گیاهان زراعی دیم
غلامرضا قهرمانیان؛ آرش محمدزاده
دوره 13، شماره 2 ، دی 1403، ، صفحه 173-184
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین چالشها در نظام تولید محصول گندم در کشور، تلفات زیاد محصول در مرحله برداشت میباشد. بیش از 75 درصد از تلفات برداشت با کمباین مربوط به تلفات پلاتفرم کمباین میباشد که عوامل مختلفی نظیر معیوب بودن تیغه برش، ناهماهنگی سرعت چرخ فلک نسبت به تراکم محصول و سرعت پیشروی کمباین بر آن تاثیرگذار است. کارایی کم کمباین برداشت ...
بیشتر
مقدمه: یکی از مهمترین چالشها در نظام تولید محصول گندم در کشور، تلفات زیاد محصول در مرحله برداشت میباشد. بیش از 75 درصد از تلفات برداشت با کمباین مربوط به تلفات پلاتفرم کمباین میباشد که عوامل مختلفی نظیر معیوب بودن تیغه برش، ناهماهنگی سرعت چرخ فلک نسبت به تراکم محصول و سرعت پیشروی کمباین بر آن تاثیرگذار است. کارایی کم کمباین برداشت گندم همواره مطرح بوده که با افزایش تلفات برداشت سبب کاهش درآمد کشاورزان میشود. بنابراین، برآورد مقدار ضایعات و شناسایی عوامل مؤثر بر آن نقش اساسی در کاهش تلفات محصول خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر سرعت نسبی چرخ فلک - پیشروی کمباین بر تلفات محصول گندم انجام گرفت. روششناسی پژوهش: مطالعه حاضر در سال زراعی 1400-1399 در 18 قطعه زیر کشت گندم در اراضی ایستگاه تحقیقاتی موسسه تحقیقات کشاورزی دیم واقع در مراغه برای ارزیابی تلفات برداشت محصول انجام گرفت. سیستم کشت محصول به صورت کمخاکورزی با کارنده کشت مستقیم با تراکم 380 دانه در متر مربع بود. به منظور کاهش تلفات برداشت کمباین گندم، تلفات برداشت در قسمتهای مختلف کمباین شامل: تلفات شانه برش، بوجاری، تلفات کوبنده، تلفات کل و عملکرد اندزهگیری شد. از کمباینهای جاندیر 1055 مدل 1394 و 955 مدل 1369 در این پژوهش استفاده شد. سرویسهای فصلی کمباین قبل از شروع آزمایش انجام گرفت و از سلامت فنی آن اطمینان حاصل شد. ابعاد کرتهای آزمایشی 4×30 متر بود. تلفات شانه برش و کیلگیری عملکرد در نصف کرت (60 متر مربع) و اندازهگیری تلفات بوجاری و کوبنده در نصف دیگر کرت در ابعاد 4×15 متر اندازهگیری شد. برای تحلیل عوامل موثر در میزان تلفات واحدهای مختلف سرعت پیشروی، سرعت خطی چرخ فلک، تراکم سنبله در واحد سطح، عملکرد و رطوبت دانه در زمان برداشت اندازهگیری شد.یافتههای پژوهش: نتایج تحقیق نشان داد به طور میانگین تلفات شانه برش با سهم 90 درصد از تلفات کل بیشترین سهم تلفات برداشت را داشت. با اجرای تنظمیات صحیح سیستم کوبش و جدایش شامل سرعت کوبنده، فاصله کوبنده و ضد کوبنده در قسمت جلو و عقب، سرعت فن و میزان بازبودن الکهای بالا و پایین و انتخاب زمان مناسب برداشت شامل رطوبت مناسب برداشت 12-10 درصد و درو در زمان رطوبت نسبی پایین هوا و همچنین انتخاب سرعت خطی چرخ فلک متناسب با سرعت پیشروی (6/8-1/1 V2/V1=)، تلفات شانه برش به میزان 0/45 درصد و تلفات کل به مقدار 0/51 درصد کاهش یافت. نقطه اساسی در کاهش تلفات برداشت؛ کاهش سرعت چرخ فلک با کاهش سرعت پیشروی و افزایش سرعت چرخفلک با افزایش سرعت پیشروی با حفظ نسبت 8/1-6/1= V2/V1 میباشد. با کاهش نسبت سرعت خطی چرخ فلک به سرعت پیشروی (V2/V1) به مقدار 1/36 تلفات شانه برش به 3/21 درصد و تلفات کل به 3/73 درصد افزایش یافت و در سرعت نسبی (V2/V1) 6/8-1/1 کمترین تلفات چرخ فلک به میزان 0/45 درصد حاصل شد. با کاهش سرعت پیشروی به 2 کیلومتر در ساعت و افزایش سرعت نسبی (V2/V1) به مقادیر بیش از 2 و همچنین با کاهش سرعت نسبی به 1/36، تلفات چرخ فلک به شدت افزایش یافت. بهعبارت دیگر با تنظیم سرعت پیشروی متناسب با تراکم محصول و تثبیت سرعت نسبی (V2/V1) در محدود 6/8-1/1 درصد و همچنین انجام تنظمیات صحیح سیستم بوجاری و کوبنده، تلفات کمباین به کمتر از 1 درصد کاهش یافت. برای کاهش تلفات شانه برش، طراحی و نصب سامانه تثبیت سرعت نسبی در محدوده ذکر شده برای کمباینهای برداشت غلات ضروری است.
گیاهان زراعی دیم
فردین رنجبر؛ علی رسائی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 21-34
چکیده
مقدمه: اولین گام جهت تولید بذور گواهی شده، تهیه هستههای خالص بذری است. به این منظور برای سهولت شناسایی و حذف بذور مخلوط و اطمینان از خلوص بذر به دست آمده از کشت خوشه کامل به جای بذر استفاده میشود که اصطلاحا به کشت هزار خوشه معروف است. مشکل کشتهای هزار خوشه هزینه زیاد و عملکرد بسیار پایین آن در واحد سطح است. در راستای افزایش عملکرد ...
بیشتر
مقدمه: اولین گام جهت تولید بذور گواهی شده، تهیه هستههای خالص بذری است. به این منظور برای سهولت شناسایی و حذف بذور مخلوط و اطمینان از خلوص بذر به دست آمده از کشت خوشه کامل به جای بذر استفاده میشود که اصطلاحا به کشت هزار خوشه معروف است. مشکل کشتهای هزار خوشه هزینه زیاد و عملکرد بسیار پایین آن در واحد سطح است. در راستای افزایش عملکرد در واحد سطح و کاهش هزینه تولید باید در جهت مکانیزه کردن این نوع کشت گام برداشت. در این راستا دستگاه خوشه ردیفکاری طراحی و ساخته شد که عمل کوبش تک خوشه و کشت همزمان بذرهای موجود در آن را انجام میدهد. روششناسی پژوهش: برای بررسی کارایی خوشه ردیفکار ساختهشده، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه فاکتور در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل سرعت دورانی کوبنده در سه سطح ، فاصله کوبنده و ضد کوبنده در دو سطح و اندازه قطر سوراخهای ضدکوبنده در سه سطح بود. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از 1- طول متوسط محور خوشه گندم پس از کوبش بر حسب میلیمتر، 2- میزان کوبش برحسب درصد و 3- میزان شکستگی بذرها برحسب درصد. تجزیه واریانس دادهها با نرم افراز SAS و مقایسه میانگینها با آزمون حداقل اختلاف معنیدار، انجام شد. یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد که سرعتهای 600 و 450 دور در دقیقه به علت شکستگی زیاد بذر قابل توصیه نیستند. مناسبترین سرعت دورانی کوبنده 300 دور در دقیقه است زیرا در این سرعت دورانی شکستگی بذر کمترین مقدار خود را دارد. در مجموع بهترین عملکرد خوشه ردیفکار با انتخاب سرعت 300 دور در دقیقه برای کوبنده، قطر 7 میلیمتر برای سوراخهای ضد کوبنده و فاصله 5 میلیمتر بین کوبنده و ضد کوبنده حاصل میگردد.
گیاهان زراعی دیم
زین العابدین امیدمهر
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 48-63
چکیده
مقدمه: گندم یکی از عمدهترین محصولات کشاورزی و تأمین کننده بیشترین نیاز غذایی انسان در کشورهای در حال توسعه است. در حال حاضر با انواع خطیکارها، بذرکارهای کمبینات و بذرپاشهای سانتریفوژ کاشته میشود و ارزیابی فنی دقیق آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین رعایت اصول فنی زراعی نظیر میزان بذر مصرفی در واحد سطح از عوامل مهمی ...
بیشتر
مقدمه: گندم یکی از عمدهترین محصولات کشاورزی و تأمین کننده بیشترین نیاز غذایی انسان در کشورهای در حال توسعه است. در حال حاضر با انواع خطیکارها، بذرکارهای کمبینات و بذرپاشهای سانتریفوژ کاشته میشود و ارزیابی فنی دقیق آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین رعایت اصول فنی زراعی نظیر میزان بذر مصرفی در واحد سطح از عوامل مهمی است که در رسیدن به پتانسیل عملکرد تأثیر بسزایی دارد.
روششناسی پژوهش: به منظور مقایسه اثر خطیکارهای رایج و تراکم کاشت بر عملکرد گندم دیم (رقم کوهدشت)، پروژهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار کاشت شامل خطیکار کشتگستر، خطیکار سندان صنعت با 12 و 14 شیاربازکن و روش کاشت رایج (بذرپاشی) و 3 میزان بذر مصرفی متفاوت (160، 200 و 240 کیلوگرم بذر در هکتار) در سه تکرار در منطقه کالپوش استان سمنان در سالهای 1393 و 1394 انجام شد.
یافتههای پژوهش: نتایج نشان داد، اثر کاشت مکانیزه بر یکنواختی عمق کاشت، درصد سبز و عملکرد دانه معنیدار بود (05/0P<). کشت مکانیزه در مقایسه با بذرپاشی، یکنواختی عمق و درصد سبز بیشتری داشت. اگر چه هر سه ماشین کاشت از لحاظ آماری در یک کلاس بودند، ولی کاشته شده با ماشینکاشت سندان صنعت (SN14) با 2663کیلوگرم عملکرد دانه نسبت به ماشینهای سندان صنعت (SN12) و کشتگستر به ترتیب 6 و 9 درصد افزایش عملکرد داشت. حداقل عملکرد نیز با 2307 کیلوگرم دانه در هکتار مربوط به تیمار بذرپاشی بود. بین تیمارهای تراکم کاشت، از نظر تعداد سنبله در مترمربع، وزن هزاردانه و عملکرد دانه اختلاف معنیدار آماری وجود داشت (05/0P<). بیشترین (503) وکمترین (406) تعداد سنبله در مترمربع به ترتیب مربوط به تیمارهای 240 و 160 کیلوگرم بذر در هکتار بود. از نظر وزن هزار دانه بیشترین (5/32 گرم) و کمترین (2/30 گرم) مقدار به ترتیب مربوط به تیمارهای 160 و 240 کیلوگرم بذر در هکتار بود. از نظر عملکرد دانه، بیشترین (2696 کیلوگرم در هکتار) و کمترین (2332 کیلوگرم در هکتار)، به ترتیب از تیمارهای 200 و 160 کیلوگرم بذر در هکتار حاصل شد. با توجه به نتایج، ماشین سندان صنعت (SN14) و میزان بذر مصرفی 200 کیلوگرم در هکتار در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. بنابراین استفاده از ماشین کاشت، علاوه بر صرفهجویی در مصرف بذر، با ایجاد یکنواختی در عمق کاشت و درصد سبز بیشتر، موجب بهبود عملکرد گندم در شرایط دیم میشود.
گیاهان زراعی دیم
احمد حیدری؛ سید محسن سیدان؛ محمد خاوری دهقان
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1403، ، صفحه 113-132
چکیده
مقدمه: نخود از حبوبات مهم مناطق دیم میباشد که میتوان در تناوب گندم دیم قرار داد. با توجه به کمبود رطوبت در مناطق دیم و نیز کاهش حاصلخیزی خاک به دلیل استفاده مداوم از روش رایج خاکورزی و عدم حفظ پوشش گیاهی، استفاده از سامانههای خاکورزی حفاظتی در این مناطق با توجه به مزایای آن در حفظ رطوبت خاک، کاهش فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی ...
بیشتر
مقدمه: نخود از حبوبات مهم مناطق دیم میباشد که میتوان در تناوب گندم دیم قرار داد. با توجه به کمبود رطوبت در مناطق دیم و نیز کاهش حاصلخیزی خاک به دلیل استفاده مداوم از روش رایج خاکورزی و عدم حفظ پوشش گیاهی، استفاده از سامانههای خاکورزی حفاظتی در این مناطق با توجه به مزایای آن در حفظ رطوبت خاک، کاهش فرسایش خاک و افزایش حاصلخیزی خاک رو به گسترش میباشد. همچنین کشت نخود بدلیل اثرات آن در کشاورزی پایدار و کاهش مصرف کودهای ازته در سیستم تناوبی در حال توسعه است. بهعلاوه حبوبات را میتوان برای بازیابی مناطقی که در آن خواص فیزیکی و شیمیایی خاک در طول زمان پسروی داشته است، توصیه نمود.روش شناسی: شش روش خاکورزی و کاشت نخود در بقایای گندم شامل: T1- کمخاکورزی با خاکورز مرکب حفاظتی (چیزلپکر) + کاشت نخود با عمیقکار، T2- خاکورز مرکب مجهز به تیغههای زیرشکن، قلمی و غلتک+ کاشت نخود با عمیقکار، T3- کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم، T4- خاکورز مرکب مجهز به تیغههای زیرشکن، قلمی و غلتک + استفاده از دستگاه تسطیحکن غلتکدار + کاشت نخود با عمیقکار، T5- استفاده از تسطیحکن غلتکدار + کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم و T6- روش مرسوم منطقه (دستپاشی و پوشاندن بذر با گاوآهن شش خیش) به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصافی به مدت سه سال اجرا شد.یافتههای پژوهش: نتایج تجزیه مرکب سه ساله نشان داد که اثر روشهای مختلف خاکورزی و کاشت بر عملکرد و اجزای عملکردی نخود معنیدار بود. کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم با میانیگن عملکرد 6/608 کیلوگرم در هکتار و تیمار مرسوم منطقه با میانگین عملکرد 3/369 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد نخود را به خود اختصاص دادند. اثر روشهای مختلف خاکورزی بر وزن علفهای هرز معنیدار بود. تیمارهای T2، T3 و T5 کمترین مقدار علفهای هرز و تیمارهای T1 و T6 بیشترین مقدار علفهای هرز را به خود اختصاص دادند. از نظر اقتصادی، بیشترین ارزش ناخالص (267784000 ریال در هکتار) و ارزش خالص (261784000 ریال در هکتار) مربوط به کشت نخود با خطیکار کشت مستقیم بود که بیشترین ارزش را در بین تیمارهای مورد بررسی نشان داد. بر اساس نتایج بدست آمده میتوان روش کشت مستقیم نخود در بقایای گندم را برای شرایط مشابه با آزمایش حاضر توصیه کرد.
گیاهان زراعی دیم
زین العابدین امیدمهر؛ فرامرز فائزنیا
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 143-158
چکیده
به منظور مطالعه اثر روشهای مختلف خاکورزی بر برخی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک، حفظ رطوبت و عملکرد محصول آفتابگردان، این آزمایش در اراضی دیم منطقه کالپوش شهرستان میامی، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در تناوب با گندم طی سه سال اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل: 1-خاکورزی با گاوآهن برگرداندار+ هرس بشقابی (روش مرسوم)، 2-کمخاکورزی ...
بیشتر
به منظور مطالعه اثر روشهای مختلف خاکورزی بر برخی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک، حفظ رطوبت و عملکرد محصول آفتابگردان، این آزمایش در اراضی دیم منطقه کالپوش شهرستان میامی، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در تناوب با گندم طی سه سال اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل: 1-خاکورزی با گاوآهن برگرداندار+ هرس بشقابی (روش مرسوم)، 2-کمخاکورزی با هرس بشقابی، 3-کمخاکورزی با گاوآهن قلمی+ هرس بشقابی، 4- کمخاکورزی با چیزلپکر و 5- کاشت مستقیم یا بیخاکورزی بودند. نتایج نشان داد که در عمق 15-0 سانتیمتری، ذخیره رطوبت خاک در خاکورزی حفاظتی نسبت به روش مرسوم بیشتر بود (P<0.05). عملکرد آفتابگردان در سالهای اول و سوم آزمایش در روش مرسوم نسبت به بیخاکورزی بیشتر بود، در سال آخر آزمایش (1395) عملکرد دانه آفتابگردان در روش بیخاکورزی بیشتر بود. تجزیه واریانس مرکب 3 ساله عملکرد دانه آفتابگردان نشان دادکه تیمارهای خاکورزی مرسوم و کاشت مستقیم در یک گروه آماری قرار گرفتند. در سال کمبارش (1395) عملکرد آفتابگردان در روش مرسوم روند کاهشی داشت، اما درکاشت مستقیم عملکرد اندکی افزایش داشت. همچنین حفظ رطوبت خاک و استفاده بهینه از بارش در کاشت مستقیم بیشتر از روش مرسوم بود. نتایج این تحقیق در منطقه کالپوش نشان داد که با گذشت زمان و از سال سوم، میزان عملکرد دانه آفتابگردان در روش بیخاکورزی در مقایسه با روش مرسوم افزایش یافت و ممکن است جایگزین مناسبی برای خاکورزی مرسوم باشند.
گیاهان زراعی دیم
رستم فتحی؛ فرهاد امجدپور؛ احمد کوچک زاده؛ امیر عزیزپناه
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 33-46
چکیده
در این تحقیق میزان مصرف انرژی و کارایی آن برای تولید گندم در شهرستان چرداول، استان ایلام، توسط رویکرد تحلیل پوششی دادهها بررسی گردید. نتایج تحقیق نشان دادند که انرژی سوخت، بذر و کود ازته به ترتیب با48، 22 و 19 درصد بیشترین و انرژی نیروی کارگری، حشرهکش و روغن به ترتیب با 024، 045و 064 درصد کمترین سهم را در میان انرژیهای ورودی، به ...
بیشتر
در این تحقیق میزان مصرف انرژی و کارایی آن برای تولید گندم در شهرستان چرداول، استان ایلام، توسط رویکرد تحلیل پوششی دادهها بررسی گردید. نتایج تحقیق نشان دادند که انرژی سوخت، بذر و کود ازته به ترتیب با48، 22 و 19 درصد بیشترین و انرژی نیروی کارگری، حشرهکش و روغن به ترتیب با 024، 045و 064 درصد کمترین سهم را در میان انرژیهای ورودی، به خود اختصاص دادند. میانگین کل انرژی ورودی برای تولید گندم دیم در منطقه 90/10532 مگاژول بر هکتار و انرژی خروجی 98/31568 مگاژول بر هکتار بهدست آمد. نتایج مطالعه نشان داد که متوسط نسبت انرژی، بهرهوری انرژی، شدت انرژی و افزوده خالص انرژی به ترتیب 04/3، kg/MJ-113%، MJ/kg-121/8 و MJ/ha-107/21036 است. سهم انرژیهای مستقیم و غیرمستقیم از کل انرژی مصرفی نیز به ترتیب برابر 49 و 51 درصد محاسبه شد. کارایی کشاورزان با کمک روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) در مدلهای CCR و BCC با کمک نرم افزار EMS محاسبه گردیدکه کارایی فنی، کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس به ترتیب برابر 88، 97 و 91 درصد گزارش داده شد. مقدار انرژی ورودی بهینهسازی شده توسط مدل بازگشت به مقیاس متغیر MJ/ha-137/8397 مشخص گردید. میزان انرژی قابل ذخیره در شرایط کنونی منطقه مورد مطالعه در مدلBCC 17.97 درصد به دست آمد.