی اگرواکولوژی یک ابزار ضروری در برنامهریزی کشاورزی محسوب میشود. با تلفیق اجزای اصلی و موثر کشاورزی، امکان بررسی همه جانبه شرایط تولید فراهم میشود. پتانسیلها و محدودیتهای محیطی بهتر بررسی گردیده و تصمیم گیرندگان کشاورزی با داشتن یک نقشه جامع و کامل بجای نقشههای تک موضوعی و پراکنده، تصمیمات درستی اتخاذ میکنند. در این مطالعه، نقشه پهنهبندی اگرواکولوژی حوضه آبریز رودخانه کرخه با استفاده از دادههای درازمدت هواشناسی (1998-1973)، نقشههای کاربری اراضی و پوشش گیاهی (استخراج شده از تصاویر ماهوارهای) و لایه اطلاعاتی خاکشناسی به کمک نرمافزارهای GIS تجزیه و تحلیل و نهایتاً تلفیق شد که در آن 46 واحد همگن قابل شناسائی است. از این تعداد، 5 ناحیه شامل بر 1- منطقه نیمهخشک با زمستان خنک و تابستان گرم و خیلی گرم با کاربری زراعت دیم و بدون محدودیت خاک با مساحت 26/18 درصد، 2- منطقه نیمهخشک با زمستان خنک و تابستان گرم و خیلی گرم با کاربری جنگل و خاکهای دارای رخنمون سنگی و کم عمق با مساحت 04/17 درصد، 3- منطقه نیمهخشک با زمستان سرد و تابستان گرم با کاربری زراعت دیم و بدون محدودیت خاک با مساحت 26/10 درصد، 4- منطقه نیمهخشک با زمستان سرد و تابستان گرم با کاربری مرتع و خاکهای دارای رخنمون سنگی و کم عمق با مساحت 2/9 درصد، 5- منطقه نیمهخشک با زمستان خنک و تابستان گرم و خیلی گرم با کاربری زراعت آبی و بدون محدودیت خاک و توپوگرافی با مساحت 86/4 درصد، حدود 60 درصد حوضه را پوشش میدهد
https://idaj.areeo.ac.ir/article_100093_6e59cd06fc9ab4b8806aaf6747568a6b.pdf
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
زراعت دیم ایران
2345-203X
1
1
2012
05
21
The selection of most suitable combination in mixed cropping of hairy vetch with barley or triticale under Zanjan rainfied conditions
انتخاب مناسبترین ترکیب کشت مخلوط ماشک گلخوشهای با جو و تریتیکاله در شرایط دیم زنجان
17
39
100094
10.22092/idaj.2012.100094
FA
جواد
لامعی هروانی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زنجان
خشنود
علیزاده دیزج
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
Journal Article
2011
06
02
In order to evaluate quantity and quality hairy vetch (<em>Vicia villosa</em> L.) yield in the pure and mixed cropping with barley (<em>Hordeum vulgare</em> L.) and triticale (<em>Triticosecale</em>) the experiment was conducted at agricultural research station (Khodabande) under dryland conditions during 2006 -2008. Field experiments were arranged in a randomized complete blocks design with 9 treatments in four replications. Hairy vetch, triticale and barely monocultures as well as mixtures of hairy vetch, with each of the cereals in three seeding ratios (3:1, 1:1 and 1:3) were used as experimental treatments. The combined analysis relieved that the main effects of year, treatments and interaction between treatments × year on green forage yield, dry matter yield, nitrogen accumulation and crude protein yield were significant (P< 0.01). Between the two pure stands of cereals the highest green forage yield (5.49 t/ha), dry matter yield (2.36 t/ha) and crude protein yield (178.7 kg/ha) was obtained from barley but there were no significant differences between barley and triticale. By increasing barley and triticale rations in mixtures, the forage quantity and quality were increased. The results of this study indicated that among mix cropping treatments, the mixture ratio of 25% hairy vetch + 75% barley, with having 2.48 t/ha dry matter yield, 202.3 kg/hacrude protein yield and 1.51 land equivalent ratio was suitable ratio for planting in dry land condition
به منظور ارزیابی عملکرد کمی و کیفی ماشک گلخوشهای در کشت خالص و مخلوط با جو و تریتیکاله، آزمایشی به مدت دوسال (87-1385) در ایستگاه تحقیقات دیم خدابنده انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص ارقام جو، تریتیکاله، ماشک گلخوشهای و کشت مخلوط این گیاهان با نسبتهای 3:1 ، 1:1 و 1:3 بودند. کشت مخلوط به صورت درهم و با روش جایگزینی انجام گردید. در نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب دادهها، اثر سال، تیمار و اثر متقابل تیمار × سال بر میانگین صفات عملکرد علوفه تر، ماده خشک، نیتروژن و پروتئین خام در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. با وجود عدم تفاوت معنیدار بین کشت خالص دو گیاه جو و تریتیکاله، بیشترین مقادیر عملکرد علوفه تر (49/5 تن در هکتار)، ماده خشک (36/2 تن درهکتار) و پروتئین خام (7/178 کیلو گرم در هکتار) از کشت خالص جو بدست آمد. مقادیر کلیه صفات مورد مطالعه در کشت مخلوط ماشک گلخوشهای با جو ، بیشتر از کشت مخلوط ماشک گلخوشهای با تریتیکاله در نسبتهای مشابه بودند. در بین تیمارهای مورد بررسی، نسبت کشت مخلوط 75% جو با 25% ماشک گلخوشهای با میانگین تولید 48/2 تن در هکتار ماده خشک، 3/202 کیلوگرم در هکتار پروتئین خام و مقدار 51/1 در نسبت برابری زمین، مناسبترین ترکیب کشت برای شرایط دیم زنجان انتخاب گردید.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_100094_17e722687094657e96910317727e2305.pdf
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
زراعت دیم ایران
2345-203X
1
1
2012
05
21
Evaluating Agronomic Traits Related to Grain Yield of Durum Wheat Landraces in Drylands Condition
مطالعه برخی خصوصیات زراعی مرتبط با عملکرد دانه در تودههای بومی گندم دوروم تحت شرایط دیم سردسیر
40
62
100097
10.22092/idaj.2012.100097
FA
بهـزاد
صـــادق زاده
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
غلامرضا
عابدی اصل
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل
Journal Article
2011
05
31
<span style="font-family: Times New Roman;">Evaluating of agronomic traits and their relationships with grain yield are important in plant breeding. In order to evaluate agronomic traits and their effects on grain yield, 76 durum wheat landraces as well as 4 local checks were studied in augmented design with 4 blocks under rainfed condition in Maragheh and Ardabil locations. The result showed that there is remarkable diversity among landraces for the traits of fertile tillers (FT), spike length, spiklet per spike, grain per spike (Gr), plant height (PLH), and grain yield. In Maragheh and Ardabil, 7 and 2 landraces had higher yield values than local check (Gerdish), respectively. The result of simple correlation coefficient in Ardabil showed that yield was positively coreelated with PLH (r=0.31**) and thousand kernel weight (TKW; r=0.23*). In Maragheh, TKW had positive correlation (r=0.58 **) with yield. In contrast, yield negatively associated with days to heading (DH), days to maturity (DM), Gr and FT. According to stepwise regression, the TKW and DM significantly affected the yield. Based on path coefficient analysis, the TKW positively increased the yield, whereas the DM negatively affected the yield. Cluster analysis divided the landraces into 4 and 3 clusters in Maragheh and Ardabil, respectively. Cluster analysis showed that landraces with lower FT, Gr, DH, DM as well as with higher TKW and PLH had higher yield. Despite of being differences between the locations regarding the effect of traits on the yield, it can be concluded that selection based on TKW could be most effective in rainfed conditions because of its positive correlation with yield under both conditions. Moreover, selection based on early maturity could improve yield in drylands.</span>
ارزیابی صفات زراعی در تودههای بومی و تعیین ارتباط آنها با عملکرد از اهمیت ویژهای در برنامههای اصلاحی برخوردار است. به همین منظور تعداد 76 توده بومی خالص شده گندم دوروم متعلق به بانک ژن موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در قالب طرح آگومنت در چهار بلوک به همراه چهار شاهد در دو منطقه مراغه و اردبیل تحت شرایط دیم ارزیابی شدند. بر اساس نتایج حاصله، تنوع ژنتیکی برای صفات تعداد پنجه، طول سنبله، تعداد سنبلچه و دانه در سنبله، ارتفاع گیاه و بویژه عملکرد مابین لاینها مشاهده شد. در مراغه 7 لاین و در اردبیل 2 لاین عملکرد بالاتر و معنیداری نسبت به شاهد گردیش داشتند. در منطقه اردبیل عملکرد دانه با صفات ارتفاع گیاه (<sup>**</sup>31/0= <span style="font-family: Times New Roman;">r</span>) و وزن هزاردانه (<sup>*</sup>23/0= <span style="font-family: Times New Roman;">r</span>) همبستگی مثبت داشت. در منطقه مراغه نیز وزن هزاردانه (<sup>**</sup>58/0= <span style="font-family: Times New Roman;">r</span>) همبستگی مثبت با عملکرد داشته ولی همبستگی آن با صفات تعداد روز تا خوشهدهی، تعداد روز تا رسیدگی، تعداد دانه و تعداد پنجه، منفی و معنیدار بود. نتایج تجزیه رگرسیون در مراغه نشان که وزن هزاردانه تاثیر مثبت و تعداد روز تا رسیدن تاثیر منفی بر عملکرد دانه دارند. بر اساس نتایج تجزیه علیت، وزن هزاردانه و صفت روز تا رسیدن به ترتیب بر روی عملکرد تاثیر مثبت (50/0+) و منفی (27/0-) داشتند. نتایج تجزیه کلاستر بر اساس تمامی صفات مشترک اندازه گیری شده نشان داد کلاسترهایی از حداکثر عملکرد برخوردارند که در آنها تعداد پنجه، تعداد دانه، تعداد روز تا خوشهدهی و رسیدن کمتر بوده و ارتفاع گیاه و وزن دانه بیشتر باشد و بلعکس. علیرغم وجود اختلاف در بین مناطق مورد مطالعه در مورد تاثیر صفات مورد مطالعه بر روی عملکرد، به دلیل همبستگی مثبت و معنیدار وزن هزاردانه با عملکرد، وزن دانه یکی از آسانترین معیارهای گزینش برای انتخاب لاینهای با عملکرد بالا میتواند به شمار آید. بعلاوه، با توجه به کوتاه بودن فصل بارانی در مناطق خشک انتخاب ارقام زودرس میتواند به افزایش عملکرد منجر شود.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_100097_781443415bfeb60ffad8653d3b773119.pdf
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
زراعت دیم ایران
2345-203X
1
1
2012
05
21
Effect of different ratios and seed density of smooth vetch (Vicia dasycarpa)- barley mixtures on forage yield and quality in dryland conditions
بررسی اثر تراکم و نسبتهای اختلاط بر عملکرد کمی و کیفی علوفه در کشت مخلوط جو با ماشک در شرایط دیم
63
75
100098
10.22092/idaj.2012.100098
FA
آیسان
شکورزاده
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مهاباد
خشنود
علیزاده
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
0000-0002-2317-069X
محمود
پوریوسف
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مهاباد
عبدالعلی
غفاری
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
Journal Article
2011
10
29
<span style="font-family: Times New Roman;">The mixing ratio of barley and smooth vetch cv. Maragheh was studied in dryland agricultural research institute station during 2010-2011 growing season. The studied treatments comprised of 100% vetch, 75% vetch+ 25% barley, 50% vetch+ 50% barley and 100% barley. There was different seed densities of vetch including 100, 150, 200, 250, 300 seeds/m<sup>2</sup> (D<sub>1, </sub>D<sub>2, </sub>D<sub>3,</sub> D<sub>4,</sub> D<sub>5</sub>). The highest dry matter was obtained from pure barley. The combination of 50% vetch+ 50% barley in the D<sub>2</sub> density produced 17.36 ton/ha fresh forage and 1 ton/ha protein. The highest land equivalent ratio (1.4) was belonged to 75% vetch+ 25% barley in D<sub>5</sub> seed density. It was concluded that, 50% vetch + 50% barley in D<sub>5</sub> vetch density was the best mixing ratio and seed density regarding both forage quality and quantity in this research.</span>
به منظور تعیین مناسبترین ترکیب و نسبت اختلاط در کشت مخلوط جو و ماشک رقم مراغه از نظر عملکردکمی و کیفی آزمایشی با طرح بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه در سال زراعی 90-89 در شرایط دیم اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل ترکیبهای مختلفکشت مخلوط عبارت بودند از : 100% ماشک، 75% ماشک + 25% جو، 50% ماشک +50% جو،100% جو، در تراکمهای 100، 150، 200، 250، 300 دانه در مترمربع (<em><span style="font-family: Times New Roman;"> (D<sub>5 ,</sub>D<sub>4</sub> ,D<sub>3 </sub>,D<sub>2 </sub>,D<sub>1</sub></span></em>از ماشک بود. برداشت علوفه ماشک و جو برای تعیین عملکرد علوفه تر و خشک، عملکرد پروتئین خام و نسبت برابری زمین در مرحلهگلدهیکامل انجام شد. بیشترین عملکرد علوفه تر با میانگین 36/17 تن در هکتار از ترکیب 50% ماشک + 50% جو در تراکم <em><span style="font-family: Times New Roman;"> D<sub>2</sub></span></em> بدست آمد. کشت خالص جو با میانگین تولید 87/5 تن در هکتار از بالاترین عملکرد علوفه خشک برخوردار بود و بیشترین نسبت برابری زمین (4/1) از ترکیب 25% جو + 75% ماشک در تراکم <span style="font-family: Times New Roman;"><em>D<sub>5</sub></em></span> حاصل شد. در مجموع چنین نتیجهگیری شد که ترکیب 50% جو + 50% ماشک در تراکم <span style="font-family: Times New Roman;"><em>D<sub>5</sub></em></span> با میانگین تولید 1 تن پروتئین خام در هکتار از لحاظ عملکرد کمی و کیفی علوفه در این آزمایش نسبت به سایر ترکیبهای کشت برتری دارد .
https://idaj.areeo.ac.ir/article_100098_f5e18352ea5c985d6ebd8886a0ede1ef.pdf
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
زراعت دیم ایران
2345-203X
1
1
2012
05
21
Evaluation of Drought Tolerance in Advanced Grain Sorghum Lines
ارزیابی تحمل خشکی درلاینهای پیشرفته سورگوم دانهای
76
91
100099
10.22092/idaj.2012.100099
FA
عظیم
خزائی
مؤسسه تحقیقات اصلاح وتهیه نهال وبذر، کرج
Journal Article
2011
04
27
In order to study of drought tolerance in advanced grain sorghum lines, an experiment was conducted in a split-plot on randomized complete block design with three replications in experimental field of seed and plant Improvement Institute, Karaj, Iran during 2009-2010. Irrigation regimes were assigned to main plots at three levels including normal irrigation (I1=60mm), moderate stress (I2=120mm) and sever stress (I3=180mm). Seven lines including KGS15, KGS19, KGS23, KGS25, KGS27, KGS32 & KGS36 were considered as sub-plots. Results on stress susceptibility index (SSI) and tolerance index (TOL) showed that lines KGS15 and KGS19 were more tolerant than other lines. Stress tolerance index (STI), mean productivity (MP) and geometric mean productivity (GMP) showed that line KGS32 with grain yield 11240 Kg/ha under non–stress condition and 6368 Kg/ha under stress condition along with line KGS36 determinated as genotypes with highest yield under both optimum irrigation and drought conditions. Presense of high and positive correlation between STI, MP and GMP grain yield indicated that all of these indices could be used for selection of drought tolerant genotypes. It is concluded that lines KGS32 and KGS36 are suitable genotypes for cultivation under drought stress conditions.
به منظور ارزیابی تحمل خشکی در لاینهای پیشرفته سورگوم دانهای، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سالهای 1388 و 1389 اجرا شد. در این آزمایش اعمال تیمار آبیاری در سه سطح به صورت آبیاری پس از 60 میلیمتر (آبیاری نرمال)، 120 میلیمتر (تنش ملایم) و 180 میلیتر (تنش شدید) تبخیر از سطح تشتک تبخیر، به عنوان عامل اصلی و 7 لاین پیشرفته سورگوم دانهای (KGS36 & KGS32 , KGS27, KGS25, KGS23 , KGS19, KGS15) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج ارزیابی با استفاده از شاخصهای مختلف تحمل به خشکی نشان داد که بر اساس شاخص حساسیت به تنش (SSI) و شاخص تحمل (TOL) لاینهایKGS15 و KGS19 با عنوان متحملترین ژنوتیپها شناسایی شدند. بر اساس شاخصهای تحمل به تنش (STI) میانگین بهرهوری (MP) و میانگین هندسی بهرهوری (GMP) لاین KGS32 با عملکرد دانه به میزان 11240 کیلوگرم در هکتار در شرایط بدون تنش و عملکرد دانه 6368 کیلوگرم در هکتار در شرایط تنش شدید به همراه لاین KGS36 به عنوان ژنوتیپهای با عملکرد دانه بالا در هر دو محیط شناخته شدند. شاخصهای STI , GMP و MP با همبستگی مثبت و معنیدار با عملکرد دانه به عنوان معیارهای مناسب جهت معرفی و تعیین ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی شناخته شدند و لاینهای KGS32 و KGS36 به عنوان <sub> </sub>مناسبترین ژنوتیپها در شرایط تنش خشکی تعیین شدند.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_100099_2dcbd0b72e314e52dc098afc8e15d3ed.pdf
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
زراعت دیم ایران
2345-203X
1
1
2012
05
21
Evaluation of different levels of nitrogen and complementary irrigation effect on grain yield and its components of rainfed barley, Sahand cultivar in Baft
بررسی تاثیر سطوح مختلف کود ازته و آبیاری تکمیلی بر عملکرد و اجزای عملکرد جو رقم سهند در منطقه بافت
92
107
100112
10.22092/idaj.2012.100112
FA
مهری
صفاری
دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید با هنر کرمان
محمد
مددی زاده
دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید با هنر کرمان
Journal Article
2012
01
29
<span style="font-family: Times New Roman;">In order to study the effects of nitrogen and complementary irrigation on yield and its components of rainfed barley Sahand cultivar, an experiment was conducted on split plot based on randomized completely block design with four replication in Baft area at 2009-2010. Factors were: four levels of nitrogen (0, 20, 40 and 60 kg/ha as pure nitrogen) from Urea source as factor B and four levels of complementary irrigation as factor A (I1: without irrigation, I2: irrigation at sawing date, I3: irrigation at anthesis and I4: irrigation at grain filling stage). The results showed that complementary irrigation has significant effect on grain yield, number of spike per m<sup>2</sup>, number of seed in spike, 1000 kernel weight, plant height and biological biomass. The maximum and minimum amount of grain yield was related to I2 (1810 Kg/ha) and I1 (1004 Kg/ha) respectively. Complementary irrigation had no significant effect on spike length, number of tillage and number of plant leaf. Nitrogen application on dry land conditions had high significant effect on grain yield and biological biomass. Nitrogen×irrigation interaction effect was not significant.</span>
به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف کود ازته و آبیاری تکمیلی بر عملکرد جو رقم سهند، آزمایشی در منطقه بافت به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 89 - 1388 انجام شد. آزمایش دارای دو فاکتور کود و آبیاری تکمیلی بود. فاکتور فرعی (B) شامل کود ازته در چهار سطح (0، 20، 40 و 60 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) از منبع اوره و فاکتور اصلی (A) شامل آبیاری تکمیلی در چهار سطح ( بدون آبیاری، آبیاری همزمان با کاشت، آبیاری در زمان گلدهی و آبیاری در زمان پر شدن دانه) بودند. نتایج حاصل نشان دهنده تاثیر بسیار معنیدار زمان آبیاری بر عملکرد دانه، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، ارتفاع بوته و عملکرد بیولوژیکی گیاه در سطح احتمال 1% و وزن هزار دانه در سطح احتمال 5% بود. بیشترین میزان عملکرد دانه (1810 کیلوگرم در هکتار) مربوط به آبیاری در زمان کاشت و کمترین میزان آن (1004 کیلوگرم در هکتار) مربوط به حالت دیم بود. انجام آبیاری تکمیلی تاثیر معنیداری بر طول سنبله ، تعداد پنجه و تعداد برگ گیاه نداشت. مصرف کود ازته در شرایط دیم تاثیر منفی و بسیار معنیداری (P≤0/01) بر عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی داشت. اثر متقابل کود ازته × آبیاری تکمیلی معنیدار نشد.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_100112_99baaf180d8fca2b46bd4fe7feefe435.pdf
موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
زراعت دیم ایران
2345-203X
1
1
2012
05
21
Study of genetic variation in cultivars and landraces of chickpea based on agronomic traits in dryland conditions
بررسی تنوع ژنتیکی در ارقام و تودههای مختلف نخود برای صفات زراعی در شرایط دیم
108
119
100113
10.22092/idaj.2012.100113
FA
شهرام
چقامیرزا
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
کیانوش
چقامیرزا
دانشگاه رازی کرمانشاه
رضا
محمدی
معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم- سرارود
Journal Article
2011
11
19
In order to study of genetic variation in cultivars and landraces of chickpea, a trial consisted of 96 accessions of chickpea received from Iranian gene bank (Seed and Plant Improvement Institute) along with five checks (Araman, Bivanij, Jam, Hashem and ILC-482) was conducted based on an augmented design in 2005-06 cropping season at research farm of agricultural college, Razi University, Kermanshah, Iran. For evaluating of accessions, the morphological, physiological and phonological traits during plant growth were measured. The results of ANOVA and mean comparisons showed that there were significant differences among accessions for the studied traits. The results of cluster and discriminant function analyses based on grain yield showed that the chickpea genotypes can be classified in four groups, where the first to fourth groups consisted of 72, 27, 1 and 1 genotypes, respectively. The results of principalcomponent analysis and biplot analysis showed that there were genetic variation among chickpea genotypes for the studied traits. According to biplot analysis, 24 genotypes with high yield and earliness were separated from 13 genotypes with high yield and late maturity. Twenty one genotypes were fall in the group with low yield and late maturity and 24 genotypes with low yield and earliness.
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی در ارقام و تودههای نخود زراعی، آزمایشی در قالب طرح آگمنت با استفاده از <em>9</em>6 توده مختلف نخود تیپ کابلی به همراه پنج رقم شاهد (آرمان، بیونیج، جم، هاشم و <span style="font-family: Times New Roman;">ILC-482</span>) با چهار بلوک در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی در سال زراعی 85- 1384 انجام شد. برای ارزیابی تودهها صفات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، فنولوژیکی و اجزاء عملکرد در طی مراحل رشدی گیاه و در آزمایشگاه اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین نشان داد که تودههای مورد بررسی از نظر صفات زراعی اختلاف معنیداری داشتند. نتایج حاصل از تجزیه خوشهای و تحلیل ممیزی بر اساس عملکرد دانه نشان داد که تودههای مورد بررسی در چهار گروه رتبه بندی شدند، بطوریکه در گروه اول 72، در گروه دوم 27 و در گروه های سوم و چهارم هر کدام یک توده قرار گرفتند. گروهبندی تودهها تجریه به مولفههای اصلی و بای پلات نشان داد که بین ارقام و تودههای مورد بررسی تنوع ژنتیکی وجود داشت. بر اساس نتایج حاصل تودهها در چهار گروه متمایز گروهبندی شدند بطوریکه گروه اول قادر به انتخاب تودههایی با عملکرد بالا و زودرس (جمعا" 24 توده)، گروه دوم تودههایی با عملکرد بالا و دیررس (جمعا" 13 توده)، گروه سوم تودههایی با عملکرد پایین و دیررس ( جمعا" 21 توده) و گروه چهارم شامل تودههایی با عملکرد پایین و زودرس (جمعا" 24 توده) بود.
https://idaj.areeo.ac.ir/article_100113_8b914e9d1c28edcee016d522d042464b.pdf